● نيره تقي زاده فايند -
استادخرمدل
11) «طَغْوَی» : طغیان، سرکشی.
توضيح : مراد تجاوز از حدود مقرّرات الهی، و تمرّد از فرمانهای او است که بزرگترین تَدْسِیَهی نفس است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) «دَمْدَمَ عَلَیْهِمْ»: : بر آنان خشم گرفت. عذاب را بر همگان گماشت. ایشان را خُرد و خمیر کرد. آنان را هلاک و نابود کرد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) «سَوَّاهَا» : ایشان را با خاک یکسان ساخت. عذاب و هلاک را به طور یکسان گریبانگیر همگان کرد و کارشان را یکسره ساخت.
توضيح : «فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ ... فَسَوَّاهَا»: به سبب گناهشان عذاب را بر همگان گماشت و ایشان را یکسان نابود کرد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
15) «عُقْبَی» : عاقبت. پی آمد.
توضيح : مراد این است که خداوند چنین کرد و از پیآمد و عاقبت کارشان هم نمیترسد و باکی از ایشان را ندارد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» مجمع البیان
11) طغوى : گذشتن از مرز مقررات و سخت فرورفتن در تباهى و بیداد
توضيح : طغوى: این واژه و نیز واژه «طغیان» هر دو به معنى گذشتن از مرز مقررات و سخت فرورفتن در تباهى و بیداد آمده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) عُقر: : اصل و ریشه چیزى آمده،
توضيح : عُقر: بریدن گوشت، به گونهاى که خون جارى گردد. گفته مىشود: این واژه به معنى اصل و ریشه چیزى آمده، و «عقر ناقه» به معنى پى کردن و نابودن ساختن آن است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) دمدمه: : نابودساختن، ریشهکن کردن، عذاب سخت و چند برابر، خشم نمودن و احاطه کردن
توضيح : واژه «دمدم» از همین ریشه است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیرالمیزان
14) الهامکه : تصمیم و آگهی و علمی از خبری در دل آدمی بیفتد
توضيح : کلمه الهامکه مصدر الهم است ، به معنای آن است که تصمیم و آگهی و علمی از خبری در دل آدمی بیفتد ، و این خود افاضهای است الهی ، و صور علمیهای است یا تصوری و یا تصدیقی که خدای تعالی به دل هر کس که بخواهد میاندازد ، و اگر در آیه شریفه هم تقوای نفس را الهام خوانده ، و هم فجور آن را ، برای این بود که بفهماند مراد از این الهام
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) عقر : ریشه کن کردن چیزی است که به سر بریدن شتر و مطلق کشتن نیز اطلاق میشود
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) دمدمه : خراب کردن بنا بر روی کسی اس
توضيح : کلمه دمدمه به معنای خراب کردن بنا بر روی کسی است ، وقتی میگویند : دمدم علیه القبر ، معنایش این است که خاک قبر را بر سرش فرو ریخت ، و منظور از این عبارت این است که عذاب الهی به خاطر گناهانی که کردند همه آنان را فرا گرفت ، و نسلشان را قطع و آثارشان را محو و نابود کرد .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.