از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  تفاوت صلوات خداوند با رحمت او
از این آیه استفاده می شود که نسبت صلوات به رحمت نسبت مقدمه به ذی المقدمه است. یا به عبارتی دیگر نسبت برگشتن به نگاه کردن است که اول باید برگشت و سپس نظر کرد. نیز مانند نسبت انداختن در آتش و سپس سوزاندن است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 542 تا 544 قالب : تفسیری موضوع اصلی : افعال خداوند گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  هدایت شدن صابران
رحمت خداوند به صابرین این است که ایشان را به سوی خود هدایت کند و صلوات او بر ایشان به منزله مقدمه این هدایت است و اهتدای ایشان نتیجه هدایت خداست. خدا ایشان را هدایت کرد و ایشان هم هدایت خدا را قبول کردند. پس هر یک از صلاة و رحمت و اهتدا، معنایی جداگانه دارند هر چند که از نظر دیگر همه مصادیق رحمتند. {و اولئک هم المهتدون}

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 544 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صبر- شکیبایی گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
1) : و ایشان هم هدایت خدا را قبول کرد مفهوم نیست چگونه قبول کرد ؟
رمضانی (داور) : بر طبق آیات قبل ایشان در مقام ایمان و عمل آزمایش شدند و وجود را در معرض صلوات و رحمت خداوند قرار دادند که نتیجه آن آمادگی برای پذیرش هدایت است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حالات مومن و کافر در قبر
امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمودند: فرزند آدم وقتی به آخرین روز دنیا و اولین روز آخرت می رسد مال و فرزندان و اعمالش در نظرش مجسم می ‏شوند، نخست متوجه مال خود می ‏شود و به او می گوید: «به خدا سوگند که من برای جمع آوری و حفظ تو بسیار حریص بودم و بسیار بخل ورزیدم، حال چه کمکی می توانی به من بکنی؟». مال به او می گوید: «کفن خود را می توانی از من برداری». سپس متوجه فرزندان می ‏شود و به ایشان می ‏گوید: «به خدا سوگند که من خیلی شما را دوست می داشتم و همواره حمایت از شما می ‏کردم (در این روز بیچارگیم) چه خدمتی می توانید به من بکنید؟». می گویند: «(غیر از اینکه) تو را در گودالت دفن کنیم هیچ». سپس متوجه عمل خود می شود و می گوید: «به خدا سوگند من درباره تو بی رغبت بودم و تو بر من گران بودی تو امروز چه کمکی به من می ‏کنی؟». می گوید: «من مونس توام در قبر و در قیامت تا آنکه من و تو را بر پروردگارت عرضه بدارند». آن گاه امام فرمودند: اگر آدمی در دنیا ولیّ خدا باشد عملش به صورت خوشبوترین و زیباترین و خوش ‏لباس ترین مرد نزدش می ‏آید و می گوید: «بشارت می دهم تو را به روحی از خدا و ریحانی و بهشت نعیمی که چه خوش آمدنی کردی». وی می ‏پرسد: «تو کیستی؟» می گوید: «من عمل صالح توام که از دنیا به آخرت کوچ کرده ‏ام». آدمی در آن روز مرده شوی خود را می شناسد و با کسانی که جنازه ‏اش را برمی دارند سخن می گوید و سوگندشان می دهد که عجله کنند، پس همین که داخل قبر شد دو فرشته نزدش می ‏آیند که همان دو فتان قبرند. موی بدنشان آن قدر بلند است که روی زمین کشیده می شود و با انیاب خود زمین را می ‏شکافند. صدایی دارند چون رعد قاصف؛ دیدگانی چون برق خاطف؛ برقی که چشم را می ‏زند؛ از او می ‏پرسند: «پروردگارت کیست؟ و پیرو کدامیک از انبیایی؟ و چه دینی داری؟» می گوید: «پروردگارم اللَّه است و پیامبرم محمد (صلّی الله علیه و آله) و دینم اسلام است». می گویند: «(به خاطر اینکه در سخن حق پایدار مانده ‏ای) خدایت بر آنچه دوست می داری و به آن خوشنودی ثابت بدارد». این دعای خیر همان است که خداوند در قرآن فرموده است: «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا» (ابراهیم/27). اینجاست که قبر او را تا آنجا که چشمش کار کند گشاد می ‏کنند و دری از بهشت به رویش می ‏گشایند و به وی می گویند: «با دیده روشن و با خرسندی خاطر بخواب، آن طور که جوان نورس و آسوده خاطر می خوابد». این دعای خیر همان است که خدای تعالی درباره ‏اش فرموده است: «أَصْحابُ الْجَنَّةِ یَوْمَئِذٍ خَیْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقِیلًا» (فرقان/24).

اگر دشمن پروردگارش باشد فرشته ‏اش به صورت زشت ‏ترین صورت و جامه و بدترین چیز نزدش می ‏آید و به وی می گوید: «بشارت باد تو را به ضیافتی از حمیم دوزخ، جایگاه آتشی افروخته». او نیز شوینده خود را می ‏شناسد و حامل خود را سوگند می دهد که مرا به طرف قبر مبر. چون داخل قبرش می ‏کنند دو فرشته ممتحن نزدش می ‏آیند و کفن او را از بدنش انداخته و می ‏پرسند: «پروردگار تو و پیغمبرت کیست؟ و چه دینی داری؟» می گوید: «نمی دانم». می ‏گویند: «هرگز ندانی و هدایت نشوی». پس او را با گرزی آن چنان می ‏زنند که تمامی جنبنده ‏هایی که خدا آفریده است به غیر از جن و انس همه از آن ضربت تکان می خورند. آن گاه دری از جهنم به رویش باز نموده و به او می گویند: «بخواب با بدترین حالم». آن گاه قبرش آن قدر تنگ می شود که بر اندامش می ‏چسبد آن طور که نوک نیزه به غلافش به طوری که دماغش یعنی مغز سرش از بین ناخن و گوشتش بیرون آید. خداوند مار و عقرب زمین و حشرات آن را بر او مسلط می ‏کند تا نیشش بزنند. او به این حال خواهد بود تا خداوند از قبرش مبعوث کند، در این مدت آن قدر در فشار است که دائما آرزو می ‏کند که کی می شود که قیامت قیام کند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 545 و 546 قالب : روایی موضوع اصلی : قبر گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سوال قبر
امام ابی جعفر (علیه‏ السلام‏) فرمودند: «سؤال قبر مخصوص دو طائفه است، یکی آن هائیکه ایمان خالص داشتند و یکی آن ها که کفر خالص داشتند». ابی بکر حضرمی پرسید: «عرضه داشتم پس سایر مردم چطور؟». حضرت فرمودند: «امّا بقیه مردم از سؤالشان صرفنظر می شود».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 546 قالب : روایی موضوع اصلی : قبر گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حضور پیامبر (علیه السلام) بر سر بالین مومنین در هنگام مرگ
ابن ظبیان گفت: «نزد امام صادق (علیه السلام) بودم، ایشان پرسیدند: «مردم درباره ارواح مؤمنین بعد از مرگ چه می گویند؟». من عرضه داشتم: «می گویند ارواح مؤمنین در سنگدان مرغانی سبز رنگ جا می گیرد». حضرت فرمودند: «سبحان اللَّه، خدای تعالی مؤمن را گرامی ‏تر از این می دارد، بلکه در دم مرگ مؤمن، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام)، درحالیکه ملائکه مقرب خدای عزوجل ایشان را همراهی می ‏کنند به بالینش حاضر می شوند، اگر خدای تعالی زبانش را به شهادت بر توحید او و نبوت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و ولایت اهل بیت آن جناب باز کرد که بر این معانی شهادت می دهد و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) و ملائکه مقرب خداوند با ایشان گواه می شوند و اگر زبانش بند آمده باشد، خدای تعالی رسول گرامی خود را به این خصیصه اختصاص داده است که از ایمان درونی هر کس آگاه است و لذا به ایمان درونی مؤمن گواهی می دهد و علی و فاطمه و حسن و حسین- که بر همگی آنان بهترین سلام باد- و نیز ملائکه‏ ای که حضور دارند شهادت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را گواهی می ‏کنند. این مؤمن وقتی روحش گرفته می شود او را به سوی بهشت می برند، البته با بدنی و صورتی نظیر صورتی که در دنیا داشت. مؤمنین در آنجا می خورند و می ‏نوشند به طوری که اگر کسی از آشنایانشان از دنیا به نزدشان بیاید ایشان را می ‏شناسد، چون گفتیم به همان صورتی هستند که در دنیا بودند».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 546 و 547 قالب : روایی موضوع اصلی : مرگ گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رابطه ارواح مومنین با یکدیگر در بعد از مرگ
حماد بن عثمان از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که گفت: سخن از ارواح مؤمنین به میان آمد، آن جناب فرمودند: «یکدیگر را دیدار می ‏کنند». من از در تعجب پرسیدم: «دیدار می ‏کنند؟» حضرت فرمودند: «آری، از یکدیگر احوال می ‏پرسند و یکدیگر را می ‏شناسند حتی وقتی تو یکی از ایشان را ببینی می ‏گویی این فلانی است».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 547 قالب : روایی موضوع اصلی : برزخ گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  وضعیت ارواح بعد از مرگ
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: مؤمن به دیدار بازماندگان خود می ‏آید و از زندگی آنان تنها آنچه مایه خرسندی است را می ‏بیند و آنچه مایه نگرانی است را از نظر او پوشیده می دارند. کافر هم به زیارت بازماندگان خود می ‏آید ولی او تنها ناگواری ها را می ‏بیند و اما خوشی ‏ها و آنچه محبوب او است را از نظرش پوشیده می دارند. آن گاه اضافه فرمودند که بعضی از اموات در همه جمعه ‏ها به دیدار اهل خود می ‏آیند و بعضی دیگر به قدر عملی که دارند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 547 قالب : روایی موضوع اصلی : روح گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  وضعیت ارواح در بعد از مرگ
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ارواح اموات مانند اجساد بدن دارند و در درختی از بهشت جای دارند. یکدیگر را می ‏شناسند و حال یکدیگر را می ‏پرسند و چون روحی تازه از راه برسد به یکدیگر می گویند: «فعلا مزاحمش نشوید که از هول عظیمی درآمده است (بگذارید کمی استراحت کند)» آن گاه از او می پرسند: «فلانی چه کرد؟ و فلانی چه شد؟». اگر در پاسخ بگوید که او در دنیا زنده بود که من آمدم، به انتظارش می ‏نشینند و اگر بگوید او مدتی است از دنیا درآمده است، می ‏فهمند که او بهشتی نبوده است، از در ترحم می ‏گویند که سقوط کرده است، سقوط کرده است.

علامه طباطبایی: روایات در باب زندگی در برزخ بسیار زیاد است و ما آن مقدار را که جامع معنای برزخ بود انتخاب نمودیم و در اینجا آوردیم وگرنه در این معانی که ما آوردیم روایات آن قدر زیاد است که به حد استفاضه رسیده است و همه آن ها دلالت دارد بر اینکه برزخ عالمی است مجرد از ماده. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 547 و 548 قالب : روایی موضوع اصلی : برزخ گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای علم اخلاق
علم اخلاق عبارت است از فنی که پیرامون ملکات انسانی بحث می ‏کند، ملکاتی که مربوط به قوای نباتی و حیوانی و انسانی اوست. به این غرض بحث می کند که فضائل آن ها را از رذائلش جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانی انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست و کدام یک بد و رذیله و مایه نقص اوست تا آدمی بعد از شناسایی آن ها خود را با فضائل بیاراید و از رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکی که مقتضای فضائل درونی است انجام دهد تا در اجتماع انسانی ستایش عموم و ثنای جمیل جامعه را به خود جلب نموده و سعادت علمی و عملی خود را به کمال برساند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 558 قالب : اخلاقی موضوع اصلی : علم گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اصول علم اخلاق
علم اخلاق بعد از فحص و بحث ‏هایش به این نتیجه رسیده است که اخلاق آدمی (هر چند که از نظر عدد بسیار است، ولی منشا همه خلق های وی) سه نیروی عمومی است که در آدمی وجود دارد و این قوای سه ‏گانه است که نفس را برمی ‏انگیزد تا درصدد به دست آوردن و تهیه علوم عملی شود، علومی که تمامی افعال نوع بشر به آن علوم منتهی می شود و به آن مستند می گردد.

این قوای سه ‏گانه عبارت است از قوه شهویه، غضبیه، نطقیه فکریه. اگر این سه قوه در حد اعتدال رعایت شوند سبب بوجود امدن ملکه ای به نام عدالت می شوند. این 4 تا اصول اخلاق می باشند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 558 تا 560 قالب : موضوع اصلی : علم گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شیوه کسب اخلاق نیک
علم اخلاق حد هر یک از فروع اصول اخلاق فاضله را برایت بیان می‏کند و از دو طرف افراط و تفریط جدایش می سازد و می گوید که کدام یک خوب و جمیل است. نیز راهنماییت می ‏کند که چگونه می توانی از دو طریق علم و عمل آن خلق خوب و جمیل را در نفس خود ملکه سازی. طریق علمیش این است که به خوبی ‏های آن اذعان و ایمان پیدا کنی. طریق عملیش این است که آن قدر آن را تکرار کنی تا در نفس تو رسوخ یابد و چون نقشی که در سنگ می ‏کنند ثابت گردد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 560 قالب : موضوع اصلی : اخلاق خوب گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  انواع مسلک های اخلاقی
1- نفس خود را اصلاح کنیم و ملکات آن را تعدیل نمائیم تا صفات خوبی به دست آوریم، صفاتی که مردم و جامعه آن را بستایند (در نظر گرفتن فوائد دنیایی فضائل و فوائد علم و آرایی که مردم آن را می ستایند).

2- مسلک انبیا و صاحبان شرایع (در نظر گرفتن فوائد آخرتى اعمال). با این تفاوت که هدف و غرض در این دو مسلک مختلف است. در مسلک اول جلب توجه و حمد و ثنای مردم و در مسلک دوم سعادت حقیقی و دائمی یعنی به کمال رساندن ایمان به خدا و ایمان به آیات او است. چون خیر آخرت سعادت و کمال واقعی است نه سعادت و کمال در نظر مردم به تنهایی ولی در عین این فرق هر دو مسلک در این معنا شریکند که هدف نهایی آن ها فضیلت انسان از نظر عمل است.

3- مسلک سوم عبارت از این است که انسان ها را از نظر اوصاف و طرز تفکر طورى تربیت کرده است که دیگر محل و موضوعى براى رذائل اخلاقى باقى نگذاشته است. این مسلک با آن دو مسلک دیگر این فرق را دارد که غرض از تهذیب اخلاق تنها و تنها رضای خداست نه خود آرایی به منظور جلب نظر و ثنا و بارک اللَّه مردم. به همین جهت مقاصدی که در این فنّ هست در این سه مسلک مختلف می شود. در مسلک سوم فوائدی در نظر سالک است و در آن دو مسلک دیگر فوائدی دیگر. در مسلک سوم اعتدال خلقی معنایی دارد و در آن دو مسلک دیگر معنایی دیگر. همچنین جهات دیگر مسئله در مسلک سوم با آن دو مسلک مختلف می شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 561 تا 563 قالب : موضوع اصلی : علم گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نظر مادیون درباره علم اخلاق و نقد این نظریه
مادیون می گویند: «برای فن اخلاق هیچ اصل ثابتی نیست چون اخلاق هم از نظر اصول و هم فروع در اجتماعات و تمدن ‏های مختلف اختلاف می ‏پذیرد و آن طور نیست که هر چه در یک جا خوب و فضیلت بود همه جا خوب و فضیلت باشد و هر چه در یک جا بد و رذیله بود همه جا بد و رذیله باشد. چون اصولا تشخیص ملت ها در حسن و قبح اشیا مختلف است».

بعضی ادعا کرده ‏اند که این نظریه، نتیجه نظریه معروف به تحول و تکامل در ماده است و در توضیحش گفته ‏اند: «اجتماع انسانی خود مولود احتیاجات وجود او است، احتیاجاتی که می خواهد آن را برطرف کند و در بر طرف کردنش نیازمند به تشکیل اجتماع می ‏شود به طوری که بقای وجود فرد و اشخاص منوط به این تشکیل می ‏گردد و چون طبیعت محکوم قانون تحول و تکامل است، قهرا اجتماع هم فی نفسه محکوم این قانون خواهد بود و در هر زمانی متوجه به سوی کامل تر و مترقی ‏تر از زمان پیش است، قهرا حسن و قبح هم- که عبارت است از موافقت عمل با هدف اجتماع یعنی کامل تر و راقی ‏تر و مخالفتش با آن- خود به خود تحول می ‏پذیرد و دیگر معنا ندارد که حسن و قبح به یک حالت باقی بماند. بنابراین در جوامع بشری نه حسن مطلق داریم و نه قبح مطلق بلکه این دو دائما نسبی است و به خاطر اختلافی که اجتماعات به حسب مکان ها و زمان ها دارند مختلف می ‏شوند و وقتی حسن و قبح دو امر نسبی و محکوم به تحول شد، قهرا واجب می شود که ما اخلاق را هم متحول دانسته و فضائل و رذائل را نیز محکوم به دگرگونی بدانیم. اینجاست که این نتیجه عاید می ‏شود که علم اخلاق تابع مرام های قومی است، مرام هایی که در هر قوم وسیله نیل به کمال تمدن و هدف های اجتماعی است، به خاطر اینکه گفتیم که حسن و قبح هر قومی تابع آن است، پس هر خلقی که در اجتماعی وسیله شد برای رسیدن آن اجتماع به کمال و هدف، آن خلق، فضیلت و دارای حسن است و هر خلقی که باعث شد اجتماع در مسیر خود متوقف شود و یا رو به عقب برگردد، آن خلق رذیله آن اجتماع است. به همین منوال باید حساب کرد و برای هر اجتماعی فنّ اخلاقی تدوین نمود. بنابراین اساس، چه بسا می ‏شود که دروغ و افترا، فحشا، شقاوت، قساوت، دزدی و بی شرمی همه جزو حسنات و فضائل شوند، چون ممکن است هر یک از این ها در طریق رسیدن به کمال و هدف اجتماعی مفید واقع شوند و بر عکس ممکن است راستی، عفت، رحمت، رذیله و زشت گردند، البته در جایی که باعث محرومیت اجتماع شوند».

این خلاصه آن نظریه عجیب و غریبی است که مسلک اجتماعی سوسیالیست و مادیین اشتراکی مذهب برای بشر به ارمغان آورده ‏اند. البته این را هم باید دانست که این نظریه آن طور که اینان فکر می ‏کنند یک نظریه جدیدی نیست، برای اینکه کلبی ‏ها که طائفه ‏ای از یونانیان قدیم بودند- به طوری که نقل شده است- همین مسلک را داشتند. همچنین مزدکی‏ ها (که پیروان مردی مزدک نام بودند که در ایران در عهد کسری ظهور کرد و او را به اشتراک دعوت نمود) و حتی بر طبق این مرام عمل هم کردند و نیز در بعضی از قبائل وحشی آفریقا و غیره سابقه دارد. به هر حال مسلکی است فاسد و دلیلی که بر آن اقامه شده است از بیخ و بن فاسد است. وقتی مبنا فاسد شد بنا هم فاسد می شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 563 تا 574 قالب : موضوع اصلی : علم گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  پاداش خداوند به اعمال نیک
امام صادق (علیه السلام) درباره آن اسماعیل، پیغمبری که خداوند صادق الوعدش خوانده است، فرمودند: از این جهت او را صادق الوعد خواند که به مردی وعده داده بود که من در فلان محل منتظر تو هستم و به خاطر همین وعده ‏ای که داده بود یک سال در آن محل منتظر او ماند. لذا خدای عزوجل او را صادق الوعد خواند. مرد نامبرده بعد از یک سال بیامد و اسماعیل او را از جریان خبر داد.

علامه طابطبایی: این حدیث رفتاری را حکایت می ‏کند که ای بسا عقل عادی آن را انحراف از راه اعتدال بداند درحالیکه خدای سبحان صدق وعده را فضیلتی برای آن جناب شمرده است و آن چنان تعظیمش کرده که فرموده است: «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا» (مریم/55- 54).

این ستایشی که خدای تعالی از او کرده است به این جهت است که میزانی که خداوند عمل او را با آن سنجیده است غیر میزانی است که عقل عادی اعمال را با آن می ‏سنجد. چون عقل عادی با تدبیر خود تربیت می ‏کند و خدای سبحان اولیای خود را با تایید خود تربیت می ‏کند و معلوم است که «کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا» و نظائر این قضیه بسیار است که از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و ائمه اهل بیت و اولیاء خدا (علیه السلام) روایت شده است.

حال اگر بگویی: «چطور ممکن است شرع با عقل در آنچه که عقل به آن دسترسی دارد مخالف باشد؟». در پاسخ می ‏گوییم که حکم عقل در آن مسائلی که عقل به آن دسترسی دارد در جای خود معتبر است لکن محتاج به موضوعی است که حکم خود را بر آن موضوع مترتب کند، زیرا اگر موضوع حکم نباشد عقل چگونه می تواند حکم کند. ما در سابق گفتیم که امثال این معلومات در مسلک سوم، نه موضوعی برای عقل باقی می ‏گذارد و نه حکمی، بلکه راه آن با راه عقل جدا است، راه معارف الهیه است. ظاهرا اسماعیل پیغمبر وعده خود را مقید به یک ساعت و یک روز نکرده بود، بلکه به طور مطلق گفته بود من اینجا می ‏نشینم تا بیایی و برای اینکه خود را از نقض عهد پاک نگهدارد به وعده بدون مدت خود ملتزم شد تا در وعده خود دروغ نگفته باشد و آنچه را که خداوند بر دلش افکنده و بر زبانش جاری ساخته بود، حفظ کرده باشد.

نظیر این جریان از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) نیز روایت شده است که روزی کنار مسجد الحرام ایستاده بود، یکی از یارانش به او وعده داد که اینجا باش تا برگردم، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) هم وعده داد که منتظرت هستم تا برگردی، آن مرد پی کار خود رفت و برنگشت و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) مدت سه روز در همانجا به انتظارش بود تا آنکه همان شخص از آنجا گذشت و دید که آن جناب هنوز به انتظار وی در آنجا نشسته است، تازه یادش آمد که با او قراری داشته و فراموش کرده است (تا آخر حدیث) (سنن ابی داود ج 4 ص 299 حدیث 4996).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 575 قالب : روایی موضوع اصلی : وفای به عهد گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای «صلاة»
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: صلاة از ناحیه خداوند رحمت و از ناحیه ملائکه تزکیه و از ناحیه مردم دعا است.

علامه طباطبایی: در این معنا عده ‏ای روایات دیگر هست. هر چند میان این روایت و روایت قبلی بر حسب ظاهر منافات هست، به خاطر اینکه روایت قبلی صلاة را چیز دیگری غیر از رحمت می دانست و ظاهر آیه شریفه هم که فرمود: «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ» همین است که صلوات غیر رحمت است و در این روایت صلوات را همان رحمت دانسته است ولیکن اگر به آن بیانی که ما قبلا کردیم مراجعه بشود این تنافی برداشته می شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 576 و 577 قالب : روایی موضوع اصلی : صلوات گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  گسترش الطاف و رحمت خاص الهى بر مؤمنان صبور-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد

1 - الطاف و عنایتهاى خداوند، ثناء و درود او و رحمت خاصش همواره بر مؤمنان صبرپیشه، سایه گستر است.

أولئک علیهم صلوت من ربهم و رحمة

صلاة به معناى توجّه کردن و مورد مهر قرار دادن است. (الکشاف)

2 - گسترش الطاف و رحمت خاص الهى بر مؤمنان صبور، پرتوى از ربوبیت خداوند است.

من ربهم

3 - مؤمنانى که از سر باور به «از خدا بودن و به او بازگشتن» مصایب راه ایمان را تحمل مى کنند، از مقامى والا در پیشگاه خداوند برخوردارند.

قالوا إنا للّه و إنا إلیه ر'جعون. أولئک علیهم صلوت من ربهم

4 - مؤمنانى که در مصیبتهاى راه ایمان صابرند، به هدایت واقعى نایل خواهند شد.

قالوا إنا للّه و إنا إلیه ر'جعون ... و أولئک هم المهتدون

5 - تنها مؤمنان صابر، به موفقیت دست یافته و به هدفهاى خویش (سعادت دنیا و آخرت) خواهند رسید. *

و أولئک هم المهتدون

6 - دستیابى به هدایت در گرو الطاف خدا و رحمت اوست.

أولئک علیهم صلوت من ربهم و رحمة و أولئک هم المهتدون

برداشت فوق مبتنى بر این است که «أولئک» (در ذیل آیه) اشاره به مشمولین صلوات و رحمت - که از «أولئک علیهم» به دست مى آید - داشته باشد.

7 - نیل به هدایت و دستیابى به رحمت و الطاف الهى، بشارت و مژده خداوند به صبرپیشگان راه ایمان

و بشر الصبرین ... أولئک ... هم المهتدون

جمله «أولئک علیهم ...» مى تواند بیانگر بشارت و مژده اى باشد که «و بشر الصابرین» بدان اشاره داشت; یعنى: بشرهم بأن علیهم صلوات و ...

8 - مؤمنانى که در مصیبتها و سختیها صابر و تسلیم قضاى الهى باشند، تنها کسانى هستند که به هدایت دست یافته اند.

و بشر الصبرین. الذین ... و أولئک هم المهتدون

ضمیر فصل (هم) و معرفه بودن خبر (المهتدون) حاکى از حصر است.


[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : رحمت گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  چرا خدا مردم را آزمایش مى کند ؟ - مسعود ورزيده
در زمینه مساءله آزمایش الهى بحث فراوان است ، نخستین سؤ الى که به ذهن مى رسد این است که مگر آزمایش براى این نیست که اشخاص یا چیزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسیم و از میزان جهل و نادانى خود بکاهیم ؟ اگر چنین است
خداوندى که علمش به همه چیز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است ، غیب آسمان و زمین را با علم بى پایانش مى داند، چرا امتحان مى کند ؟ مگر چیزى بر او مخفى است که با امتحان آشکار شود؟!
پاسخ این سؤ ال مهم را در اینجا باید جستجو کرد که مفهوم آزمایش و امتحان در مورد خداوند با آزمایشهاى ما بسیار متفاوت است .
آزمایشهاى ما همانست که در بالا گفته شد یعنى براى شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است ، اما آزمایش الهى در واقع همان پرورش و تربیت است .
توضیح اینکه در قرآن متجاوز از بیست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است ، این یک قانون کلى و سنت دائمى پروردگار است که براى شکوفا کردن استعدادهاى نهفته (و از قوه به فعل رساندن آنها) و در نتیجه پرورش دادن بندگان آنان را مى آزماید، یعنى همانگونه که فولاد را براى استحکام بیشتر در کوره مى گدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمى را نیز در کوره حوادث سخت پرورش مى دهد تا مقاوم گردد.
در واقع امتحان خدا به کار باغبانى پر تجربه شبیه است که دانه هاى مستعد را در سرزمینهاى آماده مى پاشد، این دانه ها با استفاده از مواهب طبیعى شروع به نمو و رشد مى کنند، تدریجا با مشکلات مى جنگند و با حوادث پیکار مى نمایند در برابر طوفانهاى سخت و سرماى کشنده و گرماى سوزان ایستادگى به خرج مى دهند تا شاخه گلى زیبا یا درختى تنومند و پر ثمر بار آید که بتواند به زندگى و حیات خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.
سربازان را براى اینکه از نظر جنگى نیرومند و قوى شوند به مانورها و جنگهاى مصنوعى مى برند و در برابر انواع مشکلات تشنگى ، گرسنگى ، گرما و سرما، حوادث دشوار، موانع سخت ، قرار مى دهند تا ورزیده و آبدیده شوند.
و این است رمز آزمایشهاى الهى .
قرآن مجید به این حقیقت در جاى دیگر تصریح کرده مى گوید و لیبتلى الله ما فى صدورکم و لیمحص ما فى قلوبکم و الله علیم بذات الصدور: او آنچه را شما در سینه دارید مى آزماید تا دلهاى شما کاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است (آل عمران 154).
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) تعریف بسیار پر معنى در زمینه فلسفه امتحانات الهى دارد مى فرماید: و ان کان سبحانه اعلم بهم من انفسهم و لکن لتظهر الافعال التى بها یستحق الثواب و العقاب : گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاهتر است ولى آنها را امتحان مى کند تا کارهاى خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد.
یعنى صفات درونى انسان به تنهائى نمى تواند معیارى براى ثواب و عقاب گردد مگر آن زمانى که در لابلاى اعمال انسان خودنمائى کند، خداوند بندگان را مى آزماید تا آنچه در درون دارند در عمل آشکار کنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند.
اگر آزمایش الهى نبود این استعدادها شکوفا نمى شد و درخت وجود انسان میوه هاى اعمال بر شاخسارش نمایان نمى گشت و این است فلسفه آزمایش الهى در منطق اسلام .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : امتحان الهی گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  آزمایش خدا همگانى است - مسعود ورزيده
از آنجا که نظام حیات در جهان هستى نظام تکامل و پرورش است و تمامى موجودات زنده مسیر تکامل را مى پیمایند، حتى درختان استعدادهاى نهفته خود را با میوه بروز مى دهند همه مردم از انبیاء گرفته تا دیگران طبق این قانون عمومى مى بایست آزمایش شوند و استعدادات خود را شکوفا سازند.
گرچه امتحانات الهى متفاوت است ، بعضى مشکل ، بعضى آسان و قهرا نتائج آنها نیز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمایش براى همه هست ، قرآن مجید به امتحان عمومى انسانها اشاره کرده مى فرماید: ا حسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون : آیا مردم گمان مى کنند بدون امتحان رها مى شوند، نه هرگز بلکه همگى باید امتحان دهند (عنکبوت آیه 1) قرآن نمونه هائى از امتحانات پیامبران را نیز بازگو کرده است آنجا که مى فرماید: و اذ ابتلى ابراهیم ربه : خداوند ابراهیم را امتحان کرد (بقره 124).
در جاى دیگر آمده است : فلما رآه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربى لیبلونى ا اشکر ام اکفر: هنگامى که یکى از پیروان سلیمان تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن از راه دور براى او حاضر کرد، سلیمان گفت این لطف خدا است براى اینکه مرا امتحان کند آیا شکرگزارى مى کنم یا کفران ؟ (نمل 40 ).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : امتحان الهی گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  طرق آزمایش - مسعود ورزيده
در آیه فوق نمونه هائى از امورى که انسان با آنها امتحان مى شود بیان شده ، از قبیل : ترس ، گرسنگى ، زیانهاى مالى ، و مرگ ... ولى وسائل آزمایش خداوند منحصر به اینها نیست بلکه امور دیگرى نیز در قرآن به عنوان وسیله امتحان آمده است ، مانند فرزندان ، پیامبران ، و دستورات خداوند، حتى بعضى از خوابها ممکن است از وسائل آزمایش باشد شرور و خیرها نیز از آزمایشهاى الهى محسوب مى شوند (و نبلوکم بالشر و الخیر) (انبیاء 35).
بنا بر این مواردى که در آیه شمرده شده جنبه انحصارى ندارد، هر چند ازنمونه هاى روشن و زنده آزمایشهاى الهى است .
و مى دانیم که مردم در برابر آزمایشهاى خداوند به دو گروه تقسیم مى شوند: گروهى از عهده امتحانات بر آمده و گروهى مردود مى شوند.
مثلا مساءله ترس که پیش مى آید گروهى خود را مى بازند و به خاطر اینکه کوچکترین ضررى به آنها نرسد شانه از زیر بار مسئولیت خالى مى کنند در جنگها فرار مى کنند، یا راه سازشکارى پیش مى گیرند، و با عذرتراشیهائى همچون نخشى ان تصیبنا دائرة : ما مى ترسیم ضررى به ما متوجه شود از تکلیف الهى سرباز مى زنند (سوره مائده آیه 5)
اما گروهى دیگر در برابر عوامل ترس با ایمان و توکل بیشترى خود را براى هر گونه فداکارى مهیا مى کنند چنانکه در قرآن آمده است : الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل وقتى که به مردم با ایمان مى گفتند اوضاع خطرناک است ، و دشمنان شما مجهزند، شما عقب نشینى کنید بر ایمان و توکل آنها افزوده مى شد! (آل عمران 173).
در برابر سائر مشکلات و عوامل امتحان که در آیه آمده است همچون گرسنگى و زیانهاى مالى و جانى نیز همه مردم یکسان نیستند نمونه هائى از این امتحانات در متن قرآن آمده است و در آیات مناسب به آن اشاره خواهیم کرد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : امتحان الهی گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رمز پیروزى در امتحان - مسعود ورزيده
در اینجا سؤ ال دیگرى پیش مى آید و آن اینکه : حال که همه انسانها در یک امتحان گسترده الهى شرکت دارند، راه موفقیت در این آزمایشها چیست ؟ پاسخ این سؤ ال را قسمت آخر آیه مورد بحث و آیات دیگر قرآن مى دهد:
1 نخستین و مهمترین گام براى پیروزى همان است که در جمله کوتاه
و پر معنى و بشر الصابرین در آیه فوق آمده است ، این جمله با صراحت مى گوید: رمز پیروزى در این راه ، صبر و پایدارى است و به همین دلیل بشارت پیروزى را تنها به صابران و افراد با استقامت مى دهد.
2 توجه به گذرا بودن حوادث این جهان و سختیها و مشکلاتش و اینکه این جهان گذرگاهى بیش نیست عامل دیگرى براى پیروزى محسوب که در جمله انا لله و انا الیه راجعون (ما از آن خدا هستیم و به سوى خدا باز مى گردیم ) آمده است .
اصولا این جمله که از آن به عنوان کلمه استرجاع یاد مى شود، عصارهاى است از عالیترین درسهاى توحید و انقطاع الى الله و تکیه بر ذات پاک او در همه چیز و در هر زمان ، و اگر مى بینیم بزرگان اسلام به هنگام بروز مصائب سخت این جمله را با الهام گرفتن از قرآن مجید تکرار مى کردند براى این بوده است که شدت مصیبت آنها را تکان ندهد و در پرتو ایمان به مالکیت خداوند و بازگشت همه موجودات به سوى او، این حوادث را در خود هضم کنند.
امیر مؤ منان على (علیه السلام ) در تفسیر این جمله مى فرماید: ان قولنا انا لله اقرار على انفسنا بالملک و قولنا و انا الیه راجعون اقرار على انفسنا بالهلک : اینکه ما مى گوئیم انا لله اعتراف به این حقیقت است که ما مملوک اوئیم و اینکه مى گوئیم و انا الیه راجعون اقرار به این است که ما از این جهان خواهیم رفت و جایگاه ما جاى دگر است .
3 استمداد از نیروى ایمان و الطاف الهى عامل مهم دیگرى است ، کسانى هستند که هر وقت دستخوش حوادث مى گردند، اعتدال خود را از دست داده گرفتار اضطراب مى شوند، اما دوستان خدا چون برنامه و هدف روشنى دارند بدون حیرت و سرگردانى ، مطمئن و آرام به راه خود ادامه مى دهند، خدا نیز
روشن بینى بیشترى به آنها مى دهد که در انتخاب راه صحیح دچار اشتباه نشوند، چنانکه قرآن مى گوید: و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلناکسانى که در راه ما به جهاد برخیزند ما آنها را به راه هاى خود هدایت مى کنیم (عنکبوت 69).
4 توجه به تاریخ پیشینیان و بررسى موضع آنان در برابر آزمایشهاى الهى براى آماده ساختن روح انسان نسبت به امتحانات پروردگار بسیار مؤ ثر است .
اصولا اگر انسان در مسائلى که براى او پیش مى آید احساس تنهائى کند از نیروى مقاومتش کاسته خواهد شد، اما توجه به این حقیقت که این مشکلات طاقتفرسا و آزمایشهاى سخت الهى براى همه اقوام و ملتها در طول تاریخ وجود داشته سبب افزایش نیروى پایدارى انسان مى گردد به همین دلیل قرآن مجید کرارا براى دلدارى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و تقویت روحیه او و مؤ منان اشاره به تاریخ گذشتگان و حوادث دردناک زندگى آنها مى کند مثلا مى گوید: و لقد استهزء برسل من قبلک : اگر تو را استهزاء کنند نگران مباش ، پیامبران پیشین نیز گرفتار استهزاى جاهلان بودنداما با نیروى استقامت بر آنها پیروز شدند (انعام 10).
در جاى دیگر مى فرماید: و لقد کذبت رسل من قبلک فصبروا على ما کذبوا و اوذوا حتى اتاهم نصرنا: اگر تو را تکذیب کنند تعجب نیست ، پیامبران پیشین را نیز تکذیب کردند آنها در برابر تکذیب مخالفان پایدارى و شکیبائى به خرج دادند، و آزار شدند تا سرانجام نصرت و یارى ما به سراغشان آمد (انعام 34).
5 توجه به این حقیقت که همه این حوادث در پیشگاه خداوند رخ مى دهد و او از همه چیز آگاه است عامل دیگرى براى پایدارى است .
کسانى که در یک مسابقه مشکل و طاقت فرسا شرکت دارند همین که احساس مى کنند جمعى از دوستانشان در اطراف میدان مسابقه آنها را مى بینند
تحمل مشکلات براى آنها آسان مى شود و با شوق و عشق بیشترى به نبرد با حوادث بر مى خیزند.
جائى که وجود چند نفر تماشاچى چنین اثرى در روح انسان بگذارد توجه به این حقیقت که خداوند مجاهدتهاى ما را در صحنه هاى آزمایش مى بیند، چه عشق و شورى به ادامه این جهاد در ما ایجاد خواهد کرد.
قرآن مى گوید: به هنگامى که نوح (علیه السلام ) تحت شدیدترین فشارها از سوى قومش ماءمور به ساختن کشتى شد خداوند به او دستور داد و اصنع الفلک باعیننا: در برابر ما اقدام به ساختن کشتى کن (هود 37).
جمله باعیننا (در برابر دیدگان علم ماچنان قوت قلبى به نوح (علیه السلام ) بخشید که فشار و استهزاى دشمنان ، کمترین خللى در اراده نیرومند او ایجاد نکرد.
از سالار شهیدان و مجاهدان راه خدا امام حسین (علیه السلام ) همین معنى نقل شده که در صحنه کربلا به هنگامى که بعضى از عزیزانش با فجیعترین وجهى شربت شهادت نوشیدند فرمود: هون على ما نزل بى انه بعین الله : همین که میدانم این امور در برابر دیدگان علم پروردگار انجام مى گیرد تحمل آن بر من آسان است .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : امتحان الهی گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  آزمایش به وسیله نعمت و بلا - مسعود ورزيده
امتحانات الهى همیشه به وسیله حوادث سخت و ناگوار نیست ، بلکه گاه خدا بندگانش را با وفور نعمت و کامیابیها آزمایش مى کند، چنانکه قرآن مى گوید و نبلوکم بالشر و الخیر فتنة : ما شما را به وسیله بدیها و خوبیها امتحان مى کنیم (انبیاء 35).
و در جاى دیگر از قول سلیمان (علیه السلام ) مى خوانیم : هذا من فضل ربى لیبلونى اءاشکرام اکفر: این از فضل پروردگار من است او مى خواهد مرا آزمایش کند که من در برابر این نعمت شکرگزارى یا کفران مى کنم ؟ (سوره نمل آیه 40)
توجه به چند نکته دیگر نیز در اینجا ضرورى است یکى اینکه لازم نیست همه مردم با همه وسائل آزمایش شوند، بلکه ممکن است امتحان هر گروهى به چیزى باشد، چرا که تناسب با روحیه ها و وضع فردى و اجتماعى مردم در اینجا شرط است .
دیگر اینکه ممکن است یک انسان از عهده پاره اى از امتحانات به خوبى بر آید در حالى که در برابر امتحانات دیگر سخت رفوزه شود.
و نیز ممکن است امتحان فردى ، وسیله امتحان دیگرى باشد، مثلا خداوند کسى را با مصیبت فرزند دلبندش مورد آزمایش قرار مى دهد، این آزمایش پاى دیگران را هم به میدان امتحان مى کشد که آیا آنها در مقام همدردى بر مى آیند و در تخفیف آلام شخص مصیبت زده مى کوشند یا نه ؟
آخرین نکته اینکه : همانگونه که اشاره کردیم امتحانات الهى ، جنبه عمومى و همگانى دارد و حتى پیامبران نیز از آن مستثنى نیستند، بلکه آزمایش آنها با توجه به سنگینى مسئولیتشان به درجات سختتر از آزمایش دیگران است .
آیات سوره هاى مختلف قرآن گویاى این حقیقت است که هر یک از پیامبران به سهم خود در کوران آزمایشهاى شدیدى قرار گرفتند، حتى جمعى از آنان قبل از رسیدن به مقام رسالت ، یک دوران طولانى از آزمایشهاى مختلف داشتند تا کاملا ورزیده شوند، و براى رهبرى و هدایت خلق آمادگى کامل پیدا کنند.
در میان پیروان مکتب انبیاء نیز نمونه هاى درخشانى از صبر و پایدارى در صحنه امتحان دیده مى شود که هر کدام الگو و اسوهاى مى تواند باشد.
زن مسلمان بادیه نشینى بود بنام ام عقیل که دو میهمان بر او وارد
شد، فرزندش همراه شتران در بادیه بود، در همان لحظه به او خبر دادند که شتر خشمگین فرزندش را در چاه انداخته و بدرود حیات گفته ، زن با ایمان به کسى که خبر مرگ فرزند را براى او آورده بود گفت از مرکب پیاده شو، و به پذیرائى از مهمانها کمک کن ، گوسفندى حاضر داشت به او داد تا آن را ذبح کند و سرانجام غذا آماده شد و به نزد میهمانان گذاشت آنها مى خوردند و از صبر و استقامت این زن در شگفت بودند، یکى از حاضران مى گوید: هنگامى که از غذا خوردن فارغ شدیم ، زن با ایمان نزد ما آمد و گفت : آیا در میان شما کسى هست که از قرآن به خوبى آگاه باشد، یکى از حاضران گفت : بلى من آگاهم ، گفت آیاتى از قرآن بخوان تا در برابر مرگ فرزند مایه تسلى خاطر من گردد، او مى گوید: من این آیات را براى او خواندم و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون .
زن خداحافظى کرد سپس رو به قبله ایستاد و چند رکعت نماز گذارد، سپس عرض کرد اللهم انى فعلت ما امرتنى ، فانجز لى ما وعدتنى : خداوندا! من آنچه را تو دستور داده بودى انجام دادم ، و رشته شکیبائى را رها نساختم ، تو هم آنچه را از رحمت و صلوات به من وعده داده اى بر من ارزانى دار.
سپس اضافه کرد: اگر بنا بود در این جهان کسى براى کسى بماند ... یکى از حاضران مى گوید من فکر کردم مى خواهد بگوید فرزندم براى من باقى مى ماند، اما دیدم چنین ادامه داد پیامبر اسلام محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) براى امتش باقى مى ماند!.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : امتحان الهی گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.