7) همو که تو را آفرید و درست اندام و منظم ساخت.
آیه در مقام وصف خداوند است و میخواهد به نعمت پر ارزشی که خدای کریم به او بخشیده است اشاره کند.یعنی نعمت هستی که والاترین و اساسیترین و ریشهء تمامی نعمتهاست.
بجاست که اندکی دربارهء هستی انسان یا به عبارت دیگر نسبت به دنیای پر رمز و راز آفرینش او سخن بگوییم تا رمز اشارتی را که در آیه بدان رفته است دریابیم.
دنیای آفرینش انسان دنیای پر جنب و جوشی است که دانشمندان و متخصصان فن،در پیرامون آن سخنها گفته و کتابها نوشتهاند که در این نوشتار مجال بحث مفصل از آن نیست،فقط با سخنی کوتاه از آن میگذریم.
آیهء مورد نظر،به مراحل اساسی آفرینش انسان،بطور سربسته نظرمیافکند نخست مرحله آفرینش او را که خود،جهانی پر از شگفتیها و پیچیدگیهاست مطرح میکند. این هیچ را تبدیل به چیز کردن... عناصری بیجان را به نطفهای زنده مبدّل نمودن...و آن نطفه را پس از فعل و انفعالات فراوان در جایگاه ویژه و مناسب رشدش با گذراندن حالات جنینی تکامل بخشیدن!پس از آن،مرحله تسویه است که خداوند اعضاء و اجزای این وجود تکامل یافته را در جای مناسب خود قرار میدهد تا هر یک،وظیفهای را که به عهده گرفتهاند،بخوبی و با تناسب و توازنی ویژه و اعجاب آور انجام دهند،سپس به مرحلهء سوّم که تعدیل باشد میپردازد بدین صورت که اعضای بدن را عدل و کمک یکدیگر قرار میدهد و هماهنگی و ارتباط میان آنها برقرار میسازد. به عنوان مثال:برای او دو دست، دو پا،دو چشم،دو گوش قرار میدهد،و دستگاههای مختلف بدن همچون دستگاه مغز و اعصاب، قلب،دستگاه تنفس،دستگاه گوارش و بقیهء دستگاههای بدن را با هماهنگی و نظمی ویژه در کنار یکدیگر قرار میدهد تا جهان پر اسرار وجود آدمی را برپا دارند و او بتواند به زندگی خود ادامه دهد.
روشن است که ترتیب مراحل یاد شده را از فاء در
فسویک و فعدلک
که برای تفریع و ترتیب است استفادهمیکنیم.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]