وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِیرِ «12»
بعد از آن، از فضل و کرامت که به حضرت سلیمان علیه السّلام و اداى شکر گزارى او بر آن و انابه او به او سبحانه اخبار مىفرماید:
وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ: (متعلق به فعل محذوف) یعنى مسخر کردیم و رام گردانیدیم مر سلیمان را باد. غُدُوُّها شَهْرٌ: رفتن او در بامداد یکماهه راه بود، وَ رَواحُها شَهْرٌ: و رفتن او در شبانگاه نیز مسیر یک ماه بود، یعنى در روزى دو ماهه راه رفتى.
علامه مجلسى (رحمه الله) به سند موثق کالصحیح از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام که: روزى حضرت سلیمان علیه السلام بیرون آمد از بیت المقدس و بر بساط خود نشست، سیصد هزار کرسى در جانب راست آن حضرت که آدمیان، بر آنها نشسته، و سیصد هزار کرسى در جانب چپ که جنیان بر آنها نشسته، و امر فرمود مرغان را بر سر سایه افکندند، و حکم نمود باد ایشان را برداشت و آن را به مداین و از مداین به اصطخر شیراز؛ و چون صبح شد حکم نمود باد ایشان را به جزیره بر کاوان برد، و امر کرد که آنقدر پست شد که نزدیک بود پاهاى ایشان به آب رسد، در آن حال بعضى از آنها به بعضى گفتند که هرگز پادشاهى از این عظیمتر دیدهاید؟ ملکى از آسمان ندا کرد که ثواب یک «سبحان اللّه» گفتن براى خدا، بزرگتر است از این پادشاهى که مىبینید «1».
وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ: و دیگر از عطایا آنکه: و جارى ساختیم براى او چشمه مس گداخته تا مانند آب از معدن بیرون آمدى. و آن در موضعى بود در
یمن قریب به صنعاء، و در هر ماهى سه شبانه روز سیلان کردى و هر چه خواستى ساختى. و مراد به «عین القطر» معدن مس است که چون مانند سیلان از معدن بیرون آمدى، لذا به عین القطر مسمى شد. و اصل هر مسى که امروز در دست مردمان است از آنجاست که در عهد حضرت سلیمان بیرون آمد.
وَ مِنَ الْجِنِ: و دیگر از عطایا آنکه مسخر گردانیدیم مر سلیمان را از جنیان، مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ: کسانى که بودند که کار مىکردند نزد سلیمان، بِإِذْنِ رَبِّهِ: به فرمان پروردگارش، یعنى در حضور او به معاینه آنچه مىخواست مىکردند از اعمال شاقه چون بنا و غیر آن مانند آدمیان براى او کار مىکردند. وَ مَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا: و هر که نمىگروید از جنیان و سرکشى مىکرد از آنچه مأمور بودند، نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِیرِ: مىچشانیدیم او را از عذاب آتش افروخته در عقبى.
[ نظرات / امتیازها ]
وَ لِسُلَیمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهرٌ وَ رَواحُها شَهرٌ وَ أَسَلنا لَهُ عَینَ القِطرِ وَ مِنَ الجِنِّ مَن یَعمَلُ بَینَ یَدَیهِ بِإِذنِ رَبِّهِ وَ مَن یَزِغ مِنهُم عَن أَمرِنا نُذِقهُ مِن عَذابِ السَّعِیرِ «12»
و مسخر کردیم از برای سلیمان بادراکه تخت سلیمان را با خدم و حشم برمیداشت
در مدت یک روز یا یک شب در طرف یمن به قدر مسیر راکب تندرو یک ماه و طرف شام یک ماه و آب کردیم برای او چشمه مس را که مثل آب از زمین میجوشید و بیرون میآمد و بعض طوائف جن را مسخر کردیم برای او عمل میکردند در حضور او به اذن پروردگار و هر کدام از آنها که کوتاهی و مخالفت میکردند امر ما را در اطاعت سلیمان میچشانیدیم او را از عذاب سوزنده.
وَ لِسُلَیمانَ عطف به آیه قبل است- و لقد آیتنا داود- یعنی از برای سلیمان مسخر کردیم.
الرِّیحَ در خبر داریم سه نفر از انبیاء قبل از بلوغ به مقام نبوت نائل شدند. سلیمان در سن 13 سالگی، یحیی در سن صباوت، عیسی در گهواره. و سه نفر از ائمه هم در سن طفولیت به مقام امامت نائل شدند: حضرت جواد، حضرت هادی، حضرت بقیة اللّه (عج).
بعضی گفتند هفتصد سال و دوازده سال عمر شریفش بود، سیصد زن اختیار کرد، باد مسخر او شد. چنان چه امروز مشاهده میکنیم طیاره در ظرف چند ساعت از آسیا به افریقا و امریکا و اروپا میرود، باد هم کمتر از طیاره نبود.
غُدُوُّها شَهرٌ وَ رَواحُها شَهرٌ گفتند از دمشق شام به اصفهان و همدان نصف روز میآمد و از اصفهان به کابل نصف روز میرفت و مسیر هر یک با اسب تندرو یک ماه طول میکشید.
وَ أَسَلنا لَهُ عَینَ القِطرِ قطر نحاس و مس است، مثل آب از چشمه خارج میشد.
وَ مِنَ الجِنِّ مَن یَعمَلُ بَینَ یَدَیهِ ظاهرا مراد شیاطین جن است که مسخر تحت فرمان سلیمان شدند به قرینه آیه شریفه وَ مِنَ الشَّیاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَ یَعمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذلِکَ وَ کُنّا لَهُم حافِظِینَ (انبیاء آیه 82).
بِإِذنِ رَبِّهِ که خداوند مسخر فرموده بود و اینکه یکی از معجزات سلیمان بود و معلوم است که اینها از روی میل و شوق عمل نمیکردند بلکه از روی جبر و کره بوده بقرینه:
وَ مَن یَزِغ مِنهُم عَن أَمرِنا نُذِقهُ مِن عَذابِ السَّعِیرِ زاغ بمعنی میل از حق و سرپیچی از طاعت است و عذاب سعیر، بعضی گفتند: عذاب روز قیامت است لکن ظاهر همین دنیا است.
چنان چه گفتند: ملائکه با تازیانه آتش بالای سر آنها بودند هر کدام مخالفت میکردند می زدند آتش میگرفت. ما میگوئیم هر کدام کوتاهی میکردند آتش میگرفتند.
تنبیه: بعض ارباب ضلال که نمیخواهم نام آنها را ببرم گفتند شیاطین و طائفه جن چون از آتش خلق شدهاند به آتش نمیسوزند بلکه لذت میبرند، به آنها میگوئیم که انسان از خاک خلق شده اگر سنگی بر او بزنند باید لذت ببرد بخصوص اگر او را سنگسار کنند چون آن هم از خاک است بعلاوه آتش شدید آتش ضعیف را میسوزاند بشدت هر چه تمامتر و سختتر.
[ نظرات / امتیازها ]