سوال میشود که با توجه به اینکه کافران، منکر حفظ انسان هستند، اگر بر قادر بودن خدا بر رجعت استدلال کنیم و بگوییم که این، دلیل بر حفظ انسان است، آیا در این صورت دور حاصل نمیشود؟
توضیح : جواب این است که سوره بر خود قادر بر رجعت بودن دلیل میآورد، دور در صورتی است که بگوییم، خدا قدرت بر رجعت دارد، پس قدرت بر حفظ هم دارد، ولی میگوید: خدا انسان را از آبی با این ویژگی خلق کرده است، پس قدرت حفظ آن را هم دارد، پس قدرت رجعت هم دارد.
در واقع روح استدلال در « فَلْیَنْظُرِ الإنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (۵)» نهفته است، که مم خلق؟ «خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ (۶)یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ (٧)».
یک اصلاح در مورد «یخرج من بین الصلب و الترائب»:
در بحث قبلی بیان شده بود که «صلب» و «ترائب» به مرد و زن برمیگردد، ولی این نظر اینگونه اصلاح میشود که با توجه به «ماء دافق» ( آب جهنده)، آب جهنده به زن ارتباط پیدا نمیکند و لزومی ندارد که «صلب» و «ترائب»، صلب مرد و ترائب زن گرفته شود، بلکه «صلب» و «ترائب» استخوانهای لگن و آنه است، که در بین آنها محلی برای خروج «ماء دافق» است و این مسئله اختصاص به مرد دارد.
البته در جای دیگر قرآن فرموده «امشاج»، و این سخن نفی کننده امشاج بودن نطفهای که انسان از آن خلق شده نیست و قابل جمع است.
[ بستن توضیحات ]