تاریخ نگارش : نوزدهم دي 1392
                        
                        
                            بهلول
                            سیدابراهیم غیاث الحسینی
                        
                        
                            خدا شنواست
                            
                            
                        
                        
                        فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن و بخور و برای من دعا کن ! بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد ! مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان ! ولی من صدای دعای تو را نشنیدم ! بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است !