گناه پیشگان کافر، با چشمک زدن و اشاره به یکدیگر، هنگام عبور بر مؤمنان نیکوکار، به عیب جویى از آنان مى پردازند.
و إذا مرّوا بهم یتغامزون
«غمز»; یعنى، عیب جویى از دیگران با پلک زدن و اشاره دست (مفردات راغب). ضمیر «مرّوا» به مجرمان برمى گردد. برخى احتمال داده اند که ضمیر به مؤمنان برگردد و مراد این باشد که هنگام عبور مؤمنان بر کافران، آنان با چشمک زدن و علامت دادن به یکدیگر به عیب جویى از مؤمنان مى پردازند.
2 - عیب جویى از مؤمنان و اشاره هاى تمسخرآمیز به آنان و نشان دادن عیوب ایشان به دیگران، خوى ناپسند و برخاسته از گنه پیشگى است.
إنّ الذین أجرموا ... و إذا مرّوا بهم یتغامزون
[ نظرات / امتیازها ]
[30] نخستین شهادتى که بر ضد گناهکار و مجرم ثبت مىشود شهادت و جدان اوست که بىوقفه وى را به خاطر ارتکاب گناه سرزنش و ملامت مىکند.
لهذا پیوسته سعى مىکند از و جدان خود خلاص شود اما چگونه؟ از درستکاران انتقام مىگیرد و از آنان عیبجویى مىکند و ایشان را به باد تمسخر مىگیرد تا بلکه با این کارها از عذاب سرزنش درونى خود اندکى بکاهد. اما، هیهات ... او با این کارها بر زخم و درد درون خود مىافزاید زیرا مسخره کردن مؤمنان گناه دیگرى است که وى مرتکب شده و به سبب آن باز سزاوار سرزنش و جدان خویش مىشود.
بدینسان، بر تمسخر و ریشخند خود نسبت به مؤمنان مىافزاید بى آن که هیچ فایدهاى نصیب وى گردد.
وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغامَزُونَ
- و چون بر ایشان گذشتند، با چشم و دست و غمازى به استهزاى ایشان پرداختند.»یعنى با چشمها و دستها به استهزاى ایشان پرداختند، و گفتهاند که: غمز به معنى عیبجویى است.
و خدا مىداند که زخم زبان نسبت به مؤمن شریفى که پیوسته در تلاش است تا نفس خود را تزکیه کند و پاک سازد، چه اندازه مایه رنج است! اگر غمز در جاهلیت با چشم و دست صورت مىگرفت، اکنون وسیله آن قلمها و فیلمها و دیگر وسایل آبروریزى است که دشمنان انسان و دشمنان خدا و دین آنها را در اختیار دارند، و مقاومت مجاهدان در زمان حاضر در برابر این تبلیغات گمراه کننده، مایه افزون شدن پاداش و تقرب بیشتر ایشان مىشود، از آن روى که در برابر آزادى بزرگ و آلام نفسانى غیر قابل تحمل شکیبایى نشان مىدهند.
[ نظرات / امتیازها ]