از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(الذی له ملک السموات و الارض و الله علی کل شی ء شهید):(خدایی که ملک آسمانها و زمین از آن اوست و او بر هر چیز گواه است )(اخدود) یعنی شکاف بزرگ در زمین ، و اصحاب اخدود جباران و ستمکارانی بودند که مؤمنان را در چاله هایی پر از آتش می انداختند، آتشی که دارای آتش زنه وسوختی بود که در نهایت افروختگی و اشتعال زبانه می کشید، می فرماید: نفرین و لعنت از درگاه الهی و رحمت حق بر اصحاب اخدود باد، چون آنها پیرامون آتش برافروخته می نشستند و شکنجه و سوزاندن مؤمنین را مشاهده می کردند و نفرتشان از مؤمنین فقطبدلیل ایمان آنهابود، ایمان به خدای عزیز و حمید، یعنی خدای شکست ناپذیر و ستوده که به تنهائی صاحب همه جلال و جمال است و همه افعالش جمیل و پسندیده می باشد وملک و سلطنت آسمانها و زمین از آن اوست ، بنابراین او رب العالمین است و عبادت اوواجب ، لذا مؤمنین بر حق ، و کفار در ضلالت هستند، از سوی دیگر (الله ) یا معبودمؤمنان پدید آورنده هر چیز است و بر هر چیزی شاهد و حاضر است و به آن احاطه دارد،لذاازهمه خلق خودواعمالشان آگاه است وبزودی هرکسی رامطابق عملش جزامی دهد.از علی ع روایت شده که خداوند مردی از اهل حبشه را به نبوت برگزید و مردم حبشه او را تکذیب کردند، آن پیامبر با کفار نبردی را آغاز کرد، ولی یارانش کشته شدند و خود او همراه جمعی از اصحابش اسیر گشتند، آنگاه کافران برای کشتن آنهاگودالی درست کرده و آن را از آتش پر کردند و سپس مردم را جمع آورده و گفتند: هرکس از دین ماست کنار برود و هر کس پیرو این پیامبر است ، با پای خود داخل آتش شود، اصحاب آن پیامبر برای رفتن در آتش بر یکدیگر سبقت می گرفتند، تا اینکه نوبت به زنی رسید که کودکی یک ماهه در آغوش داشت ، همینکه خواست وارد آتش شود،ترس بر او چیره شد، ولی کودک یک ماهه به زبان آمد، که مادر مترس ، من و خودت رادر آتش بیانداز، برای اینکه این مجاهدت در راه خدا، به خدا قسم ناچیز است ، زن خودو کودکش را در آتش افکند و این کودک یکی از کودکانی است که در کودکی به زبان آمده . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر اثنا عشری‏
الَّذِی‌ لَه‌ُ مُلک‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ وَ اللّه‌ُ عَلی‌ کُل‌ِّ شَی‌ءٍ شَهِیدٌ (9)

‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌به‌ جهت‌ تقریر اتصاف‌ ‌او‌ سبحانه‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ عزیز و غالب‌ و حمید و منعم‌ ‌است‌، می‌فرماید: الَّذِی‌ لَه‌ُ مُلک‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ: ‌آن‌ خدائی‌ ‌که‌ مر ‌او‌ ‌را‌ ثابت‌ ‌است‌ پادشاهی‌ آسمان‌ها و زمین‌ها، وَ اللّه‌ُ عَلی‌ کُل‌ِّ شَی‌ءٍ: و خدای‌ ‌بر‌ همه‌ چیزها ‌از‌ افعال‌ و اقوال‌ مؤمن‌ و کافر و غیره‌، شَهِیدٌ: گواه‌ و عالم‌ ‌به‌ ‌آن‌ ‌است‌. بنابراین‌ ذاتی‌ ‌که‌ متصف‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ صفات‌ ‌باشد‌، مستحق‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌او‌ ایمان‌ آرید و ذات‌ ‌او‌ ‌را‌ پرستش‌ کنید، نه‌ آنکه‌ ‌در‌ حق‌ ‌او‌ کافر شوید و طریق‌ کفران‌ پیش‌ گیرید.

بیان‌‌-‌ روایتی‌ دیگر ‌از‌ حضرت‌ امیر المؤمنین‌ ‌علیه‌ السّلام‌ منقول‌ ‌است‌ ‌که‌ اصحاب‌ اخدود مجوس‌ بودند و ‌در‌ احکام‌ ملّت‌ ‌خود‌ اختلاف‌ کردند. بدین‌ جهت‌ کتابشان‌ ‌را‌ ‌به‌ آسمان‌ بردند، و زعم‌ ‌آنها‌ ‌آن‌ ‌بود‌ ‌که‌ خمر مباح‌ ‌است‌. بعضی‌ ‌از‌ ملوک‌ آنان‌ خمر خورد و مست‌ شد و ‌با‌ خواهران‌ ‌خود‌ مباشرت‌ کرد. چون‌ ‌به‌ ‌خود‌ آمد، نادم‌ شد و ‌اینکه‌ حکایت‌ ‌در‌ میان‌ رعیّت‌ ‌او‌ مشهور شد. ‌در‌ طلب‌ تخلیص‌ ‌اینکه‌ امر شنیع‌ ‌بود‌. خواهرش‌ ‌گفت‌: مردمان‌ ‌را‌ جمع‌ کن‌ و خطبه‌ای‌ بخوان‌ و بگو: «ایّها النّاس‌ ان‌ّ اللّه‌ احل‌ّ نکاح‌ الأخوات‌». ‌اینکه‌ ‌را‌ ‌گفت‌. مردم‌ قبول‌ نکردند. ‌با‌ تازیانه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ زد، قبول‌ نکردند. ‌با‌ شمشیر بعضی‌ ‌را‌ کشت‌، باز ‌هم‌ قبول‌ ننمودند. عاقبت‌ حفیره‌ کندند و آتش‌ فراهم‌ و ‌هر‌ ‌که‌ ابا می‌کرد، ‌در‌ آتش‌ می‌انداخت‌«1». گویند اخدود چهل‌ گز و عرض‌ ‌آن‌ دوازده‌ گز و عدد سوختگان‌ دوازده‌ هزار و ‌به‌ قولی‌ هفتاد هزار بودند.

تنبیه‌‌-‌ ‌در‌ واقعه اصحاب‌ اخدود تذکراتی‌ ‌است‌:‌-‌ آگاهی‌ مؤمنان‌ ‌در‌ استقامت‌ ‌بر‌ ایمان‌ و صبر ‌در‌ ایذاء و اذیّت‌ کفار و معاندان‌، چنان‌ [‌که‌] مؤمنان‌ اصحاب‌ اخدود ‌به‌ عملیّات‌ ‌خود‌ ‌به‌ عالمیان‌ نشان‌ دادند دینداری‌ و ثبات‌ ‌در‌ ایمان‌ ‌را‌ ‌به‌ مرتبه‌ای‌ ‌که‌ جان‌ ‌را‌ ‌به‌ آتش‌ دادند و دین‌ ‌را‌ ندادند.

2‌-‌ تهدید کفّار و معاندان‌ ‌به‌ هلاکت‌ چنین‌ پادشاه‌ جبّار و ظالمان‌ نابکار ‌که‌ تنبّه‌ یابند و دست‌ ‌از‌ مخالفت‌ و معاندت‌ بردارند.

3‌-‌ ظهور آثار عظمت‌ و قهر خداوند قهّار ‌که‌ دمار ‌از‌ روزگار آنان‌ ‌در‌ آورد و ‌آنها‌ ‌را‌ عبرت‌ ‌برای‌ عالمیان‌ قرار داد.

4‌-‌ اشعار ‌به‌ آنکه‌ آنچه‌ کفار عیب‌ می‌کردند و انکار داشتند نسبت‌ ‌به‌ مؤمنان‌ امری‌ پسندیده‌ و صواب‌ ‌بود‌. زیرا ایمان‌ و پرستش‌ حق‌ ‌بود‌ و انکار ‌اینکه‌ امر ‌را‌ ننماید، مگر منهمک‌ ‌در‌ نادانی‌ و گمراهی‌. و ‌اینکه‌ جماعت‌ چنان‌ ‌در‌ جهل‌ و غفلت‌ و عناد و لجاج‌ فرو رفته‌ بودند ‌که‌ اصلا صلاح‌ و فساد و خیر و شر ‌را‌ تأمّل‌ نمی‌کردند. ‌لا‌ جرم‌ ‌به‌ شآمت‌ عملیات‌ ‌خود‌ گرفتار شدند.

عیّاشی‌ قضیه‌ اخدود ‌را‌ قسم‌ دیگر نقل‌ نموده‌ ‌است‌«1». [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - برگزیده تفسیر نمونه، ج‏5، ص: 458
(آیه 9)- سپس به بیان دو وصف دیگر از اوصاف این معبود بزرگ پرداخته، مى‏افزاید: «همان کسى که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است» (الذى له ملک السماوات و الارض و الله على کل شى‏ء شهید).
در حقیقت این چهار وصف از اوصافى است که شایستگى براى عبودیت را مسلّم مى‏کند، قدرت و توانائى، واجد هرگونه کمال بودن، مالکیت آسمانها و زمین، و آگاهى از همه چیز.
در ضمن بشارتى است به مؤمنان که خدا حاضر و ناظر است و صبر و شکیبایى و استقامتشان را در راه حفظ ایمان مى‏بیند.
و البته توجه به این حقیقت به آنها نیرو و نشاط مى‏دهد.
از سوى دیگر تهدیدى است براى دشمنان آنها و هشدارى است که اگر خدا مانع کار آنها نمى‏شود نه به خاطر ناتوانى است، بلکه به خاطر آزمون و امتحان است، و سر انجام طعم تلخ عذاب دردناک خدا را خواهند چشید.
اصحاب اخدود چه کسانى بودند؟
«اخدود» به معنى گودال بزرگ یا خندق است، منظور در اینجا خندقهاى عظیمى است که مملوّ از آتش بود تا شکنجه‏گران، مؤمنان را در آنها بیفکنند و بسوزانند.
معروف و مشهور آن است که این ماجرا مربوط به «ذو نواس» آخرین پادشاه «حمیر» «1» در سرزمین «یمن» است.
توضیح این که: «ذو نواس» که آخرین نفر از سلسله گروه «حمیر» بود به آیین یهود درآمد، و گروه «حمیر» نیز از او پیروى کردند، او نام خود را «یوسف» نهاد،
__________________________________________________
(1) «حمیر» قبیله‏اى بود از قبایل معروف «یمن».
و مدتى بر این منوال گذشت، سپس به او خبر دادند که در سرزمین «نجران» (در شمال یمن) هنوز گروهى بر آیین نصرانیتند، هم مسلکان «ذو نواس» او را وادار کردند که اهل «نجران» را مجبور به پذیرش آیین یهود کند، او به سوى نجران حرکت کرد، و ساکنان آنجا را جمع نمود، و آیین یهود را بر آنها عرضه داشت و اصرار کرد آن را پذیرا شوند، ولى آنها ابا کردند حاضر به قبول شهادت شدند. اما حاضر به صرف نظر کردن از آیین خود نبودند.
«ذو نواس» دستور داد خندق عظیمى کندند و هیزم در آن ریختند و آتش زدند، گروهى را زنده زنده به آتش سوزاند، و گروهى را با شمشیر کشت و قطعه قطعه کرد، بطورى که عدد مقتولین و سوختگان به آتش به بیست هزار نفر رسید! «1» بعضى افزوده‏اند که در این گیر و دار یک تن از نصاراى نجران فرار کرد و به سوى روم و دربار قیصر شتافت، و از ذو نواس شکایت کرد و یارى طلبید.
قیصر گفت: سرزمین شما از من دور است، اما نامه‏اى به پادشاه حبشه مى‏نویسم که او مسیحى است و همسایه شماست، از او مى‏خواهم شما را یارى دهد، مرد نجرانى نزد سلطان حبشه «نجاشى» آمد، و نجاشى از شنیدن این داستان سخت متأثر گشت، و از خاموشى شعله آیین مسیح (ع) در سرزمین نجران افسوس خورد، و تصمیم بر انتقام شهیدان را از او گرفت.
لشکریان حبشه به جانب یمن تاختند و در یک پیکار سخت سپاه ذو نواس را شکست دادند، و گروه زیادى از آنان کشته شد، و طولى نکشید که مملکت یمن به دست نجاشى افتاد و به صورت ایالتى از ایالات حبشه درآمد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - تفسیر راهنما
- حاکمیت و مالکیت بر آسمان ها و زمین، مخصوص خداوند است.

له ملک السمـوت و الأرض

«مُلک» اسم مصدر و به معناى بر عهده داشتن سلطنت است (مصباح). هر جا کلمه «مُلک» به کار رود، مستلزم «مِلک» (مالکیت) نیز خواهد بود. (مفردات راغب)

2 - تعدد آسمان ها، در جهان هستى

السمـوت

3 - تنها کسى مى تواند شکست ناپذیر و ستوده کردار باشد که بر تمامى آسمان ها و زمین، سیطره داشته و حکمرانى کند.

العزیز الحمید . الذى له ملک السمـوت و الأرض

وصف «الذى له ...»، مى تواند توجیه گر دو وصف قبلى باشد. تغییر عبارت ـ که موصول و صله جایگزین صفت مشبهه شده است ـ مؤید برداشت بالا است.

4 - خداوند، بر همه چیز گواه و از همه چیز آگاه است.

و اللّه على کلّ شىء شهید

«شهادة»، در اصل به معناى خبر دادن از چیزى است که شخص آن را مشاهده کرده و نزد آن حاضر بوده است (نهایه ابن اثیر). گواه بودن خداوند بر همه چیز، مستلزم آگاهى او از آنها است.

5 - رفتار اصحاب اخدود با مؤمنان و کردار تمام مجرمان، از خداوند مخفى نبوده و حسابرسى خواهد شد.

و اللّه على کلّ شىء شهید

بیان گواه بودن و آگاهى خداوند، تهدید مجرمان به رسیدگى به کردارشان است.

6 - پایدارى مؤمنان در عصر اصحاب اخدود، بر ایمان خویش تا نیل به شهادت، در محضر خداوند بوده و به آن رسیدگى خواهد شد.

و اللّه على کلّ شىء شهید

بیان گواه بودن خداوند، براى مجرمان تهدید و براى مؤمنان وعده به پاداش است.

7 - حاکمیت و مالکیت خداوند بر تمام هستى و علم مطلق او، دلیل حقانیت عقیده مؤمنان به او است.

إلاّ أن یؤمنوا باللّه ... الذى له ملک السمـوت و الأرض و اللّه على کلّ شىء شهید

«سماوات و أرض»، کنایه از تمام هستى است و «الذى ...» وصف دیگرى براى خداوند است و به علت ایمان مؤمنان اشاره دارد. تصریح به کلمه «اللّه» و نیاوردن ضمیر (در آخرین جمله آیه)، هر چند که نشانگر استقلال این جمله از ماقبل و نظر داشتن آن به کار هر دو گروه است ـ نه خصوص مؤمنان ـ ولى علت ایمان مؤمنان را نیز کامل مى سازد.

8 - اصحاب اخدود، در رفتار خود با مؤمنان، هیچ توجیه و دستاویز قابل قبولى نداشتند.

و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا باللّه ... الذى ... على کلّ شىء شهید

برشمردن اوصاف خاص خداوند در بیان اندیشه مؤمنان، تعریض به اصحاب «اخدود» است که: آیا مى توان ایمان به خدایى با این اوصاف را جرم دانست؟
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر هدایت
[9] کدام‌ یک‌ ‌از‌ ‌اینکه‌ دو ‌بر‌ حق‌ّ ‌است‌: تمرّد کردن‌ نسبت‌ ‌به‌ سلطان‌ آسمانها و زمین‌ و درآمدن‌ ‌به‌ بندگی‌ بشری‌ ‌که‌ هیچ‌ ضرر و زیانی‌ ‌را‌ نمی‌تواند ‌از‌ آنان‌ دور کند، ‌ یا ‌ آزاد شدن‌ ‌از‌ ‌هر‌ بندگی‌ و قید و ‌در‌ آمدن‌ ‌به‌ دژ پادشاهی‌ مقتدر قاهر!

الَّذِی‌ لَه‌ُ مُلک‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ‌-‌ ‌آن‌ ‌که‌ فرمانروایی‌ ‌بر‌ آسمانها و زمین‌ ‌از‌ ‌آن‌ اوست‌.»

و ‌علی‌ رغم‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌خدا‌ فرصت‌ انتخابی‌ ‌به‌ طاغیان‌ ‌در‌ مهلتی‌ محدود بخشیده‌، ‌بر‌ آنچه‌ می‌کنند گواه‌ ‌است‌ و هیچ‌ چیز ‌در‌ آسمانها و زمین‌ ‌بر‌ ‌او‌ پوشیده‌ نمی‌ماند.

وَ اللّه‌ُ عَلی‌ کُل‌ِّ شَی‌ءٍ شَهِیدٌ‌-‌ و ‌خدا‌ ‌بر‌ همه‌ چیز شاهد و گواه‌ ‌است‌.» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » مجمع البیان
و مى افزاید:

الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ

همان خدایى که فرمانروایى آسمان ها و زمین از آن اوست، و همه امور آنها را او تدبیر مى کند.

وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْ ءٍ شَهِیدٌ

و خدا بر هر چیزى گواه است.

آرى، نه بیداد و شکنجه آنان در مورد مردم با ایمان بر او نهان مى ماند و نه دیگر پنهان کارى ها و جنایت هاى ضد بشرى آنان، و سرانجام داد مردم ستمدیده را از ستمکار خواهد گرفت. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.