1)
ابراهیمی (داور) : علامه طباطبایی می فرمایند: جمله «مَنْ یَشَأِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَ مَن یَشَأْ یجَْعَلْهُ عَلىَ صرَِاطٍ مُّسْتَقِیم» دلالت بر این دارد که این کرى و لالى و در ظلمت بودن، عذابى است که به کیفر تکذیب آیات خدا دچار آن شدهاند، و دلالتش از این راه است که خداى سبحان اضلال چنین کسى را که به خود نسبت داده، کیفر عمل قرار داده، نظیر آیه «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ» (بقره/26) پس تکذیب آیات خدا مسبب از کر و لال و تاریک بودنشان نیست، بلکه بر عکس کر و لال بودن و در ظلمت قرار گرفتنشان مسبب از تکذیب است.
2)
علمدار : خداوند قادر و حاکم مطلق است و اراده اش بر کل جهان خلقت حکومت دارد . و اراده ی پروردگار به شکل قانونمندی و نظم ، کلیه امور جهان را هدایت کرده و پیش میبرد . اعطای حق انتخاب و تشخیص راه و رسم زندگی را خداوند در نهاد آدمی قرار داده اما در این مسیر ما را تنها وانگذاشته . مثلا آمدن پیامبران الهی و سعی در هدایت انسانها نمونه ای از کمک الهی به بشر بوده و هست . اما در نهایت هدایت انسانها و خوب و بد شدن ما بسته به اراده ی خداوند است . اگر اینگونه نبود همه ی ما انسانها بعد از استماع سخنان پیامبران و انبیا می بایست به راه راست هدایت میشدیم جون کلام حق است و از سوی پروردگارآمده اما چرا عناد میورزیم؟ بعضی از دلایل معلوم است و در دستورات دینی روی آنها تاکید میشود مثلا نخوردن لقمه ی حرام و دوری از گناهان ضمیر ما را پاک نگاه داشته و بستر پذیرش حق میشود . ادر نهایت و به اختصار من بر این باورم که آزاد بودن ما به معنای رها بودنمان نیست و در چهارچوب اراده ی پروردگار است و در نهایت اوست که همه ی مقدرات ما را در دست دارد . مقدراتی مانند هدایت ، رزق و روزی ، حیات و مرگ مان . پذیرش قدرت لایزال پروردگار است و تلاش در جهت پیدا کردن راه درست همان آزادی ماست و اینکه چگونه بشویم در ید پر توان اوست. انشاء ا... که از هدایت یافته گان باشیم.