● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر خسروی
- ( یا محمّد) آیا برای تو ما سینه یعنی دل ترا باز نکردیم و منشرح نساختیم (سعید بن جبیر روایت کرده است از إبن عباس که گفت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: (از پروردگارم مسئلهای پرسیدم که دوست داشتم آنرا نپرسیده باشم- عرض کردم ای پروردگار من پیمبران پیش از من بعضی باد مسخر او بود و برخی مرده زنده میکردند- گفت خداوند فرمود آیا تو یتیمی نبودی که پناهت دادم گفتم بلی فرمود تو گم گشتهای نبودی که راهنمائیت کردم عرض کردم بلی فرمود آیا برای تو سینهات را باز و منشرح ننمودم و بار گران را از دوش تو برنداشتم عرض کردم چرا ای پروردگار من) (و معنا اینست که آیا سینه تو را باز نساختیم و قلب ترا بنبوّت در علم توسعه ندادیم تا باداء رسالت بر پا خاستی و بر مکاره شکیبا گشتی و آزار مردمرا متحمل شدی و بایمان اطمینان یافتی و در هیچیک تنگی نیافتی)- (بنابرین خداوند سبحانه سینه آنحضرت را منشرح ساخت به اینکه که آنرا پر از علم و حکمت فرمود و حفظ قرآن و شرایع اسلام را باوروزی نمود و بصبر و بردباری بر او منت نهاد).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - خداوند به پیامبر(ص)، شرح صدر عنایت کرده و قواى باطنى آن حضرت را پذیراى حقیقت قرار داد و توانمندى هاى او را، براى تحمّل سختى ها و تکالیف، فزونى بخشید.
ألم نشرح لک صدرک
شرح صدر، گنجایش دادن آن براى قبول حق است (لسان العرب). «صدر» و «قلب»، کنایه از نفس انسان است که داراى فهم و درک است. گفته شده «صدر» اعم از «قلب» است; زیرا شامل تمام قواى انسان مى شود. (برگرفته شده از مفردات راغب)
2 - خداوند، برخوردارى پیامبر(ص) را از شرح صدر، به او یادآور شده، آن را عطاى ویژه خویش به آن حضرت خواند.
ألم نشرح لک صدرک
3 - شرح صدر و تحمّل سختى ها، نعمتى الهى و سزاوار بازگو کردن و اظهار خرسندى است.
و أمّا بنعمة ربّک فحدّث . بسم اللّه الرحمن الرحیم . ألم نشرح لک صدرک
به گفته بسیارى از فقهاى امامیه، این سوره، دنباله سوره قبل و متّحد با آن است. بر این اساس مفاد آیه شریفه، اعتراف به یکى از نعمت هایى است که آخرین آیه سوره قبل، به بازگو کردن آنها توصیه داشت. در این دیدگاه، جمله «بسم اللّه الرحمن الرحیم» ارتباط را قطع نمى کند; بلکه برخى از فقها، ترک آن را در نماز مجاز مى دانند.
4 - توجّه به خدادادى بودن شرح صدر، مایه اطمینان پیامبر(ص) به دورى اش از قهر و خشم خداوند
ما ودّعک ربّک و ما قلى ... ألم نشرح لک صدرک
هدف از استفهام در «ألم نشرح...» ـ که براى تقریر است ـ با توجّه به ارتباط آن با محتواى سوره قبل، توجّه دادن پیامبر(ص) به نعمت هایى است که نشان محبوب بودن او نزد خداوند است تا نگرانى هاى احتمالى آن حضرت از میان برود.
5 - شرح صدر و تحمّل سختى ها، از ویژگى هاى لازم براى رهبران الهى
ألم نشرح لک صدرک
6 - پیامبر(ص)، داراى مقامى والا در پیشگاه خداوند و شایسته اهداى شرح صدر
ألم نشرح لک صدرک
«لام» در «لک» یا براى تعلیل است یا انتفاع. در صورت اول، مفاد آیه این است که: آیا به خاطر خودت به تو شرح صدر ندادیم؟ این تعبیر دلالت دارد که شخصیت نبى اکرم(ص)، علّتى کافى براى عطاى شرح صدر بود. در صورت دوم، نشانه ارجمندى آن حضرت است که خداوند، در جهت منافع پیامبر(ص) نعمت شرح صدر را در اختیارش نهاد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
(1)-
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ أَ لَم نَشرَح لَکَ آیا گشاده«1» نکردیم برای تو صَدرَکَ سینه ترا تا مناجات حق و دعوت خلق و غم امت و اعباء رسالت در وی گنجد، آیا دل ترا گنجایش آن ندادیم که هر چه از اسرار وحی و حکم بر تو واقع شود قبول تواند کرد، معنی استفهام انکار نفی شرحست بجهت مبالغه در اثبات و ایجاب آن یعنی البته ما اندوه و أ لم که خاطر تو را مضیق ساخته بود از تبلیغ رسالت بخاص و عام و مقاسات در دعوت جن و انس از دل تو زایل گردانیدیم تا منشرح ساختیم آن را برای قبول علوم و حکم و حفظ قرآن و آسان گردانیدیم تلقی وحی را برای تو بعد از دشواری بر تو ابو القاسم بلخی گفته که رسول خدای دلتنگ شده بود بمعادات ثقلین حقتعالی بآیات وعده فتح بلاد شرح صدر وی کرد و دل وی را خوشحال گردانید، و گویند که معنی آنست که ما سینه ترا منشرح و مفتوح گردانیدیم باذهاب شواغلی که ضد ادراک حق بودند، إبن عباس روایت کرده که پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را پرسیدم که یا رسول اللّه أ ینشرح الصدر فرمود
نعم
، گفتم علامتی هست که بآن انشراح صدر معلوم شود فرمود
نعم التجافی عن دار الغرور و الانابة الی دار الخلود و الاعداد للموت قبل نزول الموت
و دال بر اثبات شرح صدر و ایجاب آنست اینکه معطوف ساخته بر آن قوله:
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
ما تو را مشمول انواع نعمتها ساختیم
لحن آیات آمیخته با لطف و محبت فوق العاده پروردگار و تسلى و دلدارى پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است .
در نخستین آیه به مهمترین موهبت الهى اشاره کرده مى فرماید: آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم (ا لم نشرح لک صدرک ).
((نشرح )) از ماده شرح در اصل به گفته راغب در مفردات به معنى گسترش دادن قطعات گوشت و تولید ورقه هاى نازکتر است سپس مى افزاید منظور از شرح صدر گسترش آن به وسیله نور الهى و سکینه و آرامش خداداد مى باشد و بعد مى گوید شرح دادن مشکلات سخن به معنى گسترش آن و توضیح معانى مخفى است به هر حال شک نیست که منظور از شرح صدر در اینجا معنى کنائى آن است و آن توسعه دادن به روح و فکر پیامبر است و این توسعه مى تواند
مفهوم وسیعى داشته باشد که هم وسعت علمى پیامبر را از طریق وحى و رسالت شامل گردد و هم بسط و گسترش تحمل و استقامت او در برابر لجاجتها و کارشکنیهاى دشمنان و مخالفان .
و لذا هنگامى که موسى بن عمران ماءموریت دعوت فرعون طغیانگر را پیدا مى کند اذهب الى فرعون انه طغى بلافاصله عرض مى کند رب اشرح لى صدرى و یسر لى امرى خداوندا سینه ام را گشاده ساز و کار را بر من آسان کن (طه 25 - 26).
و در جائى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است فاصبر لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت اکنون که چنین است منتظر فرمان پروردگارت باش استقامت و شکیبائى کن و مانند یونس مباش (که بر اثر ترک شکیبائى لازم گرفتار آن همه مشکلات و مرارت شد) (قلم - 48).
شرح صدر در حقیقت نقطه مقابل ضیق صدر است چنانکه در آیه 97 سوره حجر مى خوانیم و لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون : ما مى دانیم که سینه تو بخاطر گفتگوهاى (مغرضانه ) آنها تنگ مى شود اصولا هیچ رهبر بزرگى نمى تواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آن کس که رسالتش از همه عظیم تر است (مانند پیغمبر اکرم ) شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان ماءیوسش نسازد سؤ الات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیم ترین هدیه الهى به رسول الله بود.
و لذا در حدیثى آمده است که پیامبر مى فرماید: من تقاضائى از پروردگارم کردم و دوست مى داشتم این تقاضا را نمى کردم عرض کردم خداوندا پیامبران قبل از من بعضى جریان باد در اختیارشان قرار دادى ، و بعضى مردگان را زنده مى کردند، خداوند به من فرمود: آیا تو یتیم نبودى پناهت دادم ؟ گفتم آرى ،
فرمود: آیا گمشده نبودى هدایتت کردم ؟ عرض کردم : آرى ، اى پروردگار! فرمود: آیا سینه تو را گشاده ، و پشتت را سبکبار نکردم ؟ عرض کردم : آرى اى پروردگار! <3>
این نشان مى دهد که نعمت شرح صدر ما فوق معجزات انبیا است ، و به راستى اگر کسى حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را دقیقا مطالعه کند و میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین مى کند که این از طریق عادى ممکن نیست ، این یک تاءیید الهى و ربانى است .
در اینجا بعضى گفته اند که منظور از شرح صدر همان حادثه اى است که در طفولیت یا جوانى پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) واقع شد که فرشتگان آسمان آمدند و سینه او را شکافتند و قلبش را بیرون آورده شستشو دادند، و آن را از علم و دانش و راءفت و رحمت پر کردند. <4>
بدیهى است که منظور از این حدیث این قلب جسمانى نیست ، بلکه کنایه و اشاره اى است به امدادهاى الهى از نظر روحى و تقویت عزم و اراده پیغمبر و پاکسازى او از هر گونه نقایص اخلاقى و وسوسه هاى شیطانى .
ولى به هر حال دلیلى نداریم که آیه مورد بحث اشاره به خصوص این ماجرا باشد، بلکه مفهومى گسترده و وسیع دارد که این داستان ممکن است مصداقى از آن محسوب شود.
و به خاطر همین شرح صدر بود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به عالیترین وجهى مشکلات رسالت را پشت سر گذاشت ، و وظائف خود را در این طریق به خوبى انجام داد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
همزه استفهام در اینجا به معنای تقریر است. یعنی یا محمّد (ص) آیا ما سینه تو را به وسیله مقام نبوت و علم باز نکردیم و قلب تو را توسعه و خوشنودی ندادیم تا اینکه برای اداء رسالت قیام کردی، و در مقابل مشکلات صبر نمودی، و اذیت و آزارها را تحمل کردی، و بر پای ایمان استوار ماندی، و به وسیله ایمان از غم و اندوه رستی و ... إبن عباس میگوید: از پیامبر اعظم اسلام صلّی اللّه علیه و آله جویا شدند: آیا سینه باز میشود! فرمود:
آری. گفتند: آیا اینکه موضوع دارای علامتی میباشد تا به وسیله آن شناخته شود! فرمود: آری، بیزار بودن از اینکه دنیای فریبنده، و برگشت به خانه دائمی، و آماده مرگ بودن، قبل از اینکه فرارسد-
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
[1] خطاب الاهی به رسولش، بدین گونه آکنده از مهر و محبت، فضیلت فرستاده بر مسلمانان را به یاد ایشان میآورد، و دوستی و احترام او را به دلشان میاندازد، و میگوید:
«أَ لَم نَشرَح لَکَ صَدرَکَ- آیا سینه تو را گشاده و روشن نکردیم!» محمّد بن عبد اللّه- صلی اللّه علیه و آله- به بالاترین درجه از کمال رسید که هیچ کس پیش از او به آن نرسیده بود، و برای هیچ کس امکان ندارد که پس از وی به آن برسد، و اینکه همه به فضل و منت و توفیق خدای متعال بود، و بر ما است که میان بزرگداشت آفریدهای به سبب بزرگواری او در نزد خدا، و توصیف او به کمالی که خدا به او بخشیده، و بزرگداشت او از اینکه لحاظ که خدا به اینکه امر کرده و در حدود فرمان خدا است، و میان اینکه که دور از خدا چنین کنیم، تمایز قائل شویم ... آیا نمیبینید که چون در نماز برای پیامبر به رسالت او شهادت میدهیم میگوییم: و اشهد ان محمدا عبده و رسوله، پس به چه سبب بر آن تأکید میکنیم که او بنده خدا است! یکی از سببها آن است که دوستی رسول اللّه ما را به مبالغه درباره آن بر نیانگیزد و در حق وی چنان گمان نکنیم که ترسایان در حق پسر مریم- علیهما السلام- کردند.
اینکه تعبیر، در میان عموم مسلمانان نظرهایی که درباره پیامبر اسلام و دیگر اولیای خدا دارند، از شایبههای غلو تهی نیست، و اینکه به سبب بیخبری از آن است که مقامات بلند ایشان ذاتی خودشان نیست، بلکه اینکه مقامات را خدای متعال به ایشان عنایت کرده است، و اگر رحمت خدا شامل حال آنان نمیشد، بشری همچون دیگر افراد بشر بودند.
خدا سینه پیامبر را به ایمان و یقین و رسالت گشود و گسترش داد، حتی او را به تحمل چیزی تا در ساخت که کوهها از حمل آن بیم داشتند، و چنان شد که توانست با آن اجتماع جاهلی خشن و ستمگر و جفاکار سخت با خلق و خوی پسندیدهای که خداوند متعال با آیه وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ،«3» از آن یاد کرده است، رو به رو شود.
خدا قلب او را در آنچه از زمان که گذشت و در آنچه پس از اینکه خواهد آمد، گسترش داد، و قلب بزرگ او را بر همه زمانها مسلط ساخت، و پیوسته زمان پیش میرود و تطور و تحوّل پیدا میکند، و تا قیام قیامت رسول اللّه بر آن سروری و رهبری دارد.
خدا سینه رسول خود را با آن گزیدگان از یارانش گسترش داد که حامل رسالت بودند، و در پی او روان شدند، و در مقدمه آنان پسر عمویش امام علی- علیه السلام- جای داشت که منزلت او در برابر رسول اللّه همچون منزلت هارون نسبت به موسی بود- بنا بر حدیثی متفق علیه- مگر خدا کلیم خویش موسی- علیه السلام- را به برادرش هارون تأیید نکرد، و دعای او را مستجاب نساخت که گفته بود: رَبِّ اشرَح لِی صَدرِی ... وَ اجعَل لِی وَزِیراً مِن أَهلِی هارُونَ أَخِی!
[2] در آن هنگام که خدا قلب را با ایمان میگشاید و باز میکند، برای پذیرفتن دشواریها و سختیها وسعت پیدا میکند، و قدرت مقابله با سختترین چالشها را به دست میآورد، آیا میدانی چگونه! بدان سبب که قلب در آن روز از وساوس شیطانی پاک و از رسوبهای شرک زدوده و از زنجیرهای تقدیس و فریبدهی ذاتی دور و از کینه و حسد و پندارها و آرزوها بری میشود، و در آن هنگام دارنده آن به سبکباری و صاحب نشاط و چابکی در حرکت بودن دسترس پیدا میکند، و چنان است که گویی از بندی رسته است، و شاید قرآن به همین اشاره کرده و گفته است:
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
أَ لَم نَشرَح لَکَ صَدرَکَ:
آیه مبنی بر اعلام منت بر رسول صلّی اللّه علیه و آله و پارهای از موهبتها که بوی ارزانی فرموده است از جمله اینکه بوی شرح صدر موهبت فرموده و روح قدس او را آماده برای تعلیم و آموزش تعلیمات غیبی و القاء الهامات ربوبی قرار داده است.
خلاصه شرح صدر عبارت از نیروی گیرنده و نورانیت فطری است که رشد نموده بظهور برسد و مراد از شرح صدر توسعه نیروی گیرنده روح است که حقیقت و لطیفه انسانی و اعضاء و جوارح بمنزله جزء وسایل و نیروی فرمانبر هستند.
و هر چه از حقایق و معارف باو القاء شود بموهبت وجودی آنرا بیاموزد و بیابد و بطور شهود آنرا بیابد بالاخره شرح صدر عبارت از نیروی و روشنائی است که روح انسان بتواند بفضای بینهایت کمال و فضیلت طیران کند و بر هر حقیقتی از معارف که نیرو و نورانیت خود را بکار بندد و بهمان قدر بر آن احاطه بیابد و بفضائل خلقی متصف میگردد.
هم چنانکه ارواح قدسیه رسولان فضای بینهایت غیبی الهامات و سروشهای ناشنیدنی را میشنوند و در روح و روان نورانی خود مییابند و بمراتب عالی از شرح صدر نائل میشوند.
بعبارت دیگر نورانیت قلب و صفای روان عبارت از ایمان و خلوص در عبودیت است که آنچه از معارف اسلام بوی القاء شود بپذیرد و بفهمد و دریابد و در مقام سپاس از نعمتهای پروردگار برآید و در دین و خداشناسی بصیرت یابد و حق را از باطل و صلاح را از فساد تمیز دهد و سیرت آن حیات حقیقی و شهودی و خلود در سعادت خواهد بود.
و شرح صدر مورد آیه عبارت از موهبت وجودی و اعطاء مقام و منصب رسالت و خاتمیت است که شایسته تعلیمات ربوبی و نزول آیات قرآنی و معارف الهی است که بقلب و فؤاد رسول صلّی اللّه علیه و آله القاء فرموده و بطور موهبت وجودی است و هرگز تزلزل و یا زوال پذیر نخواهد بود.
خلاصه شرح صدر مراتب و درجات بیشمار دارد و در مورد اهل ایمان از طریق شنیدنی و دیدنی و آموزش معارف اسلامی بطور اکتساب حقایقی را بفهمد و قابل تزلزل و زوال خواهد بود ولی شرح صدر در مورد رسولان از طریق تعلیمات ربوبی و القائات غیبی و بطور موهبت وجودی و شهود خواهد بود و قابل تزلزل نخواهد بود و در مورد آیه و شرح صدر که مورد منت قرار گرفته موهبت تعلیمات و معارف آیات کریمه قرآنی و آیه (إِنَّکَ لَتُلَقَّی القُرآنَ مِن لَدُن حَکِیمٍ عَلِیمٍ- نمل- 5) ناظر باین حقیقت است.
همچنین شرح صدر بلحاظ قدرت مقاومت و مبارزه با دنیای کفر و شرک و صبر و بردباری در برابر افترائات کفار است از جمله اینکه آیات کریمه افسانهسرائی و آزار و شکنجهها و نیرنگها که بکار بردهاند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
مجمع البیان
هان اى پیامبر! آیا سینهات را براى تو نگشاده و گسترش بنخشیدهایم؟
از پیامبر آوردهاند که فرمود: من از پروردگار خویش تقاضایى نمودم که اینک دلم مىخواست آن تقاضا را نمىکردم. گفتم: پروردگارا، پیامبرانى پیش از من بودند که در برابر پارهاى از آنان «باد» را رام و فرانبردار فرمودى، و به پارهاى قدرت زنده ساختن مردگان با یک اشاره، و این نعمتها را سند صداقت آنان در دعوت و رسالت شان قرار دادى. پیام آمد که: الم اجدک یتیماً فآویناک... آیا تو را یتیم نیافتم و پناه دادم؟
گفتم: چرا.
فرمود: آیا تو را گمنام نیافتم و بلند آوازه ساختم؟
گفتم: چرا.
فرمود: آیا سینهات را براى تو نگشادم و گسترش نبخشیدم؟
گفتم: چرا،
فرمود: آیا بار گرانت را از دوش تو بر نگرفتم؟
گفتم: چرا پروردگار من.
با این بیان آیه شریفه در مقام بیان یکى از نعمتهاى گران خدا به پیامبر است و مىپرسد: هان اى پیامبر! آیا سینهات را براى تو نگشادهایم؟ و آیا قلب و جان گرامىات را به وسیله وحى و رسالت و دانش و قدرت تحمل و شکیبایى و مدارا گسترش نبخشیدهایم، تا بتوانى بار گران هدایت و ارشاد مردم را به دوش کشى و در برابر رنجها و ناراحتىها شکیبایى ورزى و با ایمان به هدف و پاداش پرشکوه کار سترگ خویش، همه گرفتارىها و ناراحتىها را در دریاى ژرف مهر و مدارا و قدرت تحمل خویش براى خشنودى خدا و سعادت بشر هضم کنى؟
واژه «شرح» همان گونه که اشاره رفت، به معنى گشودن و گسترش بخشیدن آمده، و «تشریح اللحم» به معنى گسترش دادن به قطعات گوشت و برش دادن و نازک ساختن آن است، و در آیه منظور گسترش بخشیدن به سینه آن حضرت با ارزانى داشتن دانش و حکمت، توان حفظ قرآن و مقررات خدا از راه وحى و رسالت، و دادن قدرت وصفناپذیر شکیبایى و پایدارى و مهر و مدارا و تحمل قهرمانانه در برابر کارشکنىها و تاریکاندیشىها و اذیت و آزارها در راه هدفهاى والاست.
«بلخى» مىگوید: سینه پیامبر گرامى بر اثر دشمنىها و کینهتوزىهاى پارهاى از پریان و آدمیان تنگ گردید، از این رو خداى فرزانه با مهر وصفناپذیر خود به او، سینهاش را به گونهاى گسترش بخشید که آن حضرت همه رنجها و مشکلات را در راه انجام فرمان خدا به جان خرید و از پا ننشست، و این «شرح صدر» از نعمتهاى گران خدا به او بود.
«ابن عباس» آورده است که: گروهى از پیامبر پرسیدند، آیا گسترش یافتگى سینه و توسعه شخصیت ممکن است؟ أینشرح الصدر؟
پیامبرفرمود: آرى.
پرسیدند آیا نشانه علامتى هم دارد؟ و هل لذلک علامة یعرف بها؟
فرمود: آرى، دورى گزیدن و روى بر تافتن از جاذبههاى فریبنده این جهان ناپایدار، روى آوردن به سراى آخرت و نعمتهاى ماندگار آن، و آماده شدن براى مرگ پیش از رسیدن آخرین لحظات از نشانههاى رسیدن به نعمت «شرح صدر» و توسعه شخصیت و گسترش یافتن قلب و دل انسانهاى تربیت یافته و بزرگ است.التجافى عن دار الغرور، و الأنابة الى دار الخلود، و الاعداد للموت قبل نزول الموت.(201)
گفتنى است که پرسش در آیه شریفه به مفهوم تقریر و بیان مىباشد و منظور این است که ما این نعمت گران را به تو ارزانى داشتیم.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آسيه افشار -
انوار درخشان، ج18، ص: 194
أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ:
آیه مبنى بر اعلام منت بر رسول صلّى اللّه علیه و آله و پارهاى از موهبتها که بوى ارزانى فرموده است از جمله اینکه بوى شرح صدر موهبت فرموده و روح قدس او را آماده براى تعلیم و آموزش تعلیمات غیبى و القاء الهامات ربوبى قرار داده است.
خلاصه شرح صدر عبارت از نیروى گیرنده و نورانیت فطرى است که رشد نموده بظهور برسد و مراد از شرح صدر توسعه نیروى گیرنده روح است که حقیقت و لطیفه انسانى و اعضاء و جوارح بمنزله جزء وسایل و نیروى فرمانبر هستند.
و هر چه از حقایق و معارف باو القاء شود بموهبت وجودى آنرا بیاموزد و بیابد و بطور شهود آنرا بیابد بالاخره شرح صدر عبارت از نیروى و روشنائى است که روح انسان بتواند بفضاى بىنهایت کمال و فضیلت طیران کند و بر هر حقیقتى از معارف که نیرو و نورانیت خود را بکار بندد و بهمان قدر بر آن احاطه بیابد و بفضائل خلقى متصف میگردد.
هم چنانکه ارواح قدسیه رسولان فضاى بىنهایت غیبى الهامات و سروشهاى ناشنیدنى را مىشنوند و در روح و روان نورانى خود مىیابند و بمراتب عالى از شرح صدر نائل مىشوند.
بعبارت دیگر نورانیت قلب و صفاى روان عبارت از ایمان و خلوص در عبودیت است که آنچه از معارف اسلام بوى القاء شود بپذیرد و بفهمد و دریابد و در مقام سپاس از نعمتهاى پروردگار برآید و در دین و خداشناسى بصیرت یابد و حق را از باطل و صلاح را از فساد تمیز دهد و سیرت آن حیات حقیقى و شهودى و خلود در سعادت خواهد بود.
و شرح صدر مورد آیه عبارت از موهبت وجودى و اعطاء مقام و منصب رسالت و خاتمیت است که شایسته تعلیمات ربوبى و نزول آیات قرآنى و معارف الهى است که بقلب و فؤاد رسول صلّى اللّه علیه و آله القاء فرموده و بطور موهبت وجودى است و هرگز تزلزل و یا زوال پذیر نخواهد بود.
خلاصه شرح صدر مراتب و درجات بىشمار دارد و در مورد اهل ایمان از طریق شنیدنى و دیدنى و آموزش معارف اسلامى بطور اکتساب حقایقى را بفهمد و قابل تزلزل و زوال خواهد بود ولى شرح صدر در مورد رسولان از طریق تعلیمات ربوبى و القائات غیبى و بطور موهبت وجودى و شهود خواهد بود و قابل تزلزل نخواهد بود و در مورد آیه و شرح صدر که مورد منت قرار گرفته موهبت تعلیمات و معارف آیات کریمه قرآنى و آیه (إِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ- نمل- 5) ناظر باین حقیقت است.
همچنین شرح صدر بلحاظ قدرت مقاومت و مبارزه با دنیاى کفر و شرک و صبر و بردبارى در برابر افترائات کفار است از جمله اینکه آیات کریمه افسانهسرائى و آزار و شکنجهها و نیرنگها که بکار بردهاند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.