مراد از هدایت در اینجا هدایت به معناى رساندن به مقصد است، نه هدایت به معناى نشان دادن راه، و آن این است که پیرو رضوان خود را وارد در راهى از راههاى سلام خود و یا در همه راههاى سلام خود کند، و یا وارد در بیشتر آن راهها یکى پس از دیگرى بسازد. {یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : آیه جمله «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ» را مقید کرده به جمله «مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ» و خلاصه شرط کرده که تنها کسانى را هدایت می کند که خوشنودى خدا را دنبال می کنند، معلوم می شود خداى هادى که هدایت گر او است، وقتى هدایت بالقوه اش فعلیت پیدا می کند که مکلف پیرو رضوان و خوشنودى او باشد پس در اینجا هدایت به معنای رساندن به مقصد است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
هر جا که اخراج از ظلمات به نور به رسول خدا و به کتاب خدا منسوب شود اذن خدا در آنجا به معناى رضاى خدا است، و هر جا که به خود خدا منسوب شود معناى اخراج به اذن او اخراج به علم او خواهد بود، چون کلمه اذن به معناى علم نیز می آید، گفته می شود: «فلان اذن به» یعنى فلانى علم پیدا کرد به فلان جریان، و از همین باب است آیه شریفه زیر که می فرماید:
«وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» (حج/27). {وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : هر جا که اخراج از ظلمات به سوى نور به غیر خداى تعالى نسبت داده شود مثلا بگوئیم پیغمبر خدا و یا کتاب خدا مردم را به اذن خدا از ظلمتها به سوى نور بیرون می آورد، در اینگونه موارد اذن خداى تعالى به معناى رضاى او خواهد بود، نظیر این آیه که می فرماید: «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» (ابراهیم/1)، و در این آیه اخراج مردم از ظلمات به سوى نور را مقید کرد به اذن پروردگارشان تا با این وسیله توهم استقلال انبیا در هدایت و سببیت بیرون شدن به سوى نور را باطل و نفى نماید و بفهماند که سبب حقیقى این هدایت خداى سبحان است، و اگر در آیه «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» (ابراهیم/5)، اخراج را مقید به اذن خدا نکرده براى این بود که امر خارج کن خود مشتمل بر معناى اذن بود، و حاجتى به آوردن اذن نبود.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
هدایت داراى مراتبى است: یک مرحله، هدایت عمومى براى همهى انسانهاست، خواه پیروى کنند یا نکنند ونوع دیگر مخصوص کسانى است که هدایت عمومى را پذیرفته باشند.
______________________________
(1). تفسیر المیزان.
این آیه نوع دوم را بیان مىکند.
سلام، یکى از نامهاى خداست، السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ ... «1» و یکى از نامهاى بهشت هم «دارُ السَّلامِ» «2» است. پس راههاى سلام، یعنى راه خدا و بهشت که رسیدن به آن دو از «سُبل السلام» و صراط مستقیم مىگذرد. «سُبُلَ السَّلامِ»، شامل راههاى سلامت فرد وجامعه، خانواده ونسل، فکر، روح و ناموس و ... مىشود.
مصداق روشن پیروان رضوان خدا در «مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ»، پویندگان خط «غدیر خم» اند، چون آیهى «رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً» بعد از نصب علىّبن ابىطالب علیهما السلام به مقام جانشینى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نازل شد. «3»
[ نظرات / امتیازها ]