- سوگند خداوند، به ناظران و امور مشهود در قیامت
و شاهد و مشهود
شهادة; یعنى، حاضر بودن همراه با مشاهده بصرى یا بصیرتى و گاه به حضور بدون آن نیز گفته مى شود (مفردات راغب). لفظ «شاهد و مشهود» ـ به قرینه سوگند بر آنهاـ نکره هایى اند که از آنها عموم اراده شده است تا سوگند به آن بیهوده نباشد و بعید نیست که عظمت آن دو نیز استفاده شود. در این صورت مراد عظمت شهادت مربوط به آنها است تا بر احتمالات گوناگونى که درباره مصداق آن دو گفته شده است، قابل تطبیق باشد.
2 - ناظران صحنه قیامت و حوادث آن روز، داراى عظمتى در خور سوگند خداوند
و شاهد و مشهود
3 - قیامت، روز حضور گواهان اعمال و شهادت دادن آنها است.
و شاهد
راغب پس از آن که شهادت را به معناى حضور با مشاهده آورده است، معناى گواهى را براى آن ذکر کرده و مى گوید: شهادت، گفتارى است که از روى علم سرزده باشد. (مفردات راغب)
4 - سوگند خداوند، به گواهان اعمال انسان ها در قیامت
و شاهد
5 - گواهان صحنه قیامت، داراى مقامى ارجمنداند.
و شاهد
6 - سوگند خداوند، به مضمون گواهى شاهدان در قیامت
و مشهود
چنانچه شهادت به معناى گواهى دادن باشد; نه مشاهده و نظارت، کلمه «مشهود» نیاز به متعلق محذوفى خواهد داشت که مى توان گفت: مراد «مشهود به» است.
7 - سوگند خداوند به مؤمنانى که در ملأ عام شکنجه شده و در برابر چشمان دشمن، سوزانده مى شوند.
و مشهود
داستان اصحاب «اخدود» ـ که پس از این آیه مطرح شده است ـ به ویژه آیه «و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود» قرینه بر احتمالى است که درباره مصداق «مشهود» گفته شده است. در این نظر تقدیر آن «مشهود علیهم» است.
8 - «عن محمّد بن هاشم عمن روى عن أبى جعفر(ع) قال: سأله الأبرش الکلبى عن قول اللّه عزّوجلّ «و شاهد و مشهود» فقال أبوجعفر(ع): ما قیل لک؟ فقال: قالوا: الشاهد یوم الجمعة و المشهود یوم عرفة، فقال أبوجعفر(ع): لیس کما قیل، الشاهد یوم عرفة و المشهود یوم القیامة أما تقرأ القرآن؟ قال اللّه عزّوجلّ: «ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود;(1)
محمد بن هاشم از کسى که از امام باقر(ع) روایت کرده، نقل مى کند: ابرش کلبى از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «و شاهد و مشهود» سؤال کرد، حضرت فرمود: [در این باره] براى تو چه گفته شده؟ عرض کرد: گفته اند: «شاهد» روز جمعه و «مشهود» روز عرفه است. حضرت فرمود: این چنین که براى تو گفته شده است نیست; بلکه «شاهد» روز عرفه و مشهود روز قیامت است. مگر قرآن نخوانده اى که خداى عزّوجلّ فرموده است: ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود».
9 - «عن علىّ(ع) قال: ... و الشاهد یوم الجمعة و المشهود یوم النحر;(2)
از امام على(ع) روایت شده که فرمود: شاهد روز جمعه و مشهود روز قربانى (دهم ذى الحجه) است».
10 - «روى عن الحسن بن على(ع) و هو یُحِدِّثُ عن رسول اللّه(ص) فقیل له أخبرنى عن «شاهد و مشهود» فقال: أمّا الشاهد فمحمّد و أما المشهود فیوم القیامة. أما سمعته سبحانه یقول: «یا أیّها النبى إنّا أرسلناک شاهدًا و مبشّرًا و نذیرًا» و قال : «ذلک یوم مجموع له الناس ذلک یوم مشهود;(3)
از امام حسن(ع) روایت شده که از رسول خدا نقل حدیث مى کرد، به او عرض شد: مرا از [تفسیر] شاهد و مشهود خبر ده، حضرت فرمود: امّا شاهد محمّد(ص) است و امّا مشهود روز قیامت است. آیا کلام خداى سبحان را نشنیده اى که مى فرماید: «یا أیّها النبى إنّا أرسلناک شاهداً و مبشّراً و نذیراً» و فرموده: ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود».
[ نظرات / امتیازها ]
و به آن گواه ارجمند و مورد گواهى سوگند که همه شما در روز موعود برانگیخته شده و به پاداش و کیفر خویش خواهید رسید.
در مورد دو واژه «شاهد» و «مشهود» میان مفسران و قرآن پژوهان بحث و گفت گو است:
1 - به باور گروهى از جمله «ابن عباس»، «شاهد»، روز «جمعه» مى باشد و «مشهود» روز «عرفه». از حضرت باقر و امام صادق نیز این دیدگاه روایت شده است.
از پیامبر گرامى آورده اند که فرمود: روز جمعه را بدان دلیل «شاهد» نامیده اند که هرکس در آن روز کارهاى نیک و یا ظالمانه و نادرست انجام دهد، آن روز به سود و یا به زیان او گواهى خواهد داد «و سمى یوم الجمعة شاهداً لانّه یشهد على کلّ عامل بما عمل فیه»(113)
و نیز در روایتى آورده اند که: خورشید بر روزى برتر از روز جمعه چشم نگشود و غروب ننمود؛ چرا که در روز جمعه ساعت ها و فرصت هایى است که هر کس موفق گردد در آن فرصت ها دعا کند و یا از شرارت و بیدادى به خدا پناه برد، جز اینکه دعاى او پذیرفته شده و خدا او را پناه خواهد داد. روز «عرفه» را نیز «مشهود» یا مورد گواهى گفته اند، چرا که فرشتگان و مردم در آن روز در صحراى «عرفات» در هنگام برگزارى مراسم «حج» حضور مى یابند.
2 - امّا به باور پاره اى دیگر منظور از «شاهد» روز «عید قربان» و منظور از واژه «مشهود» روز «عرفه» است.
3 - از دیدگاه برخى دیگر منظور از «شاهد» وجود گرانمایه محمد(ص) و منظور از «مشهود» روز رستاخیز است. از امام حسن نیز همین دیدگاه روایت شده است.
و نیز در این مورد آورده اند که: مردى وارد مسجد پیامبر شد و دید گوینده اى از آن حضرت روایت مى خواند. او پیش رفت و از آیه مورد بحث پرسید. گوینده پاسخ داد: منظور از «شاهد» روز جمعه است و «مشهود» روز عرفه.
آن بنده خدا از آن گوینده گذشت و از دیگرى در این مورد پرسید. او پاسخ داد منظور روز جمعه و روز عید قربان است.
از آن گوینده نیز گذشت و به جوانى زیباچهره و با معنویت رسید که از پیامبر گرامى روایت مى خواند، و از او از معنى «شاهد» و «مشهود» پرسید. او پاسخ داد: دوست من! امّا الشاهد فمحمد(ص) و امّا المشهود فیوم القیامة منظور از «شاهد» پیامبر گرامى است و «مشهود» روز رستاخیز. آن گاه افزود: آیا نشنیده اى که قرآن شریف مى فرماید: یا ایها النّبى انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً(114)
هان اى پیامبر! ما تو را به عنوان گواه و بشارتگر و هشدار دهنده، فرستادیم...
و نیز مى فرماید:
... ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود(115)
آن روز روزى است که مردم را براى آن گرد مى آورند، و آن روز روزى است که همه در آن حضور مى یابند.
روایت گر این روایت در پایان آن مى گوید: به پرسش خود و سه پاسخ سه شخصیتى که از پیامبرگرامى روایت مى کردند اندیشیدم و بازگشتم از نام آنان پرسیدم، که گفتند: نفر اوّل «ابن عباس» است و نفر دوّم «ابن عمر» و آن جوان پر شکوه و پر معنویت حضرت حسن، فرزند گرامى على(ع) است.(116)
4 - و از دیدگاه برخى دیگر منظور از واژه «شاهد» روز «عرفه» و «مشهود» روز «رستاخیز» است.
در این مورد از پیامبر گرامى آورده اند که فرمود: روز جمعه تا مى توانید بر من درود بفرستید، چرا که آن روز روز «مشهود» است و فرشتگان حاضر مى گردند. در روز جمعه کسى بر من درود نخواهد فرستاد، جز اینکه درود او را بر من مى رسانند تا از آن فراغت یابد. «ابودرداء» مى گوید: پرسیدم پس از رحلت شما نیز همین گونه است؟
فرمود: «اِنّ اللَّه حرم على الأرض اَنْ تأکل اجساد الانبیاء فنبّى اللَّه حىّ یرزق» خداى فرزانه پیکر پیامبران را بر زمین حرام فرموده است، به همین جهت زمین اجساد آنان را نمى خورد و نابود نمى سازد و پیام آور خدا زنده است و در بارگاه خدا روزى مى خورد.
5 - از «عکرمه» آورده اند: که منظور از «شاهد» فرشته مراقب انسان است که در روز رستاخیز بر عملکرد انسان گواهى خواهد داد، چرا که قرآن مى فرماید: و جائت کل نفس معها سائق و شهید(117) و هرکس در روز رستاخیز در حالى مى آید که به همراه او سوق دهنده و گواهى کننده اى است. و مى فرماید:
و ذلک یوم مشهود(118) و آن روز روزى است که همگى در آن گردآمده و حاضر مى گردند.
6 - و از نظر «جبایى» منظور از «شاهد» کسانى هستند که بر اعمال مردم گواهى مى دهند، و «مشهود» کسانى هستند که به سود و یا زیانِ آنان گواهى داده مى شود.
7 - برخى برآنند که منظور از «شاهد»، امت اسلام است و «مشهود» امت هاى دیگر، که قرآن مى فرماید: لتکونوا شهداء على الناس(119) و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید.
8 - و برخى دیگر بر این باورند که «شاهد» اعضا و اندام هاى انسان مى باشند و «مشهود» خود انسان است که در روز رستاخیز بر عملکرد او گواهى مى دهند؛ چرا که قرآن مى فرماید: یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون(120) ... در روزى که زبان و دست ها و پاهاى آنان به زیان آنچه انجام مى دادند گواهى مى کنند.
9 - به باور پاره اى «شاهد» عبارت است از «حجرالاسود» و «مشهود» زائران خانه خدا.
10 - و به باور پاره اى دیگر، «شاهد» عبارت است از «شبانه روز» و «مشهود» عملکرد فرزندان انسان.(121)
واژه «شهید» به معنى روز، در این شعر که شاعر آن را در وصف پیشواى آزادى سروده، این گونه آمده است:
مضى امسک الماضى شهیداً معدلا
و خلفت فى یوم علیک شهید
روز گذشته تو در حالى گذشت که گواه عادلى است بر عملکرد تو، و آن را در روزى پشت سر نهادى که بر شاهکار سترک تو گواهى خواهد داد.
و آن گاه خطاب به انسان ها مى گوید:
فان انت بالأمس اقترفت اسائة
فقیّد باحسان و انت حمید...
هان اى انسان! اگر دیروز به کارى ناپسند دست یازیدى، اینک آن را به کار نیکى پیوند ده تا فردا ستوده و پسندیده به حساب آیى.
و کار نیک را از امروز به فردا به تأخیز مینداز، چرا که ممکن است فردا بیاید و تو جهان را بدرود گفته باشى.
11 - بعضى برآنند که منظور از واژه «شاهد» پیامبران خدا و «مشهود» وجود گرانقدر محمد(ص) است، که قرآن مى فرماید: و اذا اخذاللَّه میثاق النبیین... فاشهدوا و انا معکم من الشّاهدین.(122)
و هنگامى را به یاد آور که خدا از پیامبران پیمان گرفت که هرگاه به شما کتاب و حکمتى دادم، آن گاه شما را فرستاده اى آمد که آنچه را با شماست تصدیق کرد، بدون تردید به او ایمان بیاورید و یاریش کنید. آن گاه فرمود: آیا اقرار کردید و در این باره پیمان مرا پذیرفتید؟ گفتند آرى، اقرار کردیم. فرمود: پس گواه باشید و من با شما از گواهانم.
12 - و بعضى دیگر برآنند که منظور از «شاهد»، خدا و «مشهود» گواهى بر یکتایى اوست، که قرآن مى فرماید:
شهداللَّه انّه لااله الّا هو...(123)
خداى یکتا گواهى مى دهد که خدایى جز ذات بى همتاى او نیست...
13 - گروهى منظور از «شاهد» را خلق خدا و پدیده هاى آفرینش گرفته اند، و «مشهود» را پدید آورنده و تدبیرگر فرزانه و تواناى هستى. شاعر دانشمند در اشاره به این دیدگاه مى گوید:
أیا عجباً کیف یعصى الاَله
ام کیف یجحدوه الجاهد...
شگفتا! چگونه انسان نافرمان، خدا را نافرمانى و یا ذات پاک او را انکار مى نماید، در حالى که در هر حرکت بخشیدن به پدیده هاى گوناگون، و بى حرکت و ساکن گردانیدن نظامات شگرف هستى، بر یکتایى و قدرت و حکمت خدا گواهى است انکارناپذیر.
آرى، در هر پدیده اى از پدیده هاى بى شمار خلقت نشانى روشن و روشنگر از ذات پاک و بى همتاى اوست، و خردمندان و خردورزان را به یکتایى و بى همتاى او راه مى نماید.
[ نظرات / امتیازها ]