بعد از آن بیان رازقیت خود را فرماید:
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ: خداوند تبارک و تعالى گشایش و فراخ مىگرداند روزى را براى هر که خواهد از بندگان بر طبق مصلحت. وَ یَقْدِرُ:
تنگ مىسازد بر کسى که اراده فرماید بر وفق حکمت.
تبصره: آیه شریفه دلالت دارد بر آنکه قبض و بسط رزق در تحت فرمان رزاق متعال باشد، پس سزاوار است که مؤمن خود را در تعب و رنج و مشقت نیاندازد براى طلب روزى، زیرا آنچه مقدر شده مىرسد و زرنگى و تدبیر شخص آن را زائد نخواهد نمود؛ و احادیث بسیار در اختصار و اجمال طلب، وارد گردیده.
مستدرک از غرر آمدى از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام روایت نموده:
عجبت لمن علم انّ اللّه ضمّن الارزاق و قدّرها و انّ سعیه لا یزیده فیما قدّر له منها و هو حریص دائب فى طلب الرّزق. «1» و قال علیه السّلام: اجملوا فى الطّلب، فکم من حریص خائب و مجمل لم یخب. «2» فرمود: عجب دارم از کسى که مىداند بتحقیق خداى تعالى ضمانت ارزاق را نموده و تقدیر آن را فرموده و مىداند کوشش او زیاد نکند آنچه مقدرشده براى او، با وصف بر این حریص مجد است در طلب رزق.ایضا فرمود: اختصار کنید در طلب، پس چه بسیار حریصها که محرومند و اختصار کنندگان که محروم نشوند.
وَ فَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا: و خوشحال و شاد شدند اهل دنیا به آنچه به ایشان دادهاند از متاع دنیوى. وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ: و نیست زندگانى دنیا در جنب زندگانى آخرت. إِلَّا مَتاعٌ: مگر برخوردارى اندک. یا متاعى از امتعه که دوامى و بقائى ندارد مانند ادوات خانه. ابن عباس گفته: این آیه بر وجه تعجب است، یعنى جاى تعجب باشد که ایشان شاد شدند بدنیاى فانى و ترک کردند نعیم باقى را و حال آنکه دنیا در جنب آخرت متاعى است که اهمیت و ثباتى براى او نیست مانند کاسه، که انسان مدتى از آن بهرهور و غذا خورد و بعد بشکند و زائل شود. ابن سایط گفت: مانند کفى از خرما که مردم به شبان دهند یا قدرى آرد. کلبى گفت: مانند متاع پستى باشد که آن را قدرى و قیمتى و بقائى نباشد. «1» موعظه: اى جان برادر، هشیار باش تا فریب دنیا نخورى و به ریسمان آن به چاه هلاکت فرو نروى. دنیا خانهایست عاریه و بیوفا، و سرائى است بىقدر و بقا، متاع آن چند روزى است.
رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: اگر دنیا را بقدر بال پشه قدر بودى، کافر را از آن شربت آبى ندادى.
بزرگى گفته: آخرت خانهاى است آباد و آبادتر از آن دل کسى است که آن را آباد کند، و دنیا خانهایست خراب، و خرابتر از آن دل کسى است که خواهد آن را آباد کند.
دیگرى گفته: دنیا بود و من نبودم، و خواهد بود و من نباشم، پس چگونه دل به آن بندم و چه لذت توقع دارم در حالى که عیش آن ناگوار و روشنائى آن تیره و تار.
[ نظرات / امتیازها ]
اللّهُ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ وَ یَقدِرُ وَ فَرِحُوا بِالحَیاةِ الدُّنیا وَ مَا الحَیاةُ الدُّنیا فِی الآخِرَةِ إِلاّ مَتاعٌ «26»
خداوند تبارک و تعالی بسط میدهد و توسعه رزق هر که را مصلحت باشد و حکمت اقتضاء کند و مشیّتش تعلق بگیرد و تنگ میگیرد و تضییق میفرماید هر که را اصلاح داند و اهل دنیا فرحناک میشوند باین امتعه دنیوی و توسعه آن و حال آنکه نیست اینکه حیات دنیوی در جنب آخرت مگر یک مایه تعیشی تا مدت قلیلی چنانچه میفرماید وَ لَکُم فِی الأَرضِ مُستَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلی حِینٍ بقره آیه 34 اللّهُ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ بسط رزق حکم و مصالحی دارد بسا در اثر عبادت و بندگی و توجه بخدا بسط میدهد که یکی از مثوبات دنیوی آنها است و بسا برای امتحان است که در توسعه دست از وظائف دینی خود برمیدارد یا عمل میکند و بسا توسعه یک نفر امتحان صد نفر میشود و بسا از راه غضب و عقوبت است لِیَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِینٌ آل عمران آیه 172.
وَ یَقدِرُ و همچنین ضیق معیشت حکمی دارد یکی آنکه آلوده بزخارفدنیوی نشوند و متوجه حق گردند یکی عقوبت معاصی که موجب ضیق میشود یکی امتحان و غیر اینها.
وَ فَرِحُوا بِالحَیاةِ الدُّنیا نوع بشر علاقه بزندگانی دنیا دارند و حال آنکه صد سال با یک روز تفاوتی ندارد بالاخره باید رفت گفتند حضرت نوح علیه السّلام دو هزار و پانصد سال عمر کرد موقع قبض روحش بملک الموت فرمود مثل اینست که از آفتاب آمدم بسایه.
وَ مَا الحَیاةُ الدُّنیا فِی الآخِرَةِ إِلّا مَتاعٌ حیات فانیه با حیات باقیه چه نسبتی دارد اگر بگوئیم مثل قطره است بدریا کم گفتهایم زیرا دریا هم فانی میشود تمام عمر دنیا با یک نفس برابر است فقط حیات دنیا برای تحصیل آخرت خوب است و الّا هر چه کمتر باشد بهتر است.
[ نظرات / امتیازها ]