وَ «(و)استثناف»
السَّارِقُ «مبتدای مرفوع یا در محل رفع»
وَ «واو عطف»
السَّارِقَةُ «معطوف، تابع»
فَاقْطَعُوا «(ف)زائد» «فعل امر مبنی بر حذف نون»«(و)فاعل» «خبر مقدر یا محذوف یا در محل خبر»
أَیْدِیَهُما «مفعول به منصوب یا در محل نصب» «هاء ضمیر متصلی است در محل جر و مضاف الیه است»
جَزاءً «مفعول لأجله منصوب»
بِما «حرف جر و اسم مجرور»
کَسَبا «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «(ا)فاعل»
نَکالاً «مفعول لأجله منصوب»
مِنَ «حرف جر(محلی از اعراب ندارد)»
اللَّهِ «اسم مجرور یا در محل جر»
وَ «واو عطف»
اللَّهُ «مبتدای مرفوع یا در محل رفع»
عَزِیزٌ «خبر مرفوع یا در محل رفع»
حَکِیمٌ«خبرثان»
[ نظرات / امتیازها ]