1- هنرى که با جامعهشناسى و روانشناسى همراه باشد، مؤثّرتر است. «فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا» (عامل موفّقیت سریع سامرى در جلب توجّه بنىاسرائیل، شناختِ زمینههاى بتپرستى و گاوپرستى در آن جامعه وحضور نداشتن رهبر بود.)
2- هنر در اختیار افراد منحرف، همچون تیغ در کف زنگى مست، مهلک و خطرناک است همچون گوسالهى سامرى. «أَلْقَى السَّامِرِیُّ»
3- مجسمهسازى، ذوب فلزات وریختهگرى، سابقه طولانى دارد. «عِجْلًا جَسَداً»
4- بزرگترین خطرى که هر امّت و انقلابى را تهدید مىکند، ارتجاع، ارتداد و انحراف فرهنگى و عقیدتى است. «هذا إِلهُکُمْ»
5- فطرت همهى انسانها بر خداپرستى است، انبیا علیهم السلام راه صحیح و معبود واقعى را نشان مىدهند، امّا سامرىها، کج راهه و گوسالهها را. «هذا إِلهُکُمْ»
6- اگر بزرگان و رهبران قوم با تهمت خراب شوند، راه براى خراب کردن دیگر افراد هموار مىشود. «وَ إِلهُ مُوسى»
7- نتیجهى فراموش نمودن احکام و دستورات الهى و جداشدن از رهبران دینى، انحراف و بدعاقبتى است. «فَنَسِیَ» (مىگویند: سامرى از یاران موسى علیه السلام بودکه تعهّدات خویش را در قبال او فراموش کرد.)
8- راه ومکتب انبیا، استدلالى ومنطقى است. أَ فَلا یَرَوْنَ ... لا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً (عقل میگوید که معبود انسان باید قدرت جلب منفعت را براى انسان و دفع شرور را از او داشته باشد.)
[ نظرات / امتیازها ]