از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  رعنا سليمان عباسي - ترجمه استاد در کلاس
15) لنسفعا،ناصیه :
 توضيح : لنسفعا،اخذ بالشدید .باشدت گرفتن
ناصیه:موهای جلوی پیشانی [ نظرات / امتیازها ]
17) نادیه : دعوت می کند [ نظرات / امتیازها ]
18) زبانیه : کسانیکه گماشتگان بر آتشند [ نظرات / امتیازها ]
  سيد مصطفي فاطمي کيا - استاد ابوالفضل بهرامپور
9) أَ رَأَیْتَ : آیا دیدی [ نظرات / امتیازها ]
9) یَنْهى‏ : باز می دارد [ نظرات / امتیازها ]
10) إِذا صَلَّى : وقتی که نماز می خواند [ نظرات / امتیازها ]
11) إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى : اگر بوده باشد بر هدایت [ نظرات / امتیازها ]
12) أَوْ أَمَرَ : یا امر کند [ نظرات / امتیازها ]
13) إِنْ کَذَّبَ : اگر تکذیب کند [ نظرات / امتیازها ]
13) وَ تَوَلَّى : و پشت کند [ نظرات / امتیازها ]
14) یَرى‏ : می بیند [ نظرات / امتیازها ]
15) لَئِنْ : البته ، اگر [ نظرات / امتیازها ]
15) لَمْ یَنْتَهِ : دست بر نداشت [ نظرات / امتیازها ]
15) لَنَسْفَعاً : قطعاً با خواری و شدت می کشیم [ نظرات / امتیازها ]
15) نَّاصِیَةِ : موی پسشانی ، قسمت جلوی سر [ نظرات / امتیازها ]
16) کاذِبَةٍ : دروغ پرداز [ نظرات / امتیازها ]
16) خاطِئَةٍ : خطاکار [ نظرات / امتیازها ]
17) فَلْیَدْعُ : پس فرا بخواند [ نظرات / امتیازها ]
17) نادِیَ : مجلس و باشگاه [ نظرات / امتیازها ]
18) سَنَدْعُ : فرا خواهیم خواند [ نظرات / امتیازها ]
18) زَّبانِیَةَ : فرشتگان مأمور آتش [ نظرات / امتیازها ]
19) لا تُطِعْ : اطاعت نکن [ نظرات / امتیازها ]
19) اسْجُدْ : سجده کن [ نظرات / امتیازها ]
19) اقْتَرِبْ : به خدا نزدیک شو [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استادخرمدل
9) «أَرَأَیْتَ؟» : آیا دیده‌ای؟ آیا خبر داری؟ به من بگو [ نظرات / امتیازها ]
15) «لَنَسْفَعَنْ» : می‌گیریم و به شدّت می‌کشیم.
 توضيح : از ماده سَفْع، به معنی گرفتن و به شدّت کشیدن است. نون تأکید این فعل در رسم‌الخطّ قرآنی با تنوین نوشته شده است. [ نظرات / امتیازها ]
15) «نَاصِیَةِ» : موی پیشانی [ نظرات / امتیازها ]
16) «خَاطِئَةٍ» : بزهکار
 توضيح : مراد از موی پیشانی دروغگوی بزهکار، صاحب آن است. [ نظرات / امتیازها ]
17) نَادِیَ» : باشگاه. مجلس.
 توضيح : در اینجا مراد اهل باشگاه و مجلس است. ذکر محل است و مراد حال. [ نظرات / امتیازها ]
18) «الزَّبَانِیَةَ» : هُل‌دهندگان
 توضيح : «الزَّبَانِیَةَ»: جمع زِبْنِیّ، زِبْنِیَة، زَبانِیّ، و زابِن دانسته‌اند (نگا: معجم الفاظ القرآن الکریم). در اصل به معنی هُل‌دهندگان است. پاسبانان را بدین نام نامیده‌اند، چون دیگران را هُل می‌دهند و می‌رانند. در اینجا مراد فرشتگان مأمور دوزخ است که دوزخیان را هُل می‌دهند و می‌رانند (نگا: تحریم / 6) [ نظرات / امتیازها ]
19) «أسْجُدْ» : سجده ببر
 توضيح : مراد از سجده بردن، مداومت و مواظبت بر ادای نماز است. [ نظرات / امتیازها ]
19) إِقْتَرِبْ : با طاعات و عباداتِ بسیار به پروردگار دادار تقرّب حاصل کن و بدو نزدیک شو. [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
15) سفع : گرفتن و سخت کشیدن چیزى
 توضيح : سفع: این واژه به معنى «گرفتن و سخت کشیدن چیزى» آمده است. و نیز به معنى «سیلى بر چهره نواختن»، و رنگ چهره را دگرگون و بریان کردن آمده است. «سفعت بالشى‏ء» یعنى او را گرفتم و سخت کشیدم. و «سفعته النار» یعنى آتش چهره او را دگرگون و بریان ساخت. [ نظرات / امتیازها ]
15) ناصیه : موى جلو سر و روى پیشانى
 توضيح : ناصیه: به موى جلو سر و روى پیشانى گفته مى‏شود، چرا که به سر پیوند دارد. [ نظرات / امتیازها ]
17) نادى : مجلس و محفل عمومى شب نشینى
 توضيح : نادى: به مجلس و محفل عمومى شب نشینى گفته مى‏شود و به همین تناسب در مورد «باشگاه» و «انجمن» به کار مى‏رود، چرا که در چنین مراکزى مردم یکدیگر را ندا مى‏دهند. این واژه از ماده «ندا» در اصل به معنى «صدا زدن» آمده است. [ نظرات / امتیازها ]
18) زبانیه : راندن، دورساختن، و زدن
 توضيح : زبانیه: این واژه از ماده «زَبْن» به معنى راندن، دورساختن، و زدن آمده است، و در آیه منظور مأموران دوزخ مى‏باشند.
این واژه جمع مى‏باشد و مفرد آن «زبنیه» و به باور برخى «زبنى» و «زابن» آمده است. [ نظرات / امتیازها ]
  سمانه عباس نژاد - قرآن در خانه
9) ارایت : آیا دیدی ، ملاحظه کردی [ نظرات / امتیازها ]
9) ینهی : نهی می کند [ نظرات / امتیازها ]
10) اذا : زمانی که [ نظرات / امتیازها ]
10) صلی : نماز می خواند [ نظرات / امتیازها ]
11) الهدی : هدایت (راه هدایت شده) [ نظرات / امتیازها ]
12) امر : امر کرد ، فرمان داد [ نظرات / امتیازها ]
13) ان کذب : اگر تکذیب کند [ نظرات / امتیازها ]
13) تولی : روی بر تافت ، پشت کرد [ نظرات / امتیازها ]
14) لم یعلم : ندانسته است [ نظرات / امتیازها ]
14) یری : می بیند [ نظرات / امتیازها ]
15) لئن لم ینته : اگر دست بر ندارد ، باز نایستد ، نهی نپذیرد [ نظرات / امتیازها ]
15) لنسفعاً : حتماً می کشانیم ، (کشاندن با شدت ، گرفتن و کشیدن محکم) [ نظرات / امتیازها ]
15) بالناصیه : موی پیشانی ، موی جلوی سر [ نظرات / امتیازها ]
16) کاذبه : دروغگو [ نظرات / امتیازها ]
16) خاطئه : لغزش کار ، خطاکار [ نظرات / امتیازها ]
17) فلیدع : پس فرا بخواند ، دعوت کند [ نظرات / امتیازها ]
17) نادیه : قومش [ نظرات / امتیازها ]
18) سندع : به زودی فرا می خوانیم [ نظرات / امتیازها ]
18) الزبانیه : مأموران آتش دوزخ ، نگهبانان دوزخ [ نظرات / امتیازها ]
19) لا تطعه : اطاعت نکن او را [ نظرات / امتیازها ]
19) اسجد : سجده نما [ نظرات / امتیازها ]
19) اقترب : نزدیک شو ، تقرب بجوی [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 542
17) «نادى» : به مجلس عمومى یا تفریح گفته مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
18) «زبانیة : به معناى مأمور است.
 توضيح : «زبانیة» جمع «زبینة» به معناى مأمور است.


[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرالمیزان
15) سفع : جذب شدید
 توضيح : کلمه سفع به معنای جذب شدید است ، وقتی گفته می‏شود : شفعت الشی‏ء معنایش این است که : من آن چیز را به شدت جذب کردم و گرفتم . [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرنمونه
15) لنسفعا : گرفتن و به شدت کشیدن
 توضيح :
لنسفعا از ماده سفع ( بر وزن عفو ) به گفته بعضى از مفسران معانى مختلفى دارد : گرفتن و به شدت کشیدن ، سیلى به صورت زدن ، چهره را سیاه کردن ( آن سه قطعه سنگى را که به هنگام گذاردن دیگ بر روى آتش پایه‏هاى دیگ را تشکیل مى‏دهد نیز سفع مى‏نامند چرا که سیاه و دود آلوده است ) و بالاخره علامت گذاردن و خوار کردن.
و از همه مناسبتر در اینجا همان معنى اول است ، هر چند در آیه مورد بحث معانى دیگر نیز احتمال دارد .
[ نظرات / امتیازها ]
  فريده رجبي فرد - مفردات راغب
15) لنسفعاً :
 توضيح : لنسفعاً(سَفع):به معنی گرفتن وباشدت وخواری کشیدن است [ نظرات / امتیازها ]
  محمد هادي مؤذن جامي - تدبر وتفحص شخصی
18) زبانیه : دوزخبانان هل دهنده دوزخیان به درون آتش
 توضيح : در اصل به معنی هُل‌دهندگاپس ن است دوزخبانان هل دهنده دوزخیان به درون آتش = زبانیه [ نظرات / امتیازها ]