از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای لغوی «بطش»
12) «بَطش» به معناى گرفتن همراه با قهر و غلبه است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 437 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای «عرش»
15) «عَرش» به معناى تخت فرمانروایى و کنایه از تدبیر الهى است. عرش را به معناى جایگاهى که همه هستى را در برگرفته است نیز گفته‏اند. بنابراین «ذوالعرش» یعنى صاحب همه هستى و مرکز اداره هستى. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 437 و 438 قالب : لغوی موضوع اصلی : عرش الهی- کرسی گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  زنده‌کردن مردگان بعد از مرگ، - نيره تقي زاده فايند
16)
«فَعَّالٌ»: صیغه مبالغه فاعل، انجام دهنده‌ای که تمام کائنات توان و نیروی آن را ندارد که در راه اراده و تصمیم او ایجاد موانع کند، و هیچ مقاومتی در برابر فرمانش نیست. لذا مسأله معاد و زنده‌کردن مردگان بعد از مرگ، و کیفر و مجازات و شکنجه‌گران، برای قدرت مطلقه خداوند مشکل و دشوار نیست [ نظرات / امتیازها ]
منبع : استاد خرمدل قالب : لغوی موضوع اصلی : اذن الهی گوینده : نیره تقی زاده فایند
  سیاق دوم سوره بروج آیات ۱۲ تا ۲۲ - مسعود ورزيده
12) إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ (١٣)وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (١۴)ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ (١۵)فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ (١۶)هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (١٧)فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ (١٨)بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ (١٩)وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ (٢٠)بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ (٢١)فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (٢٢)

بررسی آیات

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)

همانا گرفتن پروردگار تو بسیار شدید است.

بطش: گرفتن با صولت و استیلا و قهر و غلبه.

إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ (١٣)

همانا پروردگار کسی است که شروع و پایان با اوست.

وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (١۴)

و او بسیار پوشاننده است و بسیار مهربان است.

ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ (١۵)

او صاحب عرش (کرسی سلطنت و فرمانروایی) و صاحب عزت و عظمت و بزرگی است.

فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ (١۶)

آنچه را که اراده می‌کند، انجام می‌دهد.

فعال: صیغه مبالغه است و به این معناست که آنچه را که اراده می‌کند، حتما انجام می‌دهد.

هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (١٧)

آیا به تو داستان جنود رسیده است.

فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ (١٨)

فرعون و ثمود؟

خطاب این آیات به پیامبر است که همانا گرفتن پروردگار تو شدید است، و … و وقتی می‌خواهد شاهدی برای‌ این مسئله بیاورد، می‌فرماید:

هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (١٧)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره بروج گوینده : مسعود ورزیده
  طرح یک سوال - مسعود ورزيده
12) در اینجا یک سوال وجود دارد، در اینجا خدا در پنج ردیف معرفی شده است، سوال این است که حرف این پنج ردیف چیست؟

در جواب این سوال می‌توان نگاههای متفاوتی داشت، یک نگاه این است که این ردیف معرفی‌ها را جمع کنیم، و بگوییم که حتما یک وصفی جامعه همه این وصفها است.

نگاه دیگر هم این که بگوییم که همه این وصفها در یک جایگاه و در یک وزان نیستند و اصل و فرع دارند، و باید آن را پیدا کرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : خداوند گوینده : مسعود ورزیده
  کانون توصیفات خدا کدام است. - مسعود ورزيده
12)
از آنچه که ادامه پیدا می‌کند و حتی با کمک سابقه سوره، دانسته می‌شود که محور اصلی (کانون) در این بحث:

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)

دلیل:

چون هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (١٧) شاهدی است بر شدید بودن بطش خدا.

آیا خبر فرعون (فرد طاغوت) و ثمود (قوم طاغوت) به تو رسید؟

و آن خبری از احوال اینها مراد است که در آن بیان می‌کند که خدا چه بلایی بر سر اینها آورد.

در مجموع ردیفهای معرفی خدا، آنچه که با خبر فرعون و ثمود در ارتباط است، انتقام‌گیری و گرفتار ساختن است.

و وقتی که إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢) محور اصلی شد، بقیه محورها، با توجه به این محور فهمیده می‌شود، یعنی:

إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ (١٣)

علت برای إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢) می‌آورد و بیان می‌کند علت شدید بودن گرفتار ساختن خدا به این است که شروع و پایان و مبدأ و معاد عالم در دست اوست و چون آغاز کننده و پایان دهنده اوست و آورنده و برگرداننده اوست.

نیز اگر می‌فرماید:

وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (١۴)

یعنی علت اینکه بطش پروردگارت شدید است، یک دلیلش غفران و رحمت و محبتی است که نسبت به مومنان دارد. چرا که کسانی که آزار و اذیت می‌کنند، و فتنه‌گری می‌کنند، با کسانی این کار را انجام می‌دهند که به او ایمان آورده‌اند و او این افراد را دوست دارد و نسبت به دشمنان آنها انتقام گیرنده است.

ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ (١۵)فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ (١۶)

و او یک صاحب کرسیِّ با مجد و عظمتی است که هر چه را اراده کند، انجام می‌دهد. پس به این دلایل است که :

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢).

بنابراین چهار ردیف به نحوی آیه ۱۲ را توضیح می‌دهند.

بعد می‌فرماید:

هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (١٧)فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ (١٨)

بعد وارد فضای سیاق می‌شود:

بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ (١٩)

بلکه کافران در تکذیبند.

در اینجا نمی‌فرماید تکذیب می‌کنند‌، بلکه می‌فرماید که اینها در تکذیب فرو رفته‌اند.

و این آیه را به دنبال إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢) می‌فرماید و این مفهوم را می‌رساند که مبادا دروغ‌ شمردنها و فتنه‌گری این افراد باعث شود که خیال کنید که انتقام‌گیری خدا خیلی جدی نیست، همانا گرفتن پروردگار شدید است ولی اینها بنا را بر تکذیب گذاشته‌اند.

دلیل اینکه خطاب آیات به پیامبر گرامی اسلام است، این است که:

این آیات خطاب به پیامبر گرامی اسلام است و دلیلش هم این است که بعد از اینکه آیات سیاق اول وارد شد و از کشته شدن اصحاب اخدود به عنوان فتنه‌گران با مومنان صحبت کرد، سنت خدا بر اینکه همانا فتنه‌گران و کسانی که مومنان را آزار دهند و آنها را در معرض ترک ایمان قرار دهد، قطعا عذاب خواهد شد، را بیان کرد، سوره یک گام دیگری هم احتیاج دارد، چون فتنه‌گران «لم یتوبوا».

فتنه‌گران نمی‌خواهند توبه کنند و برگردند و می‌خواهند تهدیدات الهی را کمرنگ و سست و ضعیف و بی‌پایه و اساس جلوه بدهند، اینها این کار را با زیر سوال بردن سابقه‌های تاریخی و انکار عذاب اقوام گذشته انجام می‌دهند و نقطه ثقل تمام فشارها روی مبلغ اصلی این تهدیدات که رسول گرامی اسلام است قرار دارد، به ایشان که بلندگوی خدا در ابلاغ این تهدیدات است و ایشان بودندکه از طرف خدا فرمودند:

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (١)وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ (٢)وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (٣)قُتِلَ أَصْحَابُ الأخْدُودِ (۴)النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (۵)إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ (۶)وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (٧)

و این بیانیه را که بیان می‌کند:

إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ (١٠)

پیامبر است که صادر می‌کند و لذا خدا به ایشان می‌فرماید:

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)

یعنی اگر ما گفتیم که إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ (١٠) دروغ نبوده است چرا که بطش او شدید است و برای باور این حرف بدان:

إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ (١٣)

و نیز می‌فرماید:

وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (١۴)

یعنی:

آیا می‌شود کسی به خدایی که اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (٨) الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (٩) ایمان آورده باشد و به جرم ایمان به این خدا او را آتش بزنند و خدا هیچ عکس‌العملی نشان ندهد؟!

بعد می‌فرماید:

ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ (١۵)فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ (١۶)هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ (١٧)فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ (١٨)

یعنی این خدا صاحب عرش است و دارای مجد و عظمت است و هر چه بخواهد انجام می‌دهد، آیا خبر لشکریان ( فرعون و ثمود) به تو رسید؟ آیا آنها می‌خواهند سابقه تاریخی را به زیر سوال ببرند؟ مگر داستان فرعون در تاریخ، خبر گم شده‌ای است؟ این اخبار درست است و به گوش آنها رسیده است و این تهدیدها هم راست است ولی در آیه بعد علت انکار از سوی کافران را بیان می‌کند.

بعد می‌فرماید:

بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ (١٩)

یعنی:

این سخنان که حاکی از حتمیت تهدیداتی است که ما کردیم، سست و بی‌پایه و بی‌مایه نیست، بلکه کسانی که کافرند، بنا را بر تکذیب گذاشته و در تکذیب غوطه‌ور شده‌اند.

و بعد می‌فرماید:

وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ (٢٠)

این آیه باز هم بحث را به اول سیاق گره می‌زند.

همین کسانی که در تکذیب غوطه خورده‌اند، بدانند که خدا از هر طرف بر آنها احاطه دارد.

بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ (٢١)فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (٢٢)

بلکه ( آنچه که اینها آن را تکذیب می‌کنند، سخن بی‌پایه و اساس نیست) آن قرآن مجید است. در لوح محفوظ قرار دارد.

علت تکرار کلمه مجید

تکرار کلمه «مجید» در این سوره که یک بار برای «الله» و یک بار برای «قرآن» آمده است، به خاطر نشان دادن عظمت و بزرگی خدا و نیز عظمت سخن خداست.

مراد از این آیه این است که این سخنی که اینها می‌خواهند خیلی راحت آن را بی‌پایه و سست جلوه بدهند، قرآن مجیدی است که در لوح محفوظ است و سخن بی‌پایه‌ای نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره بروج گوینده : مسعود ورزیده
  راهکاری که سوره برای مقابله با کافران در پیش می‌گیرد. - مسعود ورزيده
12)


کاری که آنها با سلسله تهدیدات خدا انجام می‌دهند، یک کار تبلیغاتی است، بنابراین سیاق اول سوره فتنه‌گران را در فضایی که عذاب و شکنجه از سوی فتنه‌گران به اوج خودش رسیده است، تهدید می‌کند و فتنه‌گران این تهدیدات را می‌خواهند سست و بی‌پایه نشان دهند و آنها را خنثی کنند و در این موقع سوره یک بار دیگر وارد میدان می‌شود و در سیاق دوم هدف سوره از بین بردن اثر حجمه تبلیغاتی کافرانی است که می‌خواهند تهدیدات الهی را خنثی کنند.

در قسمت اول که خدا را توصیف می‌کند، با شاهدی که بعد از آن می‌آورد معلوم می‌شود که محور اصلی «إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)» است.

در قسمت دوم هم دلیل آمدن «بل» هم این است که بیان کند که اگر خدا می‌فرماید: «إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)» این حرف راست است ولی اینها هستند که بنای تکذیب «ان بطش ربک لشدید» را دارند، لذا با «وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ (٢٠)» باز بحث را به «إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)» برمی‌گرداند.

«بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ (٢١)فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (٢٢)‌» هم به وسیله «بل» به ماقبل نظارت پیدا می‌کند، یعنی اگر اینها تکذیب می‌کنند، قرآن مجیدی را تکذیب می‌کنند که در لوح محفوظ را تکذیب می‌کنند که جای تکذیب ندارد.

اثرات گفتن إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢):

اولین اثر گفتن «إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢)» که خطاب به پیامبر است، تثبیت قلب پیامبر است که در این فضایی قرار است که رهبر یا پیامبر رساننده این تهدیدات باشد، محکم و با قاطعیت بتواند تهدیدات را ابلاغ کند، و بداند که این تهدیدات، سست و بی‌پایه و اساس و توخالی نیست.

چرا که محکم بودن صدای پیامبر در تهدید این شکنجه‌گران بسیار موثر است فلذا این کافران هم این را نشانه رفته‌اند.

هم آنها روی پیامبر متمرکزند، که صدای پیامبر بلرزد و هم خدا روی پیامبر متمرکز است که صدای پیامبر نلرزد و محکم و قاطع این تهدیدات را ابلاغ کند.

بنابراین در این سیاق با توجه به اینکه کانون « إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ (١٢) است و این خطاب به پیامبر است، جهت اولش تثبیت قلب پیامبر است و جهت دوم در کنار تثبیت قلب پیامبر تشدید تهدید کافران است.

کافران قرآن را تکذیب می‌کنند تا حتمیت تهدیدات الهی را زیر سوال ببرند، عذاب خدا شدید و تحقق اراده او حتمی است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره بروج گوینده : مسعود ورزیده
  فضای سخن و جهت هدایتی سیاق دوم - مسعود ورزيده
12)

فضای سخن: آیات دوازدهم تا شانزدهم، مجموعه ای از صفات پروردگار را بیان کرده است. در این میان، آیه ۱۲ جایگاه محوری دارد. دلیل این ادعا آیات هفدهم و هجدهم است که از ماجرای فرعون و ثمود سخن گفته و مصداق عینی وصف مطرح شده در آیه دوازدهم است: (إن بطش ربک لشدید… هل أتاک حدیث الجنود فرعون و ثمود). در نتیجه، آیات مذکور در فضایی بجاست که شدت و حتمیت عذاب پروردگار زیر سؤال رفته است. آیه نوزدهم می فهماند که عامل زیر سؤال رفتن شدت و حتمیت عذاب خدا، سیره تکذیبی کافران نسبت به قرآن کریم است. بجا بودن مخاطبه با رسول اکرم (صلی‏ الله‏ علیه ‏وآله) در این آیات، حاکی از آن است که این تکذیب مقتضی تأثیر در ابلاغ تهدیدات الهی از زبان آن حضرت است.
جهت هدایتی: چنان که گذشت، بحث محوری آیه دوازدهم تا شانزدهم، شدت و حتمیت عذاب الهی است و آیه هفدهم و هجدهم، ماجرای سپاهیان فرعون و ثمود را به عنوان شاهدی بر این معنی ذکر می کند. بیان این معنی خطاب به پیامبر مکرم اسلام (صلی‏ الله‏ علیه ‏وآله) موجب تثبیت قلب شریف آن حضرت در مقابل فضاسازی مکذّبانه کافران است؛ هرچند که مراتب انذار کافران را نیز شدت می بخشد. آیه نوزدهم تا بیست و دوم، با تصریح بر سیره تکذیبی کافران و تأکید احاطه خدا بر ایشان و بیان عظمت شأن قرآن کریم و عصمت محتوای آن، گامی دیگر برای در هم شکستن فضای ناشی از تکذیب حتمیت عذاب است.

بنابراین سیاق حاضر با تأکید بر شدت و حتمیت عذاب خدا، به مقابله با تکذیب پیام منذرانه قرآن پرداخته و در عین تشدید تهدیدات کافران، زمینه تثبیت قلب رسول خدا (صلی‏ الله‏ علیه ‏وآله) و به طریق اولی، مؤمنان را فراهم ساخته است. عنوان مناسب برای جهت هدایتی این سیاق چنین است: «تثبیت قلب پیامبر (صلی‏ الله‏ علیه ‏وآله) و تشدید تهدید کافران: کافران قرآن را تکذیب می کنند تا حتمیت تهدیدات الهی را زیر سؤال ببرند. عذاب خدا شدید است و تحقق اراده او حتمی». [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره بروج گوینده : مسعود ورزیده