«مرفوعه» از اسامی و صفات قرآن است: «مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ»؛ «والا قدر و پاکیزه» (عبس// 14) .
«مرفوعه» از «رفع» به معنای برداشتن، و از جمله موارد استعمال آن، در جاه و منزلت است.
اطلاق «مرفوعه» بر قرآن یا به خاطر قدر و منزلت آن نزد خداوند است یا به آن علت که خداوند دست ناپاکان و نااهلان را از آن دور داشته است و هرگز قادر به تحریف آن نیستند. بنابراین، چون خداوند به کلامش عزّت، بزرگی و برتری بخشیده، از آن به «مرفوعه» تعبیر کرده است.
خداوند متعال می فرماید تمام کتابهای آسمانی زیر سیطره ی قرآن است. «وانزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب ومهیمنا علیه فاحکم بینهم بما انزلنا ولا تتبع أهوائهم عما جائک من الحق لکل جعلنا منکم شرعة ومنهاجا ولو شاءالله لجعلکم امة واحدة ولکن لیبلوکم فیما آتاکم فاستبقوالخیرات الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون»[مائده/48]
بر تو(ای پیغمبر)کتاب(کامل وشامل قرآن)را نازل کردیم که(در همه ی احکام واخبار خود)ملازم حق وموافق ومصدق کتابهای پیشین(آسمانی) وشاهد(برصحت وسقم)وحافظ(اصول مسائل)آنها است. پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند)میان آنان بر طبق چیزی داوری کن که خدا بر تو نازل کرده است. وبه خاطر پیروی از امیال وارزوی های ایشان ،از حق وحقیقتی که برای تو امده است روی مگردان.(ای مردم)برای هر ملتی از شما راهی (برای رسیدن به جقایق)وبرنامه ای(جهت بیان احکام)قرار داده ایم. اگر خدا می خواست همه ی شما (مردمان)را ملت واحدی می کرد(وبر یک روال ویک سرشت می سرشت،لذا راه وبرنامه ی ارشادی انان درهمه ی امکنه وازمنه یکی می شد)واما (خدا چنین نکرد)تا شما را در آنچه (از شرائع )به شما داده است بیازماید(وفرمانبردار یزدان وسرکش از فرمان خدای منان جدا ومعلوم شود).پس ( فرصت را در یابید)وبه سوی نیکی ها بشتابید(وبه جای مشاجره در اختلافات به مسابقه در خیرات بپردازید وبدانید که) جملگی بازگشتتان به سوی خدا خواهد بود واز انچه کا در آن اختلاف می کرده اید آگاهتان خواهد کرد.
قرآن آخرین شکل دین خدا است .واپسین مرجع در کار دینداری است. آخرین مرجع برنامه ی زندگی ،و قوانین مردمان،و نظام زندگی آنان است .اصلا تعدیلی و تبدیلی بدان راه ندارد. بدین خاطر است که هرگونه اختلافی را باید بدین کتاب برگرداند تا درباره آن به قضاوت بپردازد،چه این اختلاف درباره ی جهانبینی اعتقادی میان پیروان آئین های آسمانی دیگر باشد. یا درباره ی شریعتی باشد که این کتاب در شکل اخیر خود آن را به ارمغان آورده است.و یا اینکه چنین اختلافی میان خود مسلمانان پدید آمده باشد. در هرحال مرجعی که آراء و نظرات خود را درباره ی کاروبار زندگی بطور کلی بدان برگردانند. این کتاب است وبس . که براستی کتابی کامل و شامل است. [فی ظلال القرآن]
در جای دیگر خداوند متعال پیامبر عظیم الشأن اسلام را حامل قرآن و الگوی مجسم آن معرفی کرده است:«انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم»[نمل/6]وتو (ای محمد)کسی هستی که قرآن از سوی خداوند حکیم(در گرداندن امور آفریدگان و)آگاه(از کار وبار سعادت وشقاوت دنیوی واخروی ایشان)به تو القاءوعطا می گردد. «واژه ی «تلقی»: به توالقاءوعطا می گردد.به تو رسانده واموخته می شود»[فی ظلال القرآن]
و نیز قرآن دین پیامبر را کاملترین و جامعترین دین معرفی کرده و وعده ی پیروزی آن را بر همه ی ادیان داده است:«هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون»[توبه/33]خدا است که پیغمبرخود(محمد)را همراه با هدایت ودین راستین(به میان مردم)روانه کرده است تا این آئین(کامل وشامل) را برهمه ی آئینها پیروز گرداند (وبه منصه ی ظهورش رساند)هرچند که مشرکان نپسندند.
«دین حق»کرنش بردن و تواضع کردن در برابر یزدان یگانه ی جهان است و در اعتقاد و عبادت و تشریع و قانونگذاری یکجا و روی هم . دین همان دنیویت است که به معنی : کرنش و فرمانبرداری است... هر برنامه ای وهر مذهبی وهر نظامی که مردمان در ان از یزدان جهان اطاعت وپیروی کنند و ولایت و حاکمیت او را بپذیرند،تحت پوشش دین قرار می گیرند. [فی ظلال القرآن]
[ نظرات / امتیازها ]