سؤال: از آیات و روایات بسیارى استفاده مىشود که پیامبراسلامصلى الله علیه وآله علم غیب گستردهاى داشتهاند، همانگونه که در دعاى ندبه مىخوانیم: «و علمته علم ما کان و مایکون الى انقضاء خلقه» یعنى خدایا! تو به پیامبرت، علم گذشته و علم آینده جهان را تعلیم دادى. امّا در آیاتى نظیر آیهى فوق به عباراتى برمىخوریم که نشانى از عدم علم پیامبر صلى الله علیه وآله است، آیا این آیات و روایات با یکدیگر متناقضند و یا وجه جمعى میان آنها وجود دارد؟
پاسخ: علم غیب دو گونه است، بخشى از آن به ذات احدیّت اختصاص دارد و کسى را بر آن راهى نیست، از جمله زمان وقوع قیامت، چنانکه در دعا نیز مىخوانیم: «و بحقّ علمک الّذى استأثرت به لنفسک» خدایا! تو را بحقّ علمى که آن را مخصوص خودت قرار دادى، امّا بخش دیگرى از آن را خداوند به انبیا واولیا و هرکه بخواهد عنایت مىفرماید، آنچنان که در این آیه مىبینیم: «تلک من انباء الغیب نوحیه الیک»(106) همان طور که بسیارى از مسائل قرآن را امورى غیبى تشکیل مىدهد.
وعدهى الهى براى کفّار، هم شکست و نابودى در جنگها و هم هلاکت و قهر و عذاب در قیامت است. «ما توعدون»
--------------------------------------------------------------------------------
106) آلعمران، 44.
[ نظرات / امتیازها ]