1)
ماجدی (داور) : در آیه یک مرگ و یک اماته و دو احیاء مورد بحث واقع شده
معلوم است که اماته بدون زندگى قبلى تصور و مصداق ندارد، باید کسى قبلا زنده باشد تا او را بمیرانند، بخلاف موت (در آیه) که بر هر چیزى که زندگى بخود نگرفته صدق مىکند، مثلا مىگوییم زمین مرده، یا سنگ مرده، یا امثال آن.
پس(وَ کُنْتُمْ أَمْواتاً) مى فرماید انسان موجودى است متحول، که در مسیر خود از نقطه نقص بسوى کمال مىرود، و دائما و تدریجا در تغیر و تحول است، و خلاصه راه تکامل را مرحله بمرحله طى مىکند، قبل از اینکه پا بعرصه دنیا بگذارد مرده بود، (چون جزو کره زمین بود)، آن گاه باحیاء خدا حیاة یافت، و سپس هم چنان با میراندن خدا و احیاء او تحول مىیافت.
پس کنتم امواتا به نظر به عالم ذر اشاره ای ندارد