● مراد از کلمه «بَرَکاتٍ» در آیه
اینکه در آخر آیه «برکات» در اول آیه را به تمتع مبدل کرد، خود قرینه و دلیل بر این است که مراد از «برکات»، مطلق نعمتها و همه متاعهاى زندگى نیست، بلکه خصوص آن نعمتهایى است که آدمى را به خیر و سعادت رسانیده و به سوى عاقبت پسندیدهاش سوق دهد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 358 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : برکت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «سلام» و مراد از آن در آیه
کلمه «سلام» هم به معناى سلامت است و هم به معناى تحیت و درود، چیزى که هست در اینجا به قرینه اینکه در آخر آیه سخن از مس عذاب رفته، مراد از آن در صدر آیه همان سلامتى از عذاب است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : جمله «یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ» معنایش- و خدا داناتر است- این است که: اى نوح از روى آب طوفانى، به روى خاک نازل شو، با سلامتى از عذاب طوفان، و با نعمتهایى پر برکت و خیرى که از ناحیه ما بر تو نازل شده. و یا معنایش این است که نازل شو با تحیت و برکاتى که از ناحیه ما بر تو نازل شده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 358 و 359 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : سلام کردن- تحیت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علت مجهول آمدن فعل «قیل»
اگر در اول آیه فرمود: «و قیل- گفته شد» و نام گوینده یعنى خداى تعالى را نبرد، و نفرمود: «و قال اللَّه- خدا فرمود»، براى این بود که گوینده را تعظیم کند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 359 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علت نکره آمدن کلمه «أُمَمٍ»
جمله «وَ عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ» عطف است بر جمله «علیک»، و اگر کلمه «امم» را نکره آورد، و نفرمود: «و على الامم»، براى این است که دلالت بر تبعیض کند، یعنى بفهماند که سلام و برکات ما شامل حال بعضى از امتهایى مىشود که در کشتى با تو بودند، به دلیل اینکه دنبال جمله مورد بحث بعضى از امتها را استثناء نموده و فرمود: «وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِیمٌ».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 359 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : امت - جماعت - جامعه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خطاب به نوح (علیهالسلام) در این آیه، در حقیقت خطاب به کل بشریت است
خطاب «یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ ...» با در نظر گرفتن اینکه مىدانیم غیر از جاندارانى که در کشتى بودند هیچ نفسکشى در روى زمین باقى نمانده و همه غرق شده بودند، و در حالى این خطاب صادر شده که کشتى بر کوه جودى مىنشسته و خداى تعالى براى اهل کشتى قضاء رانده و حکم کرده بودند که در زمین پیاده شده و آن را آباد کنند و تا مدتى معین در آن زندگى کنند، خطابى عمومى بوده که شامل همه بشر در تمام زمانها مىشده، از روزى که از کشتى خارج شدند تا روز قیامت.
پس در حقیقت خطاب به نوح در آیه مورد بحث خطاب دومى است به کل بشر است، زیرا همه افرادى که تا روز قیامت آمده و مىآیند به نوح و همراهان آن جناب منتهى مىگردند.و این خطاب متضمن قضایى است که خداى تعالى در باره بشر رانده و آن این است که در زمین نازل شوند، و در آنجا استقرار یافته و منزل گزینند و تا مدتى معین در آن زندگى کنند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و این خطاب یعنى خطاب «یا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَکاتٍ عَلَیْکَ ...» با در نظر گرفتن ظرفى که این خطاب در آن ظرف صادر شده ظرفى که مىدانیم غیر از جاندارانى که در کشتى بودند هیچ نفسکشى در روى زمین باقى نمانده و همه غرق شده بودند، و در حالى این خطاب صادر شده که کشتى بر کوه جودى مىنشسته و خداى تعالى براى اهل کشتى قضاء رانده و حکم کرده بودند که در زمین پیاده شده و آن را آباد کنند و تا مدتى معین در آن زندگى کنند، خطابى عمومى بوده که شامل همه بشر در تمام زمانها مىشده، از روزى که از کشتى خارج شدند تا روز قیامت.
و این خطاب نظیر خطابى است که از ناحیه خداى تعالى در روز هبوط آدم از بهشت به زمین صادر شد، و خداى تعالى آن را در قرآن مجیدش این چنین حکایت کرده: «وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِینٍ ... قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» (البقره/38-39)، و در جایى دیگر فرموده: «قالَ فِیها تَحْیَوْنَ وَ فِیها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ».
پس در حقیقت خطاب به نوح در آیه مورد بحث خطاب دومى است به کل بشر و خطاب به آدم خطاب اول است زیرا تمامى افراد بشر که در زمان نوح بودند به آدم منتهى مىشدند و همه افرادى که تا روز قیامت آمده و مىآیند به نوح و همراهان آن جناب منتهى مىگردند، و این خطاب متضمن قضایى است که خداى تعالى در باره بشر رانده و آن این است که در زمین نازل شوند، و در آنجا استقرار یافته و منزل گزینند و تا مدتى معین در آن زندگى کنند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 359 و 360 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت نوح (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● خطاب به نوح (علیهالسلام) خطاب و اذن به عموم بشر در برخوردارى از زندگى زمینى است
خداى تعالى مخاطبینى را که اذن داد در زمین حیات بشرى خود را از سر بگیرند به دو طایفه تقسیم کرد، و از اذن خود به یک طایفه از آن دو طایفه به «سلام و برکات» تعبیر کرد، و آن طایفه عبارتند از نوح و بعضى از امتهایى که همراه او بودند، و از اذن خود به طایفه دیگر، به «تمتیع- بهرهمند کردن»، و به دنبال آن، رسیدن به عذابى که مخصوص آنان است تعبیر کرد.
پس، از همین جا روشن شد که خطاب هبوط و نازل شدن از کشتى به زمین با متعلقاتى که این خطاب داشت یعنى سلام و برکات براى یک طایفه و تمتیع و بهرهمندى براى طایفه دیگر، همه متوجه به عامه بشر و همه افراد است.
و معلوم شد که در این خطاب اذنى عمومى است در برخوردارى از زندگى زمینى، که این اذن عمومى براى کسى که اطاعت خدا کند وعده است، و براى کسى که نافرمانیش کند وعید، هم چنان که خطاب در داستان آدم «طابق النعل بالنعل» اینطور بود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و خداى تعالى مخاطبینى را که اذن داد در زمین حیات بشرى خود را از سر بگیرند به دو طایفه تقسیم کرد، و از اذن خود به یک طایفه از آن دو طایفه به «سلام و برکات» که خالى از بشارت به خیر و سعادت صاحبانش نیست تعبیر کرد، و آن طایفه عبارتند از نوح و بعضى از امتهایى که همراه او بودند، و از اذن خود به طایفه دیگر، به «تمتیع- بهرهمند کردن»، و به دنبال آن، رسیدن به عذابى که مخصوص آنان است تعبیر کرد.
پس، از همین جا روشن شد که خطاب هبوط و نازل شدن از کشتى به زمین با متعلقاتى که این خطاب داشت یعنى سلام و برکات براى یک طایفه و تمتیع و بهرهمندى براى طایفه دیگر، همه متوجه به عامه بشر و همه افراد است، از زمان به زمین نشستن کشتى تا روز قیامت، همانطور که خطاب هبوطى که متوجه آدم و همسرش شد، چنین خطابى بود و معلوم شد که در این خطاب اذنى عمومى است در برخوردارى از زندگى زمینى، که این اذن عمومى براى کسى که اطاعت خدا کند وعده است، و براى کسى که نافرمانیش کند وعید، هم چنان که خطاب در داستان آدم «طابق النعل بالنعل» اینطور بود.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 360 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت نوح (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از جمله «وَ عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ»
مراد از جمله «وَ عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ» امتهاى صالح از اصحاب کشتى و نیز صالحینى است که بعدها از نسل آنان پدید مىآیند و بنا بر این آیه شریفه این ظهور را خواهد داشت که کلمه «من» در جمله «ممن معک» ابتدایى باشد نه بیانى، و به عبارت سادهتر اینکه نمىخواهد بفرماید اممى که با تو هستند، بلکه مىخواهد بفرماید اممى که پیدایش و تکونشان از کسانى آغاز مىشود که با تو هستند، یعنى افراد صالحى که با تو هستند و افراد صالحى که از نسل آنان پدید مىآیند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 360 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت نوح (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اصحاب کشتی نوح (علیهالسلام) همه سعادتمند و دارای ایمان خالص بودند
ظاهر تعبیر «... وَ عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ» این مىشود که اصحاب کشتى همه سعادتمند و اهل نجات باشند، اعتبار عقلى هم مساعد با این ظهور است، براى اینکه آنهایى که در کشتى با نوح بودند از بوته امتحان خالص در آمده و قرب الهى را بر هر چیزى مقدم داشتند، به شهادت اینکه خداى تعالى ایمان آنان را دو بار در ضمن نقل داستان تصدیق کرد، یک بار آنجا که فرمود: «إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ» (هود/36) و بار دیگر در آنجا که فرمود: «وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ» (هود/40).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : تفسیرى که بعضى از مفسرین (مجمع البیان، ج 3، ص 166، ط بیروت، از 10 جلدى) براى جمله «عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ» کرده و گفتهاند: تقدیر آن «على امم من ذریة من معک» است. تفسیر درستى نیست براى اینکه اولا تقدیر گرفتن، جز در مورد ضرورت خلاف اصل است، و ثانیا با تقدیر گرفتن ذریه، همراهان نوح (علیهالسلام) از مورد خطاب خارج مىشوند، و همچنین تفسیر آن مفسر دیگر که گفته: منظور از کلمه «امم»، سایر حیواناتى است که با نوح (علیهالسلام) در کشتى بودند، چون خداى سبحان در آن حیوانات برکت قرار داده بود.(مجمع البیان، ج 5، ص 168)
ولى فساد این تفسیر از تفسیر قبلى روشنتر است. (براى اینکه از حیوانات تعبیر به «امم» نمىکنند، زیرا اولا تعبیر از حیوانات به کلمه «ما» مىآید نه به کلمه «من»، و در ثانى این از ادب خارج است که به نوح (علیهالسلام) گفته شود حیواناتى که با تو در کشتى هستند. مترجم: موسوى همدانى).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 360 و 361 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت نوح (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● از افرادی که سوار کشتی نوح (علیهالسلام) بودند امتهایی شکل میگیرد که اهل عذاب خواهند شد
سؤال: در اینجا سؤالى پیش مىآید، و آن این است که چرا نفرمود: «قیل یا نوح اهبط بسلام منا و برکات علیک و على امم ممن معک و متاع لامم آخرین سیعذبون- به نوح گفته شد اى نوح به سلامتى و برکاتى از ناحیه من بر تو و بر امتهایى از آنان که با تواند پیاده شو، به سلام و برکاتى بر شما و متاعى براى امتهایى دیگر که به زودى عذاب مىشود»
جواب: جوابش به زبان ساده این است که نخواست آن طایفه را داخل آدم حساب کند، بلکه خواست از موقف احترام طردشان کرده و بفرماید: «البته در این میان امتهایى دیگر هستند که ما به زودى بهرهمندشان مىکنیم، و سپس عذاب مىشوند، و اینها مانند طایفه اول با اذن کرامت و بزرگى، ماذون در تصرف در متاعهاى حیات نیستند».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 361 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت نوح (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● در آیه در چند جا از خداوند به عظمت یادشده است
در این آیه جهاتى از تعظیم گوینده هست که بر خواننده پوشیده نیست، یکى اینکه نام گوینده را نبرد و فرمود: «قیل»، و دیگر اینکه خطاب را متوجه شخص نوح کرد (و دیگران را قابل خطاب نشمرد) و دیگر اینکه در دو جا از گوینده تعبیر به «ما» کرد و فرمود: «بِسَلامٍ مِنَّا- سلامى از ما» و «سنمتّعهم- به زودى ایشان را بهرهمند مىکنیم» و جهاتى دیگر نظیر اینها.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج10، ص: 361 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خداوند |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.