این سوره نیز با تسبیح و تقدیس پروردگار شروع مى شود، و به قسمتى از صفات جمال و جلال و اسماء حسناى او اشاره مى کند. مى فرماید: ((آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است پیوسته تسبیح خدا مى گویند و با زبان حال و قال او را از تمام نقایص و عیوب پاک مى شمرند)) (یسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض ).
((همان خداوندى که مالک و حاکم است ، و از هر عیب و نقصى مبرا است )) (الملک القدوس ).
((خداوندى که عزیز و حکیم است )) (العزیز الحکیم ).
و به این ترتیب نخست بر ((مالکیت و حاکمیت )) و سپس ((منزه بودن او از هرگونه ظلم و ستم و نقص )) تاءکید مى کند، زیرا با توجه به مظالم بیحساب ملوک و شاهان واژه ((ملک )) تداعى معانى نامقدسى مى کند که با کلمه ((قدوس )) همه شستشو مى شود.
و از طرفى روى ((قدرت )) و ((علم )) که دو رکن اصلى حکومت است تکیه نموده ، و چنانکه خواهیم دید این صفات ارتباط نزدیکى به بحثهاى آینده این سوره دارد، و نشان مى دهد که انتخاب اوصاف حق در آیات مختلف قرآن روى حساب و نظم و رابطه خاصى است .
[ نظرات / امتیازها ]