● بهشت و جهنم از رزقهای الهی است
این آیه نکتهاى را خاطرنشان مىسازد و آن این است که بهره این دو طائفه، یعنى عاقبت محمود و بهشت جاودان اولوا الالباب، و لعنت و جهنم ناقضین عهد، خود یک نوع رزقى است که خداى تعالى هر که را بخواهد و به هر طور بخواهد از آن و یا از این، روزى و بهره مىدهد، بدون اینکه در بهرهدادنش الزام و یا منعى بوده باشد.
و نیز خاطرنشان مىکند که این عمل خداى تعالى بر وفق نظامى که در حق و باطل قرار داده صورت مىگیرد، و به طور استمرار هم صورت مىگیرد. آرى، سرانجام اعتقاد به حق و عمل بر طبق آن به ارتزاق از بهشت و سلامتى دائمى منتهى مىشود، و اعتقاد به باطل و عمل بر وفق آن به لعنت و دوزخ و عیش ناگوار مىانجامد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:11، ص: 475 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : رزق الهی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● زندگى دنیا کسب رزقی برای آخرت است
اینکه فرمود: «وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتاعٌ» بطورى که از سیاق برمىآید، مقصود از آن این است که رزق حقیقى همانا رزق آخرت است، و لیکن ناقضین عهد به خاطر تمایل به ظاهر زندگى دنیا و زینتهاى آن، از زندگى و رزق آخرت غافل گشته، به دنیا اعتماد نمودهاند، و در نتیجه به داشتن آن خوشحالى مىکنند، و حال آنکه زندگى دنیا متاع و وسیله است و مقصود بالذات نیست، و باید از آن براى زندگى دیگر استفاده کرد.
و بنابراین، اگر زندگى دنیا را با زندگى آخرت مقایسه کنیم و مجموع آن دو را در نظر بگیریم، وقتى حق است که به نظر آلى و مقدمى لحاظ شود، و منظور از آن کسب رزق آخرت و وسیله زندگى آن سراى بوده باشد. اما اگر بر عکس، منظور از آن خود باشد، و به نظر استقلالى لحاظ شود، خود یکى از مصادیق باطل خواهد بود، که چون کف سیل پس از خشکیدن از بین مىرود و مورد انتفاع قرار نمىگیرد، هم چنان که در آیهاى دیگر فرموده: «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» (عنکبوت/64).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:11، ص: 475 و 476 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : دنیا |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توسعه وتنگى رزق -
سيدابراهيم غياث الحسيني
گرچه در این آیه، توسعه وتنگى رزق به خدا نسبت داده شده، امّا بدیهى است که کارهاى خداوند حکیم، از روى مصلحت و حکمت صادر مىشود. چنانکه در برخى آیات و روایات، بعضى علل آن بیان شده است. از جمله؛ وجود گناه در زندگى افراد که باعث تغییراتى در رزق آنها مىگردد. چنانکه در دعاى کمیل مىخوانیم: «اللهم اغفرلى الذنوب التى تغیّر النّعم» خداوندا! ببخشاى بر من آن گناهانى که نعمتها را دگرگون مىسازد.
گاهى تفاوت در رزق و روزى بخاطر آزمایش افراد است، «ولنبلونّکم بشىء ... و نقص منالاموال...»(138) ما هر آینه شما را با نقص اموال امتحان مىکنیم. گاهى محروم شدن بجهت محروم کردن دیگران از حقوق آنهاست، نظیر داستان باغى که در آتش سوخت که سورهى قلم به آن اشاره فرموده است و گاهى هم بىتوجّهى به یتیمان باعث تنگى روزى است. «کلا بل لاتکرمون الیتیم»(139)
مهم آن است که ما نه از بسط رزق یاغى شویم و همه چیز را از یاد ببریم و نه به هنگام قبض آن از همه چیز ناامید و مأیوس گردیم که نظام الهى، نظامى است حکیمانه و بر پایه آزمایش، نه بر اساس شانس و بخت و اقبال.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حیات- زندگی |
گوینده : سیدابراهیم غیاث الحسینی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.