از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(فلا اقسم بالخنس ):(پس ، سوگند به ستارگان که در روز پنهان می شوند) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر راهنما

1 - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانى که در مسیر حرکت خود، بر اثر نور خورشید از نظرها ناپدید مى گردند.

فلاأُقسم بالخنّس

حرف «لا» در «لااُقسم» زاید است و سوگند را تأکید مى کند. برخى گفته اند: «لااُقسم» با همین ترکیب، کلمه قسم است و براى سوگند مؤکد به کار مى رود. «خنّس» جمع «خانس» است و مصدر آن «خنوس»; یعنى، منقبض شدن و پنهان گشتن و فعل «خَنَس»; یعنى، متوارى و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئى بودن آنها در روز است.

2 - سوگند خداوند به ستارگانى که در طى مسیر، به نقطه هایى که از آن گذشته اند، بازمى گردند.

فلاأُقسم بالخنّس

برخى از اهل لغت و تفسیر «خُنّس» را به معناى رجوع کنندگان مى دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالى به مدار حرکت قبلى خود است.

3 - سوگند خداوند به سیاره هاى زحل، مشترى، مرّیخ، زهره و عطارد

فلاأُقسم بالخنّس

بسیارى از اهل لغت و تفسیر، «خنّس» را عنوان ستارگان یاد شده مى دانند.

4 - ستارگان، آفریده هایى با عظمت

فلاأُقسم بالخنّس

سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است.

5 - طرح جزئیات حوادث قیامت در قرآن، نشانه وحى بودن آن

فلاأُقسم

جمله «إنّه لقول رسول» در آیات بعد ـ که سوگندهاى مکرر در این آیات، مربوط به آن است ـ از انتساب قرآن به فرستاده الهى حکایت دارد. حرف «فاء» در آیه شریفه، مجموعه را بر آیات پیشین تفریع کرده است که درباره حوادث قیامت بود; یعنى، حال که رخدادهاى قیامت و آینده جهان را بیان کردیم، جاى آن دارد که قرآن را به مبدأ وحى مربوط بدانید.

6 - «عن الأصْبَغ بن نُباتة عن على(ع) فى قوله «فلاأُقسم بالخنّس» قال: خمسة أنجم زحل و عطارد و المشترى و بهرام و الزهرة...;(1)

از اصبغ بن نباتة از على(ع) درباره «فلااُقسم بالخنّس» روایت شده که[ خُنّس] پنج ستاره است: زحل، عطارد، مشترى، بهرام و زهره». [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : با سلام
معنی آیات فلا اقسم بالخنس الجوار کنس مربوط به ستارگان نیست. بلکه منظور خداوند اشاره مستقیم به سیاه چاله است. که از انقباض و فروپاشی ستارگان حاصل و به دلیل گرانش فوق العاده زیاد خود همه چیز حتی نور را هم جذب کرده و تاریک می باشند و دیده نمی شوند و در حرکت و گردش بوده که در آیه بعدی اشاره شده. لطفا نظر را اصلاح کنید.
این از اسرار قران کریم است.
2) : با سلام، به نظر بنده این آیه می تواند به چند چیز اشاره داشته باشد. با توجه به اینکه "خنس" کلمه ای است به این مفهوم که چیزی خود را لحظه ای نشان می دهد و ناگهان ناپدید می شود (واژه ی خناس از این کلمه می آید) لذا می توان نظر سیارات را قبول کرد، همچنین انفجار های ابرنواختری که ناگهان ستاره ای در آسمان دیده می شود و به سرعت و با کاهش نور ناپدید می شود، می توان نظر دوست عزیزی که در بالا به آن اشاره داشتند را نیز پذیرفت اما با توجه به اینکه عموما خنس چیزی است که باز ظهور و بروز می یابد و اشاره به فقط یکبار دیده شدن و ناپدید شدن ندارد، می توان ستاره های متغیر را برای این کلمه متصور شد. در واقع بنده فکر میکنم نزدیکترین اشاره به کلمه خنس در طبیعت ستاره های متغیر هستند که گاه با افزایش روشنایی دیده می شوند و گاه ناپدید می شوند و حتی برخی از آنها دارای هیچ نظمی نبوده و گهگاهی ظهور می کنند و دوباره ناپدید می شوند. توجه داشته باشید که در زمان منجمان عرب در دوران گذشته تنها چند نمونه انفجار ابرنواختری بوقوع پیوسته و این پدیده برای آنها به صورت مکرر رصد و گزارش نشده اما ستارگانی مانند "الغول" یا "راس الغول" را به عنوان ستاره ای متغیر می شناخته اند و امثال این ستاره های متغیر در آن دوران شناخته شده بوده اند. لذا با توجه به پیش بینی پذیر بودن دیده شدن یا نشدن سیارات و اینکه امکان فوران مجدد یه ابرنواختر دو دوران زندگی یه انسان تقریبا وجود ندارد و همچنین مطابقت این آیه با ستارگان متغیر، به نظر بنده اشاره این آیه به ستارهای متغیر می تواند بیشتر از دو مورد بیان شده باشد.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرهدایت
تاریکی‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ همه‌ جا ‌بر‌ می‌افرازد، و ‌به‌ صبحی‌ ‌که‌ نور ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ افق‌ می‌گسترد ... ‌که‌ قرآن‌ وحی‌ خدایی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آن‌ ‌را‌ جبرییل‌ ‌بر‌ ‌رسول‌ بزرگوارش‌ فرود آورد.

‌اینکه‌ حقایق‌ پیوسته‌ ‌به‌ یکدیگر بدین‌ صورت‌ عرضه‌ می‌شود ‌تا‌ اثر بلیغ‌تر و منزلتی‌ بزرگتر داشته‌ ‌باشد‌.

فَلا أُقسِم‌ُ بِالخُنَّس‌ِ‌-‌ ‌پس‌ ‌به‌ خنس‌ سوگند.»
15] سوگند ‌به‌ ستارگانی‌ ‌که‌ پنهان‌ و آشکار می‌شوند، و ‌به‌ شب‌ ‌که‌ خیمه‌
معلوم‌ می‌شود ‌که‌ «‌لا‌» ‌در‌ ‌اینکه‌ جا زاید و تأکیدی‌ ‌برای‌ معنی‌ سوگند ‌است‌. آیا معنی‌ ‌آن‌ ترساندن‌ و آژیر دادن‌ نیست‌، ‌پس‌ چون‌ قسم‌ نفی‌ شود دلیل‌ ‌بر‌ عظمت‌ چیزی‌ ‌است‌ ‌که‌ گوینده‌ ‌از‌ سوگند یاد کردن‌ ‌به‌ ‌آن‌ پرهیز می‌کند، و تأثیر ‌اینکه‌ ‌در‌ نفس‌ بیشتر ‌است‌ ‌پس‌ خنس‌ چیست‌! گفتند: خنس‌ خنوسا ‌یعنی‌ تأخیر کرد، و اخنسه‌ غیره‌، ‌یعنی‌ دیگری‌ ‌از‌ ‌او‌ پیشی‌ گرفت‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : در آسترولوژی حرکت بازگردنده ستارگان به حرکت آنها در منحنی بزگ بیضی شکل آنهاست که با وجود عدم تغییر در سرعت آنها بعلت حرکت در مسیر منحنی بزرگ نسبت به ما حرکت برگشتی تصور می شود گویا از ما عقب می مانند
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.