از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
12) (ان بطش ربک لشدید):(محققا دستگیری و مؤاخذه پروردگارت بسیارشدید است ) [ نظرات / امتیازها ]
13) (انه هو یبدی ء و یعید):(و همانا اوست که آغازگر هستی و اعاده دهنده آنست ) [ نظرات / امتیازها ]
14) (و هو الغفور الودود):(و اوست که محبوب و دوستدار است ) [ نظرات / امتیازها ]
15) (ذوالعرش المجید):(صاحب عرش پرعظمت ) [ نظرات / امتیازها ]
16) (فعال لما یرید):(آنکه هر چه بخواهد، می کند)(بطش )یعنی گرفتن چیزی با خشم و غلبه در مقام تهدید جباران امت پیامبر ص خطاب به آنحضرت می فرماید:محققامؤاخذه پروردگارت شدید است ، پس بزودی مکذبان امت تو نیز سهمی از تهدید ووعید خواهند داشت ، همانا پروردگار تو کسی است که پدید آورنده و برگشت دهنده آفرینش است ، پس هر چه بخواهد ایجاد می کند، بدون اینکه از کسی یا چیزی کمک بگیرد و اوست که هر چیزی را به عین آن وضعی که قبل از فوت و فساد داشت برمی گرداند، لذا او قادر است بر اینکه بر بنده ای که از حد خود تجاوز کرده عذابی راتحمیل کند که خارج از حد و طاقت او باشد و نیز می تواند او را تا ابد زنده نگه دارد تاعذاب را بچشد، همچنانکه فرمود:(لا یقضی علیهم فیموتوا و لا یخفف عنهم من عذابها(11) و کسانیکه کافر شدند در جهنم نه می میرند و نه عذاب آن بر آنها تخفیف می یابد)و او قادر است که آنچه را به سبب عذاب فاسد شده به حالت اولش برگرداند تا مجرم ابدا از عذاب رهایی نداشته باشد، همچنانکه فرمود:( کلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غیرها لیذوقوا العذاب (12) هر زمان که پوست بدنشان بسوزد، پوستهای دیگری به آنها می دهیم ، تا عذاب را بدون وقفه بچشند)آنگاه خداوند را با دونام غفور و ودود یاد می کند(غفور)یعنی بسیار آمرزنده وصاحب مغفرت و (ودود) یعنی بسیار با محبت و دوستدار و این دو صفت ناظر به وعده ایست که قبلا به مؤمنان داده بود، یعنی بهشت هرگز از مؤمنان تخلف نمی یابد،چون خداوند آمرزنده و دوستدار است .در ادامه می فرماید: خداوند صاحب عرش مجید است ، یعنی دارای تصرف مطلق درمملکت خود و واجد کمال ذاتی و صفاتی می باشد و به دلیل همین تصرف مطلق وعظمت معنوی است که هر چه اراده کند، به انجام می رساند، چون هیچ انگیزه درونی یابیرونی نمی تواند او را از نفوذ حکمش مانع شود و باعث گردد که او در وعده و وعیدخود تخلف ‌ نماید. [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر اثنا عشری‏
12) إِن‌َّ بَطش‌َ رَبِّک‌َ: ‌به‌ درستی‌ ‌که‌ گرفتن‌ پروردگار تو ‌به‌ عقوبت‌ سخط،لَشَدِیدٌ: ‌هر‌ آینه‌ سخت‌ ‌است‌، ‌یعنی‌ مضاعف‌ ‌در‌ عنف‌. و شبهه‌ای‌ نیست‌ ‌در‌ آنکه‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌به‌ سبب‌ کفر و سرکشی‌ ‌در‌ سلسله‌ عذاب‌ و عقبه عقاب‌ کشد، هرگز امید نجات‌ ‌او‌ نخواهد ‌بود‌.

تنبیه‌‌-‌ آیه شریفه‌ تهدید عظیمی‌ ‌است‌ نسبت‌ ‌به‌ متمرّدان‌ اوامر الهی‌ و سرکشان‌ ‌از‌ فرامین‌ سبحانی‌ ‌که‌ ترسناک‌ شوند ‌از‌ گرفتن‌ عذاب‌ قهّاری‌ ‌که‌ ‌در‌ نهایت‌ شدّت‌ و حدّت‌ ‌باشد‌. چنانچه‌ بگیرد، دمار ‌از‌ روزگار برآید و هیچ‌ چیز و کسی‌ آنرا دفع‌ ننماید.

‌در‌ کافی‌‌-‌ حضرت‌ صادق‌ ‌علیه‌ السّلام‌ فرمود: تعوّذوا باللّه‌ ‌من‌ سطوات‌ اللّه‌ باللّیل‌ و النّهار: ‌قال‌: قلت‌ و ‌ما سطوات‌ اللّه‌! ‌قال‌ الأخذ ‌علی‌ المعاصی‌: پناه‌ برید ‌به‌ ‌خدا‌ ‌از‌ قهر و سطوات‌ الهی‌ ‌به‌ شب‌ و روز. راوی‌ عرض‌ کرد: سطوات‌ ‌خدا‌ چیست‌! فرمود: گرفتن‌ ‌بر‌ گناهان‌ ‌به‌ شدت‌ و سختی‌«1».
[ نظرات / امتیازها ]
13) إِنَّه‌ُ هُوَ یُبدِئ‌ُ: ‌به‌ درستی‌ ‌که‌ خدای‌ ‌تعالی‌ آشکار نماید بطش‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ کافران‌ ‌در‌ دنیا، و یُعِیدُ: و اعاده‌ می‌کند ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ آخرت‌. ‌إبن‌ عباس‌ گوید:

معنی‌ آنکه‌ ‌خدا‌ می‌آفریند خلقان‌ ‌را‌ اول‌ بار و اعاده‌ کند ‌ایشان‌ ‌را‌ ‌در‌ عقبی‌ ‌برای‌ جزا و حساب‌«2». بنابراین‌ ذکر ‌اینکه‌ دو صفت‌ ‌بعد‌ ‌از‌ بطش‌ ‌به‌ جهت‌ دلالت‌ ‌است‌ ‌بر‌ قدرت‌ و شدت‌ بطش‌ سبحانی‌. چه‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌بر‌ ایجاد و اعاده‌ قادر ‌باشد‌، البتّه‌ ‌بر‌ شدّت‌ بطش‌ قادر خواهد ‌بود‌. [ نظرات / امتیازها ]
14) وَ هُوَ الغَفُورُ: و ‌او‌ ‌است‌ کثیر الغفران‌ مر کسی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌از‌ کفر توبه‌ کند، ‌ یا ‌ بسیار آمرزنده گناه‌ مؤمنان‌ ‌که‌ طریق‌ توبه‌ پیش‌ گیرند، الوَدُودُ: دوست‌ مر ‌آن‌ کس‌ ‌را‌ ‌که‌ مطیع‌ ‌او‌ شود و ‌به‌ جهت‌ طلب‌ رضای‌ ‌او‌ ‌از‌ معاصی‌ اجتناب‌ نماید.

تبصره‌‌-‌ اسماء صفات‌ الهی‌ مانند رحیم‌ و رءوف‌ و ودود و ‌غیر‌ ‌آن‌ ‌به‌ اعتبار غایات‌، ‌یعنی‌ افعال‌ ‌باشد‌، نه‌ مبادی‌ ‌که‌ انفعالات‌ ‌است‌. مثلا محبت‌ و رأفت‌ ناشی‌ گردد ‌از‌ رقّت‌ قلب‌ و همچنین‌ غضب‌ منشأش‌ التهاب‌ نفس‌، و ‌هر‌ دو مستلزم‌ تغییر حال‌، و ذات‌ سبحانی‌ متعالی‌ ‌است‌ ‌از‌ تغیر و حدوث‌ و انقلاب‌.

‌تعالی‌ اللّه‌ ‌عن‌ ‌ذلک‌ علوا کبیرا. ‌پس‌ بنابراین‌ ودود ‌یعنی‌ لازمه محبت‌ و مودّت‌، ‌که‌ احسان‌ و انعام‌ ‌است‌، ‌به‌ بندگان‌ عطا فرماید، ‌از‌ نعمت‌ جلیله‌ و مرتبت‌ رفیعه‌ و قبول‌ اعمال‌ و آسایش‌ و سایر الطاف‌، و نسبت‌ ‌به‌ غضب‌ و سخط لازمه‌ ‌آنها‌ ‌که‌ زجر و عقاب‌ و نکال‌ ‌است‌ وارد سازد، و ‌بر‌ ‌اینکه‌ قیاس‌ تمام‌ اسماء صفات‌ الهی‌ ‌به‌ اعتبار لوازم‌ و آثار می‌باشد. [ نظرات / امتیازها ]
15) صاحب‌ عرش‌ عظیم‌، بزرگوار ‌در‌ ذات‌ و صفات‌، ‌ یا ‌ مالک‌ ملک‌ و غالب‌ ‌بر‌ جمیع‌ مکنونات‌. [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - تفسیر راهنما
12) مؤاخذه و مجازات خداوند، قهرآمیز و شدید است.

إنّ بطش ربّک لشدید

«بطش»، به معناى گرفتن چیزى با قهر، غلبه و زور است. (مقاییس اللغة)

2 - خداوند، با سخت گیرى و اقتدار، کافران را گرفتار خواهد ساخت.

إنّ بطش ربّک لشدید

3 - کافران عصر بعثت، مورد تهدید شدید خداوند به مقابله اى سریع و برخوردى سخت با آنان

إنّ بطش ربّک لشدید

لسان العرب از ابن سیده نقل مى کند که «بطش» به معناى هجوم سریع است.

4 - هیچ چیز نمى تواند در برابر خداوند، به هنگام کیفر رساندن کافران، مانع ایجاد کند.

إنّ بطش ربّک لشدید

واژه «بطش»، در خود معناى زور، قهر و غلبه را دارد و تأکید آن با کلمه «لشدید»، بر شدّت قهر و غلبه در آن دلالت مى کند. مراد از قاهر و غالب بودن خداوند، بى تأثیر بودن موانع در برابر کیفررسانى است.

5 - سخت گیرى بر کافران، مقتضاى ربوبیت خداوند و در جهت پیشبرد اهداف رسالت پیامبر(ص) است.

ربّک

6 - وعده رویارویى قهرآمیز و سریع خداوند با کافران و گرفتار ساختن آنان در قبضه قدرت خود، مایه آرامش و تسلاّى خاطر پیامبر(ص) و مؤمنان

إنّ بطش ربّک لشدید

خطاب به پیامبر(ص)، به هنگام بیان مؤاخذه کافران، بیانگر تأثیر مثبت این خبر در روحیه آن حضرت و پیروان ایشان است.

7 - گرفتار ساختن کافران به عذاب جهنم و عذاب هاى سوزان تر از آن، جلوه سخت گرفتن خداوند و هجوم ضربتى او است.

فلهم عذاب جهنّم و لهم عذاب الحریق ... إنّ بطش ربّک لشدید

حرف «إنّ»، براى بیان علت است و دلیل دچار کردن کافران به عذاب را بیان مى کند. [ نظرات / امتیازها ]
13) - آغاز همه چیز و اعاده آنها، تنها به دست خداوند است.

إنّه هو یبدىء و یعید

در آیه شریفه متعلق «یبدئ» و «یعید» ذکر نشده است. در این موارد، متکلم ذهن مخاطب را در فهم آن آزاد مى گذارد تا هر چه بتواند، متعلق را گسترش دهد. بنابراین مفاد آیه شریفه، این مى شود که همه آغازها، به دست خداوند است و تمام تکرارها نیز مستند به او است.

2 - آغاز جهان هستى و اعاده آن در آخرت، به دست خداوند است.

إنّه هو یبدىء و یعید

3 - توانمندى خداوند بر ایجاد جهان هستى و اعاده آن، دلیل قدرت او بر مجازات سخت کافران

إنّه هو یبدىء و یعید

حرف «إنّ» براى تعلیل است و مبناى آیه قبل را بیان مى کند.

4 - خداوند، عذاب کافران را در جهان آخرت، آغاز کرده و آن را تکرار خواهد کرد.*

إنّه هو یبدىء و یعید

به قرینه آیه قبل، مصداق مورد نظر در این آیه، آغاز و تکرار عذاب کافران است; به این بیان که آنچه کافران به آن تهدید شده اند، گرچه از توان جسمى آنان فراتر است; ولى براى خداوند ـ نه در آغاز و نه در تکرار ـ مشکلى ایجاد نخواهد کرد.

5 - توانایى خداوند بر عذاب پیشینیان، دلیل توانمندى او بر اعاده آن براى نسل هاى آینده بشر*

قتل أصحـب الأُخدود ... إنّه هو یبدىء و یعید

مفاد آیه شریفه ـ به قرینه تهدید بودن آن براى کافران ـ ممکن است این باشد که باید آیندگان، از سرنوشت پیشینیان عبرت بگیرند; زیرا کسى که عذاب ها را براى اولین بار به وجود آورد، بر اعاده آن نیز توانمند است.

6 - آغاز خلقت، دلیل امکان پذیر بودن معاد است.*

إنّه هو یبدىء و یعید

استفاده برداشت یاد شده از آیه شریفه، با توجه به آغاز سوره است که از «یوم موعود» سخن گفته بود. وجود مشابه این عبارت در آیات دیگر مربوط به معاد، این احتمال را تقویت مى کند.
[ نظرات / امتیازها ]
14) خداوند، «غفور» (بسیار آمرزنده) و «ودود» (با محبت) است.

و هو الغفور الودود

2 - خداوند، مؤمنان نیکوکار را از گرفتارى به عذاب مصون داشته و با آنان مهربان است.

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت ... و هو الغفور الودود

«غفر» (ریشه «غفور»); یعنى، پوشاندن لباسى که شخص را از آلودگى ها محفوظ دارد و غفران خداوند، ایجاد مصونیت از عذاب براى بندگان است (مفردات راغب). جمله «هو الغفور» در ارتباط با «إنّ بطش...» ـ که تهدید کافران بود ـ نویدى به مؤمنان و بیانگر مصونیت آنان، از گرفتارى به دام عذاب است. [ نظرات / امتیازها ]
15) 1 - فرمانروایى بر جهان هستى و تدبیر آن، در اختیار خداوند است.

ذو العرش

عرش; یعنى، تخت فرمانروا (قاموس) و در آیه شریفه معناى مجازى آن (مقام سلطه بر همه جهان و تدبیر آن) مراد است.

2 - عرش، مرکز تدبیر امور جهان و مملوک خداوند است.

ذو العرش

درباره مصداق «عرش» دیدگاه هاى گوناگونى وجود دارد; از جمله این که عرش، جایگاهى است که تمام جهان را فراگرفته است. نام گذارى آن به «عرش» (تخت سلطنت)، به این اعتبار است که آن جایگاه، به منزله مرکز اداره جهان است. مالکیت خداوند بر عرش، به معناى مالکیت او بر تمام هستى است.

3 - خداوند، مالک تمام جهان است.

ذو العرش

4 - مؤاخذه سخت کافران و چشم پوشى از خطاى مؤمنان، برخاسته از سلطه خداوند بر تمام هستى است.

إنّ بطش ربّک ... و هو الغفور الودود . ذوالعرش

5 - خداوند، داراى مقامى رفیع، کردارى شریف، جود و بخششى گسترده است.

المجید

«مجید»; یعنى، «رفیع»، و «کریم» و «داراى کارهاى شرافتمندانه» (قاموس) توصیف خداوند به آن به خاطر گسترده بودن فیض و فراوان بودن بخشش او است. (مفردات)

6 - «ذوالعرش» و «مجید»، از نام هاى خداوند است.

ذو العرش المجید

7 - جود و فیض گسترده خداوند، مایه آمرزش گناه مؤمنان و دوست داشتن آنان است.

هو الغفور الودود ... المجید [ نظرات / امتیازها ]
16) - خداوند، براساس اراده خویش عمل مى کند.

فعّال لما یرید

قید «لمایرید» بیانگر آن است که جز اراده خداوند، چیزى در افعال او نقش ندارد.

2 - هیچ چیز نمى تواند مانع انجام دادن خواست خداوند شود.

فعّال لما یرید

3 - هیچ مانعى، خداوند را از انجام دادن وعده ها و تهدیدهاى اراده شده اش، بازنمى دارد.

فعّال لما یرید

ارتباط این آیه با آیه «إنّ بطش ربّک...» و «هو الغفور الودود»، بیانگر برداشت یاد شده است.

4 - خداوند، هر چه را اراده کند، به طور کامل و به دون فوت وقت انجام مى دهد.

فعّال لما یرید

صیغه مبالغه «فعّال»، مبالغه در ویژگى هاى فعل; از قبیل «زمان دقیق»، «کمالات» و نظائر آن است.

5 - افعال الهى، بى حد و حصر است.

فعّال لما یرید

مبالغه «فعّال»، ممکن است در رابطه با تعداد افعال خداوند باشد. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر هدایت
12) [12] سوگند ‌به‌ آسمان‌ دارای‌ بروج‌ و ‌به‌ روز موعود و ‌به‌ شاهد و مشهود ‌که‌:

مورد مؤاخذه‌ ‌خدا‌ قرار گرفتن‌، ‌در‌ ‌آن‌ روز ‌که‌ طاغوتان‌ و ستمگران‌ ‌را‌ چنین‌ می‌کند، بسیار سخت‌ و شدید ‌است‌.

إِن‌َّ بَطش‌َ رَبِّک‌َ لَشَدِیدٌ‌-‌ مؤاخذه‌ و سختگیری‌ پروردگارت‌ بسیار سخت‌ ‌است‌.»

گفتند ‌که‌: ‌اینکه‌ جمله‌ پاسخ‌ سوگند ‌در‌ آغاز سوره‌ ‌است‌. و شاید ‌اینکه‌ گفته‌ ‌خدا‌: قُتِل‌َ أَصحاب‌ُ الأُخدُودِ نیز پاسخ‌ دیگری‌ ‌برای‌ قسم‌ بوده‌ ‌باشد‌، و بدین‌ گونه‌ سوگند چارچوبی‌ ‌برای‌ همه‌ حقایق‌ یاد ‌شده‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ سوره‌ می‌شود.

‌از‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌ آشکار می‌شود ‌که‌ ‌خدا‌ اصحاب‌ اخدود ‌را‌ ‌به‌ عذابی‌ دردناک‌ گرفت‌، ‌به‌ همان‌ گونه‌ ‌که‌ ‌با‌ دیگر گردنکشان‌ نیز چنین‌ کرد. [ نظرات / امتیازها ]
13) [13] و چگونه‌ می‌تواند بطش‌ و سختگیری‌ جبار آسمانها و زمین‌ ‌که‌ آفرینش‌آسمان‌ ‌در‌ آغاز ‌از‌ ‌او‌ بوده‌ و ‌پس‌ ‌از‌ نابودی‌ بار دیگر ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ زندگی‌ بازمی‌گرداند، چنین‌ نبوده‌ ‌باشد‌!؟ إِنَّه‌ُ هُوَ یُبدِئ‌ُ وَ یُعِیدُ‌-‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌که‌ آفرینش‌ ‌را‌ آغاز می‌کند و بار دیگر ‌آن‌ ‌را‌ اعاده‌ می‌کند.» [ نظرات / امتیازها ]
14) [14] ‌خدا‌ ‌به‌ سرعت‌ مردم‌ ساکن‌ زمین‌ ‌را‌ ‌به‌ آنچه‌ کرده‌اند نمی‌گیرد و عذاب‌ نمی‌دهد، و ‌از‌ بسیاری‌ ‌از‌ بدیهای‌ ‌ایشان‌ ‌در‌ می‌گذرد، زیرا ‌که‌ آنان‌ ‌را‌ دوست‌ می‌دارد و گناهانشان‌ ‌را‌ می‌پوشاند.

وَ هُوَ الغَفُورُ الوَدُودُ‌-‌ و ‌او‌ چشم‌ پوش‌ و آمرزنده‌ و دوستدار ‌است‌.» [ نظرات / امتیازها ]
15) [15] و دوستی‌ ‌او‌ نسبت‌ ‌به‌ مؤمنان‌ و آمرزش‌ ‌او‌ نسبت‌ ‌به‌ گناهان‌ بندگانش‌ ‌به‌ سبب‌ عزت‌ و قوت‌ ‌او‌ ‌است‌.

ذُو العَرش‌ِ المَجِیدُ‌-‌ ‌آن‌ خداوند ‌با‌ عرش‌ بزرگوار و بزرگ‌ نام‌.»

خواه‌ المَجِیدُ ‌را‌ ‌به‌ ضمّه‌ بخوانیم‌ ‌تا‌ صفتی‌ ‌برای‌ پروردگار ‌باشد‌، ‌ یا ‌ ‌به‌ کسر ‌تا‌ همچون‌ صفتی‌ ‌برای‌ عرش‌ ‌در‌ نظر گرفته‌ شود، تفاوتی‌ پیدا نمی‌کند، بدان‌ جهت‌ ‌که‌ عرش‌ ‌او‌ همان‌ هیمنه‌ و سلطنت‌ ‌او‌ ‌است‌، و ‌آن‌ یکی‌ ‌از‌ نامهای‌ نیکوی‌ ‌او‌ و صفتی‌ ‌از‌ صفات‌ کریمه‌ ‌او‌ ‌است‌. [ نظرات / امتیازها ]
16) [16] و چگونه‌ ممکن‌ ‌است‌ کسی‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ می‌خواهد می‌کند بدون‌ ‌آن‌ ‌که‌ گرفتار رنجی‌ شود، سلطانی‌ بزرگ‌ نبوده‌ ‌باشد‌!

فَعّال‌ٌ لِما یُرِیدُ‌-‌ همه‌ ‌آن‌ کند ‌که‌ ‌خود‌ خواهد.»

اراده‌ ‌خدا‌ صفت‌ قدرت‌ مطلقه‌ ‌او‌ ‌است‌، و ‌اینکه‌ ‌آیه‌ ‌بر‌ ‌آن‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ هیچ‌ چیز اراده‌ ‌او‌ ‌را‌ محدود نمی‌کند، ‌پس‌ اراده‌ ‌او‌، بدان‌ گونه‌ ‌که‌ پیشوایان‌ فلاسفه‌ یونان‌ گمان‌ می‌کردند و سپس‌ ‌اینکه‌ فکر ‌به‌ جهودان‌ سرایت‌ کرد و گفتند: یَدُ اللّه‌ِ مَغلُولَةٌ دست‌ ‌خدا‌ بسته‌ ‌است‌»، قدیم‌ نیست‌؟ سبحان‌ اللّه‌!؟ چگونه‌ می‌تواند ‌در‌ آغاز توانا ‌باشد‌ و ‌در‌ پایان‌ ناتوان‌!؟ و آیا می‌شود خداوند متعال‌ ‌را‌ ‌به‌ اول‌ و آخر وصف‌ کرد ‌تا‌ متغیر ‌باشد‌!؟ بازتاب‌ ‌اینکه‌ صفت‌ ‌بر‌ ‌ما‌-‌ افراد بشر‌-‌ باید ‌آن‌ ‌باشد‌ ‌که‌ پیوستگی‌ نعمتهای‌‌خدا‌ و عادت‌ کریم‌ ‌او‌ ‌بر‌ ‌ما سبب‌ ‌آن‌ نشود ‌که‌ ‌به‌ ‌او‌ مغرور شویم‌ و بدون‌ ترس‌ ‌از‌ عذاب‌ و عقاب‌ ‌خدا‌ ‌به‌ ورزیدن‌ گناه‌ ادامه‌ دهیم‌. [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
12) سپس در هشدارى دیگر به بیدادگران و پایمال کنندگان حقوق مردم مى افزاید:

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ

راستى که به کیفرگرفتن پروردگارت سخت دردناک است.

آرى، حسابرسى پروردگارت از کفرگرایان و گناه ورزان سخت دقیق و باز خواست و عذاب او براى آنان شدید و دردناک است. خود واژه «بطش» به معنى به کیفرگرفتن آمده است، و زمانى که این واژه با «شدید» وصف گردد، نشانگر چندین و چند برابر بودن سختى عذاب و شکنجه براى آنان است [ نظرات / امتیازها ]
13) در آیه بعد مى افزاید:

إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ

بى گمان ذات بى همتاى اوست که آفرینش را آغاز مى کند و اوست که آن را در آستانه رستاخیز باز مى گرداند.

آرى، همان خدایى که انسان را براى نخستین بار پدید آورد، در آستانه رستاخیز دگرباره زنده مى سازد، تا درستکار و زشت کردار به پاداش و کیفر کارشان برسند؛ و هشدارتان باد که اگر در دنیا فرصت و مهلت مى دهد، بر اساس حکمت است و نه بى دلیل و بى هدف.

از دیدگاه «ابن عباس» وصف عذاب و کیفر به شدت و سختى، بدان جهت است که نخست آنان را در دنیا به کیفر مى گیرد و پس از مرگ به عذاب دوزخ. [ نظرات / امتیازها ]
14) و باز در وصف خداى توانا مى افزاید:

وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ

و او آمرزنده انسان هاى توبه کار و اصلاح پذیر، و دوستدار مردم خدا دوست و با ایمان و عدالت خواه است.

«زهرى» واژه «ودود» بر وزن «فعول» را به معنى مفعول گرفته اند که در این صورت منظور این است که: بندگان شایسته کردار خدا، ذات پاک او را به خاطر فضل و کرامت او و نعمت هایش در حق خود مى شناسند و بسیار دوست مى دارند.

با این بیان واژه مورد بحث در هر دو صورت و طبق هر دو تفسیر وصف خدا و ستایش اوست، چرا که اگر خدا دوستدار بندگان با ایمان و شایسته کردار باشد، این فضل و کرامتى است از سوى او و اگر بندگان حق طلب نیز او را بشناسند و فرمان برند، باز هم اوست که محبوب دل هاى کمال طلب و حق پذیر است. [ نظرات / امتیازها ]
15) و نیز مى افزاید:

ذُو الْعَرْشِ الَْمجِیدُ

او داراى فرمانروایى و قدرتى وصف ناپذیر و صاحب ارجمند عرش است.

واژه «مجید» از دیدگاه بیشتر قرآن پژوهان و قاریان قرآن به رفع خوانده شده، چرا که وصف خداست، و جز در ذات پاک او شنیده نشده است، اگر چه واژه «ماجد» به کار رفته است؛ امّا پاره اى نیز آن را به کسر خوانده و وصف «عرش» شمرده اند.

از «ابن عباس» نیز آورده اند که: واژه «مجید» وصف «عرش» مى باشد و منظور بیان شکوه و زیبایى آن است. این دیدگاه را آیه دیگرى هم تأیید مى کند که در آن واژه «عرش» با عنوان «کریم» وصف شده است.(125) و در آیه دیگرى با واژه «عظیم». با این بیان مى توان عرش را با واژه «مجید» هم وصف کرد.

گفتنى است که واژه «عرش» به معنى کامل ترین و برترین و جامع ترین هر چیز آمده است. [ نظرات / امتیازها ]
16) فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ

و به انجام رسان هر کار و هر چیزى است که بخواهد.

آرى، او هر کارى که بخواهد و اراده کند، انجام مى دهد و آفرینش و تدبیر امور به دست اوست؛ نه خواستن چیزى او را ناتوان و خسته مى کند، و نه هنگامى که چیزى را اراده کند برایش ناممکن است.

به باور پاره اى منظور این است که: او هر آنچه را بخواهد پدید آورد، و یا دگرباره آفرینش را باز گرداند، بر همه آنها تواناست.

آیا در فرجام سپاه تجاوزکار فرعون اندیشیده اید؟ [ نظرات / امتیازها ]