● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
خلاصه چون هود این نصیحت را نمود:
قالُوا یا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَیِّنَةٍ: در جواب گفتند: اى هود، نیاوردى به ما حجتى که دلالت کند بر صحت دعوى تو و معجزهاى که مبین نماید صدق تو را.
این سخن را از فرط عناد و انکار گفتند، و حال آنکه معجزه و بینه را از هود دیده بودند. وَ ما نَحْنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ: و نیستیم ما ترککنندگان پرستش خدایان خود را از گفتار تو که گوئى: همین ذات احدیت خداى را بپرستید و ترک الهه خود نمائید. حاصل آنکه ما به سبب قول تو از پرستیدن بتان دست برنداریم. وَ ما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ: و نیستیم ما مر تو را ایمان آورندگان به آنچه مىگوئى. به این کلام، هود را مأیوس نمودند از گرویدن.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
گفتند قوم ای هود نیاوردی برای ما دلیل واضح روشنی و ما هرگز دست از خدایانمان بر نمیداریم و آنها را ترک نمیکنیم و هرگز بتو ایمان نمیآوریم.
قالوا طائفه عاد یا هود خطاب بهود در جواب دعوت او ما جِئتَنا بِبَیِّنَةٍ با اینکه هر پیغمبری بدون حجت و دلیل و معجزه نبوده بعلاوه مسئله توحید از امور بدیهیه بوده و ادله عقلیه بر طبقش قائم است لکن تقلید آباء و اجداد یعنی دین پدری و مادری و تخیلات شیطانی که اینکه اصنام مقرب درگاه الهی هستند و اینها صورت ملائکه بلکه صورت خدا هستند و عادتهای آنها که بشرک خو کرده بودند مانع بود از ادله و معجزات انبیاء که قبول کنند و بپذیرند چنانچه امروز چیزهایی که باصطلاح مد امروز شده و رواج پیدا کرده مثل ریش تراشی و بیحجابی و اشتغال بساز رادیو و بیع مجسمه و امثال اینها اگر تمام علماء برای آنها اخبار و آیات و دلیل عقلی اقامه کنند حمل بر یک چیزهایی میکنند و نمیپذیرند، بخصوص حضرت هود که بشارتهای حضرت نوح را بآمدن او در دست داشتند.
وَ ما نَحنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا عَن قَولِکَ بمجرد یک نفر مثل هود ما دست از عبادت خدایان خود بر نمیداریم با اینکه باینها کمال امیدواری را داریم که هم ببرکت آنها دنیای ما مأمور شود و آخرت هم سعادتمند شویم.
وَ ما نَحنُ لَکَ بِمُؤمِنِینَ و ما کسانی نیستیم که بمجرد دعوت تو بتو ایمان آوریم بقول شاعر
برو اینکه دام بر مرغ دگر نه که عنقا را بلند است آشیانه
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
قٰالُوا یٰا هُودُ مٰا جِئْتَنٰا بِبَیِّنَةٍ وَ مٰا نَحْنُ بِتٰارِکِی آلِهَتِنٰا عَنْ قَوْلِکَ وَ مٰا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ جواب آنها است در مقابل دعوت هود در رد نبوت او گفته اند دلیلى بر نبوت خود ندارى على هذا نبوت تو را قبول نداریم و با قول خالى از دلیل، نمى توانیم از خدایان خود دست برداریم هود علیه السّلام لا بد معجزه اى داشته است ولى آنها به معجزه او اعتنایى نکرده و آن را هیچ حساب نموده اند، آن گاه در رابطه با تشدید انکار گفته اند: اختلال حواس پیدا کرده اى
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر گازر
عادیان گفتند هود را که: اى هود تو ما را بیّنتى و حجّتى نیاورده و معجز و برهانى ننموده تا ما را گردن باید نهادن و طاعت داشتن ترا، ایشان این سخن دروغ گفتند از آنکه هود معجزات نمود ایشان گفتند که: این سحر و شعبده است ما باین خدایان خود را رها نکنیم و بگفت تو دست از پرستیدن خدایان خود بنداریم و ترا باور نداریم و تصدیق نکنیم ما نمى گوییم الّا آنکه بعضى از خدایان ما بدى به تو رسانیده است و آن دیوانگى و جنون است از بهر آنکه تو ایشان را دشنام مى دهى و مى گوئى که: ایشان خدایان ما نیستند ایشان ندانستند که ازالۀ عقل و دیوانه کردن به خداى تعالى تعلّق دارد و جمادات را برین قدرتى نباشد و ایشان پیغمبران را نسبت مى کردند با دیوانگى که ایشان را بدیع مى آمد که پیغمبرى باشد از جنس بشر، هود علیه السّلام بجواب ایشان گفت: [إِنِّی أُشْهِدُ اَللّٰهَ ] من خداى را گواه مى کنم و شما نیز گواه باشید به آنکه من بیزارم از آنکه شما ایشان را انباز خداى تعالى کرده اید و مى گوئید که: ایشان شریکان خداى اند و از آنان که شما به آن شرک مى آورید جز خداى اگر گویند: چگونه گفت که: خداى را گواه کردم و چه نسبت باشد میان گواهى خداى و گواهى ایشان ؟ جواب آنست که «أُشْهِدُ اَللّٰهَ » براى مبالغه گفت و [اِشْهَدُوا] براى آن گفت که ایشان خصم بودند و چون خصم گواهى دهد تسلیم کرده باشد و اعتراف آورده آنگه بازنمود که خداى تعالى یار اوست دفع کند کید ایشان را از وى، گفت: مرا از کید شما هیچ باک نیست همه جمع شوید و به یک بار با من کید کنید و مرا مهلت مدهید و بر مذهب آنان که بر [تُشْرِکُونَ ] وقف مى کنند [مِنْ دُونِهِ ] ابتدا باشد یعنى اگر توانید بدون خداى با من کید کنید چون خداى را در آن کید شما صنعتى نباشد آن کید بر من کارگر نیاید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
قٰالُوا یٰا هُودُ مٰا جِئْتَنٰا بِبَیِّنَةٍ وَ مٰا نَحْنُ بِتٰارِکِی آلِهَتِنٰا عَنْ قَوْلِکَ وَ مٰا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ این آیه مقول قول عادیان است که در پاسخ هود ع که آنان را نصیحت مى نمود که خداى یکتا را پرستش نمائید تا بر قوت شما بیفزاید گفتند اى هود ما پیرو تو نمى گردیم بدو جهت یکى براى اثبات پیمبرى خودت به بینه یعنى معجزه و دلیل نیاورده اى و نیستیم ما ترک کنندگان عبادت خدایان خود و نیستیم ما گرویدگان به آنچه تو مى گوئى،شاید مى خواستند بگویند سخن تو این قدر نزد ما اهمیت ندارد که بحرف تو ما خدایان خود را واگذاریم و تابع تو گردیم
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور
پیام ها
1- کسانى که در برابر سنگ و چوب عبادت مىکنند و هیچ دلیل معقولى براى کار خود ندارند، پیامبرى را که سیرهاش ارائه معجزه و دلیل روشن است، زیر سؤال مىبرند!؟ «ما جِئْتَنا بِبَیِّنَةٍ»
2- حرف اصلى کفّار این بود که ما به خاطر «حرف تو» دست از بتهایمان بر نمىداریم، نه به جهت نبودن دلیل. «بِتارِکِی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ» نشانهى اینکه آنها دنبال دلیل نبودند، آن است که دو بار گفتند: «وَ ما نَحْنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا، وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ»
3- انبیا در اوّلین مرحله دعوتشان از مشرکان، با سرسختى آنان مواجه مىشدند، ولى هرگز دست از تبلیغ برنمىداشتند. «ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
قٰالُوا یٰا هُودُ مٰا جِئْتَنٰا بِبَیِّنَةٍ این جمله، سخنى دروغ و تهمتى است از سوى قوم هود؛ زیرا خداى سبحان هر پیامبرى را که فرستاده، او را به دلایل کافى و وافى بر رسالتش مجهّز کرده است، لکن این قوم، رسالت و نیز دلایل و گواهان او را نپذیرفتند، چنان که اقوام دیگر پیامبران نیز چنین مى کردند؛ زیرا این دلایل با هوس هاى آنها سازگار نبودند: « هرگاه که پیامبرى چیزى مى گفت که با خواهش دلشان موافق نبود، گروهى را تکذیب مى کردند و گروهى را مى کشتند» وَ مٰا نَحْنُ بِتٰارِکِی آلِهَتِنٰا عَنْ قَوْلِکَ صاحب المغنى مى گوید: «عن» در اینجا براى بیان علّت است و معناى آیه این چنین مى باشد: ما صرفا به خاطر سخنان تو و بدون گواه و دلیل، شرک را رها نمى کنیم وَ مٰا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ این جمله، توضیح و تأکید این سخن آنهاست: «و ما نحن بتارکى آلهتنا» بر این گروه و امثالشان، سخن گوینده اى صدق مى کند که گفت: انسان، خدایان را آفرید و نه خدایان، انسان را
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
خداوند بعد از حضرت نوح حضرت هود را ارسال فرمود بسوى قوم خود و معمول عرب آنستکه اهل هر قبیلهاى بیکدیگر برادر خطاب میکنند و آنها اهل یک قبیله و از نسل عاد بودند و در این باب شمّهاى در سوره اعراف گذشت و بعد از آنکه آنحضرت بمنصب رسالت فائز شد خطاب بقوم خود فرمود و آنها را دعوت بتوحید و منع از شرک نمود و ادّعاء آنها را که میگفتند بتها با خدا شریکند در استحقاق عبادت و خداوند بآنها حقّ شفاعت داده باطل فرمود به این تقریب که این صرف ادّعاء بدون دلیل و افتراء بخداوند جلیل است و تصوّر نکنید که من در این دعوت قصد استفادهاى از شما دارم و بدانید که براى رضاى خدا بدون توقّع اجر و مزد میخواهم شما را براه راست هدایت نمایم چنانچه این طریقه مرضیّه تمام انبیاء عظام بوده که براى رفع تهمت و تأثیر موعظه و نصیحت این اظهار را در بدو دعوت مینمودند و انتظار دارم که شما تعقّل و تفکّر کنید اگر صدق گفتار مرا یافتید تصدیق نمائید و طلب مغفرت کنید از خداوند براى گناهان سابق خودتان و رجوع کنید از عبادت بتها بعبادت او تا خداوند بر شما تفضّل فرماید و مزارع و باغاتتان را بباران پى در پى سیراب و شما را بزیادتى قوّت کامیاب نماید چون آنها زارع بودند و احتیاج بباران و قوّت بدنى داشتند و از دعوت من اعراض ننمائید و اصرار بر گناه نداشته باشید قوم او در جواب گفتند تو دلیل و حجّت واضحى بر ادّعاء خود ندارى و معجزهاى نیاوردى که ما تصدیق تو را نمائیم با آنکه دلیل بر توحید واضح است و آنحضرت معجزاتى هم داشته ولى آنها تعقّل در ادلّه توحید نمىنمودند و معجزات را حمل بر سحر و شعبده میکردند و از باب تکبّر و عناد و لجاج نمیخواستند زیر بار گفتار حقّ بروند و دست از رویّه باطل خود بردارند لذا صریحا گفتند ما دست از عبادت خدایان خود که بتهایند بر نمیداریم بصرف گفتار تو و مأیوس باش از اجابت ما که بتو ایمان نخواهیم آورد بلکه گمان ما آنستکه چون تو بخدایان ما جسارت نمودى و آنها را باطل خواندى به غضب آنها گرفتار شدى و بتو آسیبى رساندهاند که دیوانه شدى لذا این اظهارات را مینمائى حضرت هود فرمود من خدا را گواه میگیرم و شما هم شاهد باشید که از بت و بت پرستى بیزارم و از شما ترسى ندارم هر مکر و حیله و تدبیرى که دارید در باره من
جلد 3 صفحه 91
بکار برید به اتّفاق یکدیگر و ابدا مهلت ندهید مر او این فرمایش را وقتى فرمود که تنها بود ولى مستظهر بلطف و کمک و حفظ الهى بود که از آنها با کثرت و قدرت و عداوتیکه داشتند نترسید و لذا در تعقیب این بیان فرمود من توکّل بخدا کردم که پروردگار من و شما است و قوّت و قدرت و عظمت او فوق هر قوّت و قدرت و عظمتى است و کسى از تحت اراده و نفوذ امر او بیرون نیست بلکه هر جنبنده و متحرّکى از انسان و حیوان مقهور و مسخّر در دست او است مانند کسیکه موى جلو سر کسى را در دست گرفته باشد و بهر جاى بخواهد بکشد ولى خدا کسى را براه باطل نمیکشد بلکه براه راست دعوت میفرماید چون خود بر راه حقّ و عدل ثابت و مستقیم است و مردم را بجانب خود سوق میدهد عیّاشى ره از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل نموده که انّ ربّى على صراط مستقیم یعنى او بر حقّ است جزاى خوبى را به خوبى و جزاى بدى را ببدى میدهد و عفو میفرماید هر کس را بخواهد و مىبخشد منزّه و بلند مرتبه است پس اگر اعراض نمائید و رو گردان شوید من بوظیفه خود عمل نمودم و ظاهر آنستکه لفظ تولّوا بمعنى تتولّوا است بر سبیل حکایت قول حضرت هود و محتمل است بر سبیل حکایت از قول خدا باشد یعنى پس اگر اعراض کردند بگو من بوظیفه خود در ابلاغ رسالت و اتمام حجّت کوتاهى نکردم و اگر باز شما در قبول ایمان و اطاعت کوتاهى کنید خداوند شما را هلاک و نابود میفرماید و بجاى شما خلقى را موجود و متمکّن مینماید که مؤمن و مطیع باشند و شما بهیچ وجه نمیتوانید بخدا ضررى برسانید چون او بىنیاز از اطاعت و عبادت شما است و از انظار و افکار شما مخفى و مستور است و بر شما و اعمالتان رقیب و حفیظ و علیم است و هر کس را بجزاى عمل خود از خیر و شرّ خواهد رساند و هر کس را بخواهد از بلیّات حفظ خواهد فرمود ..
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.