- ساحت قرآن و آیات معاد، از بذله گویى و سخنان سست و بى پایه، مبرّا است.
و ما هو بالهزل
«هَزْل» و «هُزال» از یک ریشه اند و بر ضعف و سستى دلالت دارند. «هَزل» نقطه مقابل «جِدّ» و «هُزال» نقطه مقابل «فربهى» است. (مقاییس اللغة)
2 - منکران معاد، آیات مربوط به آن را، عارى از حقیقت پنداشته و شوخى قلمداد مى کردند.
و ما هو بالهزل
هدف از توصیف قرآن به دورى از مزخرفات و مهملات، بیان اوصاف قرآن نیست; زیرا در توصیف چیزى، به بیان حداقل کمال آن بسنده نمى شود. بنابراین مراد، نفى پندار مخالفان است.
[ نظرات / امتیازها ]
[13- 14] به همان گونه که طبیعت تجلیاتی از سنتهای خدا و مظاهری از اسماء حسنای او است، وحی نیز تجلی آیات و بیان سنّتها و مظهر نامهای او است.
«إِنَّهُ لَقَولٌ فَصلٌ وَ ما هُوَ بِالهَزلِ- اینکه (قرآن) گفتهای است قاطع و جدا کننده و شوخی و بازی نیست.»درست و نادرست، و حق و باطل را از یکدیگر جدا میکند، به همان گونه که قیامت نیز روز فصل و جدا شدن حق و باطل و خوب و بد از یکدیگر است.
از امام امیر المؤمنین- علیه السلام- به نقل از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- روایت شده است که گفت: «شنیدم که پیغمبر میگفت: کتابی است که در آن خبر پیش از شما و حکم پس از شما آمده، و آن فصل است و هزل نیست، هر جبّاری که آن را ترک کند، خدا او را هلاک خواهد کرد، و آن کس که هدایت را در جز آن جستجو کند، خدا گمراهش خواهد ساخت».«15»
اینکه کلمه بدان جهت به اینکه صورت آمده است که انسان از هول و هراس آنچه میشنود، به تکذیب کردن آن پناه میبرد: شاید اینکه بیم دادن گونهای از ترساندن همراه با مبالغه است.
هرگز چنین نیست. در قرآن هیچ کلمه دروغ و مبالغه نیست ... کتاب خدا است که نه باطل از پیش به آن راه مییابد و از پشت آن.
و بدین گونه بیان قرآنی همه گریزگاههای رو به رو شدن با حقیقت بزرگ را که منتظر همگان است (حقیقت اجزاء) میبندد، پس نه چیزی را میتوان پوشیده داشت و نه گفتههای یاری جستن از دیگران یا گریختن از حقیقت با تکذیب کردن آن میتواند درست باشد.
[ نظرات / امتیازها ]