- تلاوت آیات قرآن و آموختن معارف آن به مردم، حرکتى مطلوب و شایسته پى گیرى است.
إذا تتلى علیه ءایـتنا
تداوم، از فعل مضارع «تتلى» استفاده مى شود; زیرا در مواردى که سخن درباره کارهاى گذشته افراد و یا بیان حالت آنان است، فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.
2 - متجاوزان و گنه پیشگان، نباید از شنیدن آیات قرآن محروم بمانند.
کلّ معتد أثیم . إذا تتلى علیه ءایـتنا
3 - تکذیب کنندگان قیامت، معارف قرآن را نوشته هایى بى اساس و ساخته و پرداخته پیشینیان مى دانند.
قال أسـطیر الأوّلین
(«أساطیر» جمع «اُسطوره») به سخن هاى زیبا و نوشته شده اى گفته مى شود که در محتوا، شبیه یاوه سرایى باشد (لسان العرب). مراد از استناد «أساطیر» به «أوّلین» یا این است که این اساطیر، تراوش افکار آنان است و یا این که زندگانى آنان، در این افسانه ها ترسیم شده است. برداشت یاد شده، ناظر به احتمال نخست است.
4 - قرآن، حتى در دیدگاه کافران، ظاهرى زیبا و آراسته دارد.
أسـطیر الأوّلین
در صورتى نوشته افسانه اى را «اسطوره» مى گویند که زیبا باشد.
5 - منکران قیامت، قرآن را مجموعه اى افسانه اى، درباره نسل هاى انقراض یافته بشر مى دانند.
إذا تتلى علیه ءایـتنا قال أسـطیر الأوّلین
ر.ک. توضیح 3
6 - تجاوزگرى و آلودگى به گناه، زمینه ساز انکار معارف قرآن و ارتجاعى خواندن آیات آن است.
کلّ معتد أثیم . إذا تتلى علیه ءایـتنا قال أسـطیر الأوّلین
7 - قرآن، کتابى الهى و آیات آن، وابسته به خداوند است.
ءایـتنا
8 - آیات قرآن، بازدارنده انسان از طغیان گرى و گناه و راهنماى او براى ایمان به قیامت است.
و ما یکذّب به إلاّ... إذا تتلى علیه ءایـتنا قال أسـطیر الأوّلین
9 - نقل هاى تاریخى قرآن، سراسر حقیقت است و افسانه سرایى در آن راه ندارد.
إذا تتلى علیه ءایـتنا قال أسـطیر الأوّلین
10 - عقیده به روز قیامت در تاریخ بشر، سابقه اى دیرینه دارد.
و ما یکذّب به ... قال أسـطیر الأوّلین
سخن منکران قیامت ـ که معارف قرآن از جمله معاد را محصول اندیشه پیشینیان مى دانستند ـ بیانگر آن است که اندیشه معاد، گذشته اى طولانى دارد و مردم عصر بعثت، به سابقه دیرینه این اعتقاد آگاه بودند.
11 - منکران قیامت، آن را خرافه اى ساخته و پرداخته افسانه پردازان پیشین مى دانند.
و ما یکذّب به إلاّ... قال أسـطیر الأوّلین
[ نظرات / امتیازها ]
[13] تکذیب در زبان این بدگویان مقارن با استهزا و تلاش کردن براىمنحرف ساختن دیگران از آیات خدا مىشود، و به همین جهت مشاهده مىکنیم که آنان هر کس را که آیات خدا را بر ایشان تلاوت کند، مرتجع مىخوانند و چنان گمان دارند که اینها چیزى جز خرافات پیشین نیست.
إِذا تُتْلى عَلَیْهِ آیاتُنا- چون آیات ما بر او خوانده مىشود.»
چنان مىنماید که تلاوت کنندگان آیات همان دعوتکنندگان به خدایند که آیات آنان مردمان را به خدا و رسالتها و شرایع او رهبرى مىکند، ولى آنان مستقیما منکر آنها مىشوند بدون آن که اندکى در این باره بیندیشند، و این همه از ترس آن است که مبادا در تحت تأثیر آیات قرار گیرند و نعیم زوالپذیر و نیز پایگاه متکى بر گناه و تجاوز ایشان از چنگشان بیرون رود.
قالَ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ- مىگوید که اینها افسانههاى پیشینیان است.»
شاید مرادشان از این سخن بیان این مطلب باشد که در آینده از آنها متأثر نخواهند شد، به همان گونه که پیش از این نیز سودى از آنها نبردند، زیرا که تنها تکرار دعوتهاى گذشته است. و این آیه همانند گفتار ایشان در آیه دیگر است که به این صورت بیان شده است: وَ قالُوا أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَها فَهِیَ تُمْلى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلًا. «20»
[ نظرات / امتیازها ]