1) بدون دلیل روشن انتظار نداشته باشید که مردم دست از عقیده و راه خود بردارند. {لم یکن... منفکّین حتى تأتیهم البیّنة} [ نظرات / امتیازها ]

1) در اتمام حجّت، کفّار و مشرکان از یکدیگر جدا نیستند. خداوند براى همه مردم، چه کفّار و چه مشرکان، با فرستادن بیّنه، اتمام حجّت مى‏کند. {تأتیهم البیّنة} [ نظرات / امتیازها ]

2) اتمام حجت خداوند از طریق پیامبرى آسمانى و کتاب پاک است. {رسول... یتلوا صُحُفًا مطهّرة} [ نظرات / امتیازها ]

2) قرآن از هر خطا و انحراف و لغو و باطل وتحریف دور است. {صحفاً مطهّرة} [ نظرات / امتیازها ]

3) در قرآن، دستورات قوام بخش است. {فیها کتب قیّمة}
(کلمه «کُتب» مى‏تواند به معناى دستورات دینى باشد، نظیر آیه «کتب علیکم الصیام» که کتاب به معناى دستور است.) [ نظرات / امتیازها ]

4) از اهل کتاب توقع بیشترى است. (با اینکه در آیه اول سخن از اهل کتاب و مشرکان بود ولى در آیات بعد انتقاد تنها از اهل کتاب است.) {و ما تفرّق الّذین اوتوا الکتاب} [ نظرات / امتیازها ]

3) قرآن هم خود کتابى معتدل و دور از اعوجاج است (اگر «قیمة» را به معناى ثابت و پایدار و به اصطلاح ادبى فعل لازم بدانیم.) و هم سبب اعتدال و قوام جامعه است. (اگر «قیمة» را به معناى برپا کننده و به اصطلاح ادبیات عرب متعدى و داراى مفعول بدانیم.) {قیّمة} [ نظرات / امتیازها ]

4) با وجود هواى نفس، علم و دانش مشکل‏گشا نیست. اهل کتاب حق را به روشنى فهمیدند ولى به خاطر هواهاى نفسانى، دست‏خوش تفرقه شدند. {و ما تفرّق الّذین اوتوا الکتاب...} [ نظرات / امتیازها ]

5) سلیقه‏ها و هوسهاى دیگران متغیّر است. دین پایدار و ثابت، سرسپردگى خالصانه به خداى ثابت است. {مخلصین له الدین... ذلک دین القیّمة} [ نظرات / امتیازها ]

5) ایمان بدون نماز و زکات استوار نیست. {یقیموا الصّلاة و یؤتوا الزکاة و ذلک دین القیّمة} [ نظرات / امتیازها ]

5) توجه به سابقه لجاجت‏ها و تفرقه‏ها، سبب تسلّى پیامبر و پیروان است. {و ما تفرّق الّذین... الاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة} [ نظرات / امتیازها ]

5) توحید و پرستش خالصانه خداوند، عامل وحدت است. {و ما تفرّق الّذین اوتوا الکتاب... و ما امروا الاّ لیعبدوا اللّه} [ نظرات / امتیازها ]

5) پیامبران، مردم را به سوى خدا دعوت مى‏کردند نه خود. {و ما امروا الاّ لیعبدوا اللّه} [ نظرات / امتیازها ]

5) خالص و بى پیرایه بودن، رمز بقاء است. {مخلصین... ذلک دین القیّمة} [ نظرات / امتیازها ]

5) فرمان توحید و نماز و زکات در تمام ادیان آسمانى بوده است. {و ما امروا الاّ لیعبدوا اللّه...} [ نظرات / امتیازها ]

1) دور نمایى از مفاهیم این سوره‏
از آنجایى که در این سوره و آیات هشت‏گانه آن بارها از پیروان کتاب‏هاى آسمانى سخن رفته، و سر و کار اسلام و مردم مسلمان در مدینه با آنان بود، به باور بیشتر قرآن پژوهان حال و هواى سوره مدنى است، و این بحث‏ها در آن به تابلو رفته است:
در انتظار نویدها و بشارت‏ها،
آیین جاودانه حقگرایان و کمال طلبان،
روى‏گردانى از دلیل و برهان و دمیدن به آتش اختلاف،
فرمان اخلاص و راستى،
رابطه دوستانه با خدا،
فرمان رعایت حقوق انسان‏ها،
بدترین‏هاى روزگاران،
بهترین‏ها و مترقى‏ترین‏هاى روزگاران،
از ادعاها تا عملکردها،
اصول مشترک دعوت‏هاى آسمانى،
برترین پیشوا و بهترین رهروان.
1 - کفرگرایان اهل کتاب و مشرکان، دست‏بردار نبودند تا این‏که آن دلیل آشکار برایشان آمد:
2 - پیامبرى از جانب خدا که صحیفه‏هایى پاک را بر آنان تلاوت مى‏کرد.
3 -[ صحیفه‏هایى‏] که در آن‏ها نوشته هایى استوار است.
4 - و کسانى که کتاب [آسمانى‏] به آنان داده شده است پراکنده نشدند مگر پس از آنکه دلیل آشکار برایشان آمد.
5 - و فرمان نیافته بودند مگر این‏که با گرایش به حق، خدا را بپرستند در حالى که دین [خود] را براى او خالص گردانیده، و نماز را بر پا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است آیین [آن نوشته‏هاى ]استوار.
6 - بى‏گمان کسانى از اهل کتاب که کفر ورزیدند و [نیز] شرک‏گرایان در آتش دوزخند؛ در آنجا ماندگارند؛ اینان همان بدترین آفریدگانند.
7 - بى‏تردید کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، آنان همان بهترین آفریدگانند.
8 - سزاى آنان نزد پروردگارشان باغهایى جاودانه است که از زیر [درختان‏] آن جویبارها روان است؛ براى همیشه در آن جاودانه‏اند؛ خدا از آنان خشنود است و آنان از او خشنود؛ این [پاداش بزرگ‏] از آن کسى است که از پروردگارش بترسد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]

1) هیچ کس نیست که بگوید برای من مسیر حق روشن نشده است، چرا که تا وقتی کسی را با بینه های آشکار روشن نکنند رهایش نمی کنند تا برای خود هر کاری خواست بکند؛ این قاعده الهی است! [ نظرات / امتیازها ]

1) این آیه بوضوح بیانگر رحمت واسعه خداوند به همه بندگانش هست. خداوند در زمینه هدایت، مشرکین و مومنین را جدا نمیداند و دلایل بینه را برای عموم بندگانش عرضه میکند. در حقیقت این ما بندگانیم که جبهه خودمان را مشخص میکنیم که از اهل کتاب باشیم و یا از مشرکین. [ نظرات / امتیازها ]

1) نام محمد در قرآن 4بار،در نهج البلاغه27بار،در صحیفه سجادیه188بارآمده
نام مبارک الله در قرآن1772بار،در نهج البلاغه363 بار،در صحیفه سجادیه33 بار آمده
کلمه( الناس)در قرآن 177بار،در نهج البلاغه 156بار،در صحیفه سجادیه2 بار آمده
کلمه (الزیتون)فقط در قرآن 4بارآمده،
کلمه( یوم) در قرآن 248بار،در نهج البلاغه 58بار،در صحیفه سجادیه30 بار آمده
کلمه(صراط)در قرآن32 بار ،در صحیفه سجادیه1 بار آمده
کلمه(رب)در قرآن131بارآمده
[ نظرات / امتیازها ]