● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
(He (Allah) said: "Get you down (from the Paradise to the earth), both of you, together, some of you are an enemy to some others. Then if there comes to you guidance from Me, then whoever follows My guidance, he shall neither go astray, nor shall he be distressed.) (20:123)
Ibn `Abbas commented, "He will not be misguided in this life or miserable in the Hereafter.'' The Ayah,
(But whosoever turns away from My Reminder (i.e. neither believes in this Qur'an nor acts on its teachings) verily, for him is a life of hardship, and We shall raise him up blind on the Day of Resurrection.) (20:124) is similar to what Allah stated here,
(But those who disbelieve and belie Our Ayat ـ such are the dwellers of the Fire. They shall abide therein forever), meaning, they will remain in Hell for eternity and will not find a way out of it.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
«والّذین کفروا و کذّبوا بآیاتنا اولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون»
کسانى که آیات و نشانه هاى هدایت ما را دروغ انگاشتند و آنچه را بر پیامبران فرو فرستادیم، نپذیرفتند، اینان همدم آتشند و هماره در آن ماندگار
از این آیه شریفه چنین دریافت مى شود که هر کس با اصرار بر کفر بمیرد و موفّق نشود توبه کند و ایمان آورد، براى همیشه در آتش شعله ور دوزخ خواهد بود و امیدى براى رهایى نخواهد داشت.
روشن است که منظور از «آیات خدا» در آیه شریفه، کتابهاى آسمانى است.
برخى کوشیده اند این موضوع را از آیه شریفه استخراج کنند که کفر تنها یک آفت قلبى و عقیدتى نیست، بلکه صفت اعضا و اندامها نیز بشمار مى رود؛ چرا که آیه شریفه تکذیب آیات و دروغ انگاشتن پیامبران را کفر مى شمارد.
امّا این استدلال و دریافت، درست بنظر نمى رسد؛ زیرا کفربودن تکذیب آیات و دروغ انگاشتن نشانه هاى خدا، نه از این جهت است که زبان آن را مرتکب مى شود، بلکه بدان دلیل است که زبان هماره ترجمان قلب و نشانگر کفر درونى است؛ درست همانند سجده دربرابر خورشید که نشان دهنده اعتقاد قلبى به معبودبودن خورشید و کفر درونى است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
نمونه
تفسیر کشاف
فإن قلت : لم کرر: (قلنا اهبطوا)؟ قلت : للتأکید و لما نیط به من زیادة قوله : (فإما یأتینکم منی هدی ). فإن قلت : ما جواب الشرط الاول ؟ قلت : الشرط الثانی مع جوابه کقولک : إن جئتنی فان قدرت أحسنت إلیک . و المعنی : فإما یأتینکم منی هدی برسول أبعثه إلیکم و کتاب أنزله علیکم ، بدلیل قوله : (و الذین کفروا و کذبوا بَیاتنا) فی مقابلة قوله (فمن اتبع هدای ) فإن قلت : فلم جی ء بکلمة الشک و إتیان الهدی کائن لا محالة لوجوبه ؟ قلت : للایذان بأن الایمان بالله و التوحید لا یشترط فیه بعثة الرسل و إنزال الکتب ، و أنه إن لم یبعث رسولا و لم ینزل کتابا، کان الایمان به و توحیده واجبا، لما رکب فیهم من العقول و نصب لهم من الادلة و مکنهم من النظر و الاستدلال . فإن قلت : الخطیئة التی أهبط بها آدم إن کانت کبیرة فالکبیرة لا تجوز علی الانبیاء، و إن کانت صغیرة، فلم جری علیه ما جری بسببها من نزع اللباس و الاخراج من الجنة و الاهباط من السماء، کما فعل بابلیس و نسبته إلی الغی و العصیان و نسیان العهد و عدم العزیمة و الحاجة إلی التوبة؟ قلت : ما کانت إلا صغیرة مغمورة بأعمال قلبه من الاخلاص و الافکار الصالحة التی هی أجل الاعمال و أعظم الطاعات . و إنما جری علیه ما جری ، تعظیما للخطیئة و تفظیعا لشأنها و تهویلا، لیکون ذلک لطفا له و لذریته فی اجتناب الخطایا و اتقاء المَثم ، و التنبیه علی أنه أخرج من الجنة بخطیئة واحدة، فکیف یدخلها ذو خطایا جمه . و قرئ: فمن تبع هدی ، علی لغة هذیل ، فلا خوف بالفتح
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرراهنما
1 - آتش دوزخ، کیفر و سزاى انکار کنندگان و تکذیب کنندگان آیات الهى است.
و الذین کفروا و کذبوا بأیتنا أولئک أصحب النار
«تکذیب» (مصدر کذبوا) به معناى: نسبت دروغ دادن است. «آیاتنا» علاوه بر تعلقش به «کذبوا» متعلق به «کفروا» نیز مى باشد. جمله «الذین کفروا ...» عطف بر جمله «من تبع ...» است و بیانگر گروهى است که هدایتها و رهنمودهاى الهى را پذیرا نیستند.
2 - کفر پیشگان و تکذیب کنندگان آیات الهى، براى همیشه در دوزخ خواهند بود.
أولئک أصحب النار هم فیها خلدون
3 - دوزخ و آتش آن دائمى و همیشگى است.
هم فیها خلدون
4 - خداوند رهنمودها و هدایتهاى خویش را همراه با آیت و نشانى بر الهى بودن آنها، به سوى مردم مى فرستد.
فإما یأتینکم منى هدًى ... الذین کفروا و کذبوا بأیتنا
کلمه «آیات» جمع آیت و به معناى علامتها و نشانه هاست. مراد از آن - به دلیل کلمه «هدًى» و «هداى» در آیه قبل - هدایتها و رهنمودهاى الهى است. تعبیر کردن از هدایت به «آیات» براى رساندن این معناست که: خداوند، رهنمودهاى خویش را به گونه اى که نشان دهنده حقانیت و خدایى بودن آنها باشد، ارائه مى کند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (39)
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا: و آنان که کافر شدند، وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا: و تکذیب نمودند آیات ما را، از پیغمبر و قرآن و شواهد قدرت ما، أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ: آن جماعت ملازمند آتش جهنم را، هُمْ فِیها خالِدُونَ: ایشان در آن آتش، دائم و باقى هستند که بیرون آمدن براى آنها ممکن نیست و همیشه معذب خواهند بود.
تبصره: در آیه شریفه دلالاتى است:
اوّلا- شامل است عموم مکلفین را تا قیامت در هر عصر و زمانى، که کسانى که پیروى نمایند هدایت الهیه و شریعت محمدیه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را، هر آینه روز قیامت ترسى از عذاب و حزنى از فوت ثوابنخواهد بود. و آنان که کافر شوند یا تکذیب کنند آیات الهیه را، اگرچه یک آیه باشد؛ هر آینه موجب کفر و مخلّد در عذاب جهنم خواهند بود. و کفر هم اقسام دارد: 1- انکار ذات الهى. 2- اعتقاد به شرک و انکار وحدانیت سبحانى. 3- انکار یا تکذیب پیغمبر. 4- کفر به ملائکه. 5- انکار یا تکذیب آیات قرآنى. 6- انکار ضرورى دین. 7- انکار معاد.8- ردّ حکمى از احکام الهى. 9- توهین و اهانت مقدسات اسلامى.
10- انکار حرمتى از محرمات سبحانى مانند حرمت زنا و شراب و ربا و غیره.
ثانیا- آیه شریفه دالّ است بر آنکه پیروان هدایت، عاقبت آنها محمود است. و اهتدا حاصل نشود مگر به اتّباع و قبول و عمل.
ثالثا: آیه دالّ است بر آنکه عذاب کفار ابدى، و آتش ملازم با آنها و عذاب از ایشان منقطع نخواهد شد.
علامه مجلسى (رحمه اللّه) در حق الیقین فرماید: خلافى نیست میان مسلمانان در اینکه کفار و منافقین، که حجت بر آنها تمام شده باشد، مخلّد در جهنم، و عذاب هرگز از آنها سبک نمىشود. و نصوص آیات و تواتر در مسئله دوم عذاب کفار بسیار است، از جمله فرماید: لا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ «1». و نیز فرماید: لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ*، و این دالّ است بر آنکه عذاب کفار سست نشود و تخفیف نیابد.
و حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام در نهج البلاغه در وصف جهنم فرماید: نار قعرها بعید و حرّها شدید و شرابها صدید و عذابها جدید و مقامعها حدید لا یفتّر عذابها و لا یموت ساکنها الخ «2». یعنى: آتشى که قعر آن دور، و حرارت آن سخت، و آب آن صدید، و عذاب آن جدید، و گرز آن آهن است. سست نشود عذاب آن و نمیرد ساکن آن. بنابراین پارهاى اقوال
سخفیه در مقابل نصوص ظاهره از درجه اعتبار ساقط است.
[ نظرات / امتیازها ]
1)
: سلام علیکم
مؤید باشید. عالی بود.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.