کافران در نقطه مقابل «عباد الله»
اینجا درست در نقطه مقابل در سیاق دوم است. سیاق دوم درباره «عباد الله» گفت:
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا (٧)وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا (٨)إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلا شُکُورًا (٩)
دو چیز در مورد آنها مشهود بود، در مورد «آثم و کفور»، در این سیاق این تقابل را میبینید. و در مورد آنها میفرماید:
إِنَّ هَؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلا (٢٧)نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِیلا (٢٨) روز ثقیل را که بر آنها مسلط و مستولی است، رها کردهاند. یعنی آن خط شکر، خطی است که خدا باوری و معاد باوری در آن است، ثمرهاش، ترک دنیاگرایی است، خط کفر، خطی است که معاد باوری و خدا باوری در آن نیست، و ثمرهاش، دنیاگرایی است.
[ نظرات / امتیازها ]