● سوره حج آیه 50 -  تفسیر نمونه
        
        رِزْقٌ کَریمٌ : روزی نیکو
توضیح : ((رزق کریم)) (با توجه به اینکه کریم به معنى هر موجود شریف و پر ارزش است) مفهوم وسیعى دارد که تمام نعمتهاى گرانبهاى معنوى و مادى را شامل مى شود.
آرى خداى کریم در آن سراى کریم، انواع نعمتهاى کریم را به بنده هاى مؤ من و صالحش ارزانى مى دارد.
راغب در کتاب ((مفردات)) مى گوید: ((کرم)) معمولا به امور نیک و پر ارزشى گفته مى شود که بسیار قابل توجه است، بنابراین به نیکیهاى کوچک کرم گفته نمى شود.
و اگر بعضى ((رزق کریم)) را به معنى روزى مستمر و بى عیب و نقص، و بعضى به معنى روزى شایسته، تفسیر کرده اند همه در آن معنى جامع و کلى که اشیاء پر ارزش و قابل توجه است جمع مى شود. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره حج آیه 51 -  تفسیر نمونه
        
        الْجَحیمِ : دوزخ
توضیح : حجیم از ماده ((جحم)) (بر وزن شرم) به معنى شدت برافروختگى آتش است و به شدت غضب نیز گفته مى شود، بنابراین جحیم به معنى جائى است که آتش  شعله ور و برافروخته اى دارد و اشاره به دوزخ است. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره حج آیه 20 -  مفردات راغب (مفردات ألفاظ القرآن)
        
        یُصْهَرُ : گداخته می شود - ذوب می شود 
توضیح : صهر
- الصهر: الختن، وأهل بیت المرأة یقال لهم الأصهار، کذا قال الخلیل (انظر: العین 3/411). قال ابن الأعرابی: الإصهار: التحرم بجوار، أو نسب، أو تزوج، یقال: رجل مصهر: إذا کان له تحرم من ذلک. قال تعالى: {فجعله نسبا وصهرا} [الفرقان/54]، والصهر: إذابه الشحم. قال تعالى: {یصهر به ما فی بطونهم} [الحج/20]، والصهارة: ما ذاب منه، وقال أعرابی: لأصهرنک بیمین مرة (انظر: أساس البلاغة ص 261؛ والمجمل 2/543؛ واللسان (صهر) )، أی: لأذیبنک. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره حج آیه 19 -  مفردات راغب (مفردات ألفاظ القرآن)
        
        یُصَبُّ : ریخته می شود
توضیح : صبب
- صب الماء: إراقته من أعلى، یقال: صبه فانصب، وصببته فتصبب. قال تعالى: {أنا صببنا الماء صبا} [عبس/25]، {فصب علیهم ربک سوط عذاب} [الفجر/13]، {یصب من فوق رؤوسهم الحمیم} [الحج/19]، وصبا إلى کذا صبابة: مالت نفسه نحوه محبة له، وخص اسم الفاعل منه بالصب، فقیل: فلان صب بکذا، والصبة کالصرمة (الصبة: القطعة من الخیل، وکذلک من الغنم، انظر المجمل 2/532)، والصبیب: المصبوب من المطر، ومن عصارة الشیء، ومن الدم، والصبابة والصبة: البقیة التی من شأنها أن تصب، وتصاببت الإناء: شربت صبابته، وتصبصب: ذهبت صبابته. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره حج آیه 19 -  مفردات راغب (مفردات ألفاظ القرآن)
        
        خَصْمانِ اخْتَصَمُوا : دو دشمن ستیز کردند
توضیح : خصم
- الخصم مصدر خصمته، أی: نازعته خصما، یقال: خاصمته وخصمته مخاصمة وخصاما، قال تعالى: {وهو ألد الخصام} [البقرة/204]، {وهو فی الخصام غیر مبین} [الزخرف/18]، ثم سمی المخاصم خصما، واستعمل للواحد والجمع، وربما ثنی، وأصل المخاصمة: أن یتعلق کل واحد بخصم الآخر، أی جانبه وأن یجذب کل واحد خصم الجوالق من جانب، وروی: (نسیته فی خصم فراشی) (الحدیث: قالت له أم سلمة: أراک ساهم الوجه، أمن علة؟ قال: (لا، ولکن السبعة الدنانیر التی أتینا بها أمس نسیتها فی خصم الفراش، فبت ولم أقسمها). أخرجه ابن قتیبة فی غریب الحدیث 1/329، وفیه عبد الملک بن عمیر وهو ثقة إلا أنه تغیر حفظه، وربما دلس.
راجع: اللسان (خصم) ؛ والنهایة 2/38) والجمع خصوم وأخصام، وقوله: {خصمان اختصموا} [الحج/19]، أی: فریقان، ولذلک قال: {اختصموا} وقال: {لا تختصموا لدی} [ق/28]، وقال: {وهم فیه یختصمون} [الشعراء/96]، والخصیم الکثیر المخاصمة، قال: {هو خصیم مبین} [النحل/4]، والخصم: المختص بالخصومة، قال: {بل هم قوم خصمون} [الزخرف/58]. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره حج آیه 9 -  معرفت شناسی در قرآن (آیت الله جوادی آملی)
        
        ثانِیَ عِطْفِهِ : پیچاننده پهلوی خود از سر غرور و تکبر
توضیح : «عِطْف» قسمت سینه آدمی است و عبارت «ثانی عطفه» یعنی چنین کسی سر بر سینه خم نموده است؛ کنایه از این که او بدون آن که قصد دیدن راه را داشته باشد تنها سر خم نموده و قصد گمراه کردن دیگران را دارد؛ زیرا آن کس که قصد دیدن راه دارد سرفراز حرکت میکند.
در ادامه آیه درباره علت اینگونه راه رفتن میفرماید: او که پناهگاه مقلدان کور است میخواهد آنان را به گمراهی بکشاند لیکن برای این متبوع بیتحقیق در دنیا رسوایی و در آخرت عذاب سوزان خواهد بود. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره حج آیه 9 -  تفسیر مجمع البیان
        
        ثانِیَ : پیچاننده - برگرداننده
توضیح : این واژه از ریشه «ثنى» به مفهوم پیچیدن آمده است. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره انبیاء آیه 98 -  تفسیر مجمع البیان
        
        حَصَبُ : هیزم - آتشگیره
توضیح : «حصب»: در اصل به مفهوم پرتاب کردن آمده و به همین تناسب در آیه به پرتاب قطعه هاى هیزم به دوزخ به کار رفته است. پاره اى نیز آن را به مفهوم هیزم دوزخ معنا کرده اند. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.
             
         
    
        
    
        
         ● سوره انبیاء آیه 103 -  امیر عباس حسامی
        
        کُنْتُمْ تُوعَدُونَ : وعده داده می شدید
توضیح : در ترجمه: فعل "کان" + "فعل مضارع"= "ماضی استمراری" معنا می شود. 
 
        
            
            
                | 
                    
                        
                            |  | امتیاز داوران : |  
                            |  | امتیاز کاربران : |  | نظرات کاربران : | 
                نظری ثبت نشده است.