صفحه اصلی
صفحه من
حامیان ما
درباره ما
راهنما
قرآن کریم
آموزش
نکته ها و پیام ها
جستجو
پرسش و پاسخ
دانلود
مقالات
از آیه:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
تا آیه:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
1- حمد
2- بقرة
3- آل عمران
4- نساء
5- مائدة
6- انعام
7- اعراف
8- انفال
9- توبة
10- یونس
11- هود
12- یوسف
13- رعد
14- ابراهیم
15- حجر
16- نحل
17- اسراء
18- کهف
19- مریم
20- طه
21- انبیاء
22- حج
23- مومنون
24- نور
25- فرقان
26- شعراء
27- نمل
28- قصص
29- عنکبوت
30- روم
31- لقمان
32- سجدة
33- احزاب
34- سبا
35- فاطر
36- یس
37- صافات
38- ص
39- زمر
40- غافر
41- فصلت
42- شوری
43- زخرف
44- دخان
45- جاثیة
46- احقاف
47- محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
48- فتح
49- حجرات
50- ق
51- ذاریات
52- طور
53- نجم
54- قمر
55- الرحمن
56- واقعة
57- حدید
58- مجادلة
59- حشر
60- ممتحنة
61- صف
62- جمعة
63- منافقون
64- تغابن
65- طلاق
66- تحریم
67- ملک
68- قلم
69- حاقة
70- معارج
71- نوح
72- جن
73- مزمل
74- مدثر
75- قیامة
76- انسان
77- مرسلات
78- نبا
79- نازعات
80- عبس
81- تکویر
82- انفطار
83- مطففین
84- انشقاق
85- بروج
86- طارق
87- اعلی
88- غاشیة
89- فجر
90- بلد
91- شمس
92- لیل
93- ضحی
94- شرح
95- تین
96- علق
97- قدر
98- بینة
99- زلزال
100- عادیات
101- قارعة
102- تکاثر
103- عصر
104- همزة
105- فیل
106- قریش
107- ماعون
108- کوثر
109- کافرون
110- نصر
111- مسد
112- اخلاص
113- فلق
114- ناس
انتخاب سوره :
وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ
10
شماره صفحه :
129
حزب :
26
جزء :
هفتم
سوره :
انعام
(20)
ترجمه
(10)
تفسیر
(2)
نکته
(2)
پیام
(0)
سوال
(7)
لغت
(0)
اعراب
(0)
صرف
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
درج لغت
بازديد کننده گرامی برای درج لغت در سايت و نمایش آن به نام خودتان قبل از ثبت لغت باید عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
10
شماره آیه :
منبع :
لغت :
معنی لغت به فارسی :
توضيح :
●
مرضيه اسدي
-
ابوالفضل بهرامپور
یَستَهزِیُ :
مسخره می کند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
حاقَ(حَیق) :
فرودآمد،نازل شد،احاطه کرد
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
سَخِرُوا :
مسخره کردند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
. پوربافراني
قَبْلِکَ :
پیش از تو
توضيح :
قبل از تو
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
»
راغب
سَخِرُوا :
مسخره کردند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
محمد رجب زاده
-
قاموس قرآن
رسل :
پیامبران
توضيح :
رسل (بکسر اول) در اصل به معنى برخاستن با تأنى است. و رسول به معنى برخاسته از همان است رسول گاهى به پیام اطلاق مىشود مثل قول شاعر «الا ابلغ ابا حفض رسولا» و گاهى به شخص پیام آور (مفردات) ارسال به معنى فرستادن و تسلیط... و رسول به معنى فرستاده شده است (قاموس) در اقرب گوید: رسول اسم است به معنى رسالت و اصل آن مصدر است و نیز به معنى مرسل و فرستاده شده است. خلاصه آن که رسول در اصل مصدر و در اطلاق قرآن به معنى فرستاده و پیام آور است. [آل عمران:144]. جمع رسول در قرآن فقط رسل آمده مثل آیه فوق و نحو [بقره:253]. مرسل به معنى فرستاده شده است مثل [اعراف:75]. جمع آن مرسلون است [حجر:57]. و مرسلات در [مرسلات:1]. جمع مرسله است. مرسل (بکسر سین) اسم فاعل به معنى فرستنده و رها کننده است [فاطر:2]. جمع آن مرسلون است [قصص:45]. رسالت (بکسر اول و گاهى مفتوح آید) اسم است به معنى پیام (اقرب - قاموس) [اعراف:79]. جمع آن رسالات است [اعراف:62]. ارسال به معنى فرستادن است خواه فرستادن پیامبر باشد یا باد یا عذاب یا معجزه و غیره. اهل لغت براى آن معانى دیگرى نیز گفتهاند که عبارت اخرى معناى فوق است [توبه:33]. [فرقان:48]. [فیل:3]. [اعراف:162]. مىبینید که ارسال در فرستادههاى مختلف بکار رفته است. * [اعراف:136]. ارسال در اینجا به معنى رها کردن است که عبارت اخراى فرستادن باشد. همچنین است [شعراء:17]. * [شعراء:16]. در صحاح و قاموس گفته: چون فعول و فعیل در آن مفرد و جمع و مذکر و مؤنث مساوى است لذا به جاى رسول رسل نیامده است در مجمع گوید: رسول مفرد و در معنى جمع است ناگفته نماند نظیر این آیه در سوره طه آیه 47تثنیه آمده است «فَأْتِیاهُ فَقُولا اِنَّا رَسُولا رَبِّکَ». * [تکویر:19]. مراد از رسول در اینجا جبرئیل است. مراد از رسل در قرآن مجید اکثراًپیامبران است ولى گاهى از آن ملائکه مراد است مثل [هود:81]. [انعام:61]. [یونس:21]. آیات دیگرى نیز در این زمینه هست. در آیه [مرسلات:11]. به احتمال قوى مراد فرستادههاى عالم طبیعت است از آسمان و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و غیره که اینها همه از جانب خدا در این عالم رها و فرستاده شدهاند و بطور خودکار براه خود ادامه مىدهند و در یکدیگر تأثیر مىکنند و روز قیامت همه آنها مىایستند چون آن روز روز فصل و جدائى است در اول سوره که درباره آن بحث خواهد شد. «وَ اِذا الرُّسُلُ اُقِّتَتْ» ظاهراً همان رسیدن به آخر وقت است که قیامت است. طبرسى و زمخشرى و بیضاوى رسل را به معنى پیابران گرفته و گفتهاند: یعنى وقت پیامبران تعیین شود تا براى شهادت بر امّت خود حاضر شوند ولى ملاحظه آیات قبل و بعد نشان مىدهد که این معنى درست نیست. * [مرسلات:1-7]. در این آیات آیه اول با واو قسم و آیه دوم با فاء نتیجه و آیه سوم باز با واو قسم و آیه چهارم با فاء تفرع آمده و امّا آیه پنجم نتیجه همه است از این مىتوان بدست آورد که مصداق دو آیه اول غیر از آیه سوم و چهارم است. نشر به معنى پراکنده شدن و پراکندن یعنى لازم و متعدى هر دو آمده است (اقرب) عرف به معنى پى در پى است بنظر مىآید مراد از دو آیه اول بادهائى است که از اقیانوسها و دریاها در اثر اختلاف حرارت هوا سر چشمه گرفته و پى در پى به طرف قارهها روان مىشوند و آنگاه شدت یافته و به صورت طوفان عاصفات یعنى شکننده در مىآیند و مراد از آیه سوم و چهارم بادهائى است که از قطبین مىآیند و سرد و با رطوبتاند و در کنار دریاها و قارهها با بادهاى گرم ملاقات مىکنند و بهم مىآمیزند (و ظاهراً مراد از ناشرات پراکنده شوندههاست) و آنها بادهاى دیگر را از هم جدا مىکنند و قسمت شهرها و بیابانها را از نفع و خسارات به محل خود مىرسانند. و گذشته از آن عالم آخرت را یاد آورى مىکنند. چون در اثر طوفان محلى خراب و زیر و رو شود از این مىشود پى برد که خراب شدن تمام عالم نیز ممکن و جایز است مشروح سخن در «جرى» موقع نقل «وَ الْجاریاتِ یُسراً» گذشت. و نیز در آنجا گفته شد که نمىتوان مرسلات و غیره را ملائکه گرفت. ناگفته نماند آیات اول سورههاى ذاریات و مرسلات و نازعات همه نزدیک بهماند و مصداق آنها یکى و از همه وقوع قیامت نتیجه گرفته شده است. نویسنده کتاب آغاز و انجام جهان در ص87 به بعد آن کتاب معتقد است که مراد از مرسلات، عاصفات ،ناشرات و... اتمهاى تشکیل دهنده موجودات و نیروهاى آنهاست که پرتونهاپیوسته الکترونها را مىرانند و نیروها پیوسته از درون و بیرون مىوزند و در وقت تمام شدن ارسال و عصف و نشر قیامت واقع مىشود. بیان آن کتاب کاملاً متین و هر که طالب تفصیل است به آنجا مراجعه کند. تفاوت پیامبران [بقره:253]. آیه شریفه دلیل است که پیامبران بعضى بر بعضى فضیلت دارند. ایضاً آیه [اسراء:55]. این مطلب در «فضل» بیشتر توضیح داده شده. *فرق رسول و نبى* رسول همانطور که گقته شد به معنى حامل پیام است و نبى از نباء به معنى حامل نباء و خبر مىباشد اهمیّت و عظمت رسول در آن است که در پیام آوردن واسطه میان خدا و خلق است و بزرگى و رفعت نبى در آنست که خبر خدا و علم در نزد اوست. نمىشود گفت که رسول و نبى هر دو به یک معنى است و هر دو یک مصداق دارد زیرا که آیه [حج:52]. صریح است در این که رسول و نبى غیر هماند و نیز نمىشود گفت: نبى آنست که امر به تبلیغ رسالت نشده. زیرا کلمه «وَ ما اَرْسَلْنا» در صدر آیه صریح است که رسول و نبى هر دو مأمور به تبلیغ اند. همچنین آیه [مریم:51-54]. روشن مىکند که در موسى و اسمعیل هر دو از رسالت و نبوت وجود داشت نه اینکه کلمه «نَبِیّاً» بعد از «رَسُولاً» براى تفنّن در عبارت است. ریشه فرق رسول و بنى را باید در آیه زیر جستجو کرد [شورى:51]. این آیه صریح است که سخن گفتن خدا با پیامبران به یکى از سه راه است 1- وحى و آن الهام و انداختن به قلب است و شاید در خواب دیدن نیز جزء آن باشد 2- سخن گفتن از پس سرده که پیامبر سخن خدا را مىشنود مثل موسى که فرموده [نساء:164]. و نیز ثابت است که موسى در طور بارها کلام خدا را شنید 3- آمدن ملک چنان که جبرئیل به نزد حضرت رسول «صلى اللّه علیه و آله» و دیگر پیامبران آمد و از خدا پیام آورد [نحل:102]. تردید با «او» در آیه شریفه روشن مىکند که هر یک از سه قسم راه به خصوصى است. قهراً باید مصداق یکى رسول و مصداق بقیّه نبى باشد یا بالعکس. مفید رحمه اللّه در کتاب اختصاص ص 328 ط مکتبة الصدوق از زرارة از امام باقر «علیه السلام» نقل کرده که از آن حضرت درباره «کانَ رَسولاً نَبِیّاً» سؤال کردم و گفتم: رسول را دانستیم نبى کدام است؟ فرمود نبى آنست که در خواب مىبیند و صدا را مىشنود ولى ملک را نمىبیند و رسول ملک را آشکارا مىبیند و با او سخن مىگوید گفتم منزلت امام کدام است؟ فرمود: صدا را مىشنود و درخواب نمىبیند و ملک را مشاهده نمىکند سپس این آیه را تلاوت فرمود «وَما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِىٍّ (و لا محدث)». نظیر این روایت در اختصاص از برید بن معاویه از امام باقر و از زراره از امام صادق و از معروفى از امام رضا «علیهم السلام» نقل شده و نیز در ج اول کافى ص 176 باب فرق بین رسول و نبى و محدّث. چهار روایت در این باره که قریب بهماند نقل شده است و در بعضى از آنها فرموده که بعضى از انبیاء مقام نبوت و رسالت هر دو را داشتهاند. على هذا آنطور که از روایات اهل بیت «علیهم السلام» بدست آمد نبى آنست که در خواب مىبیند و صدا را مىشنود و این مطابق ایت با «اِلَّا وَحْیاً اَوْ مِنْ وَ راءِ حِجابٍ» و رسول آنست که بر وى ملک نازل مىشود و با او سخن مىگوید و این مصداق «اَوْیُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِىَ بِاِذْنِهِ ما یَشاءُ» مىباشد و اقسام سه گانه سخن گفتن خدا دو قسم اولش راجع به نبى و قسم اخیرش مربوط به رسول است. در بعضى از پیامبران مقام رسالت و نبوت هر دو جمع است چنان که در موسى و اسمعیل که در آیه 51 و 54 سوره مریم است و نیز درباره رسول «صلى اللّه علیه و آله» که مکرر در وصف آن حضرت نبى و رسول آمده مثل [اعراف:157]. [اعراف:158]. ناگفته نماند میان رسول و نبى عموم و خصوص مطلق است و هر رسول نبى است و اگر کسى نبى نباسد رسول هم نیست در آیه «وَ خاتَمَ النَّبِیّینَ» نمىشود گفت: پس خاتم رسولان نیست رجوع شود به «نباء». آیه [مائده:75]. [مریم:30]. نشان مىدهد عیسى هم رسول و هم نبى است. عدد انبیاء درباره عدد انبیاء اختلاف است قرآن مجید توجّهى به عدد آنها ندارد همین قدر مىفرماید بعضى از آنها را یاد آورى کردیم و بعضى را حکایت ننمودیم [غافر:78]. مجموع پیامبرانى که نام آنها در قرآن آمده بیست و شش نفر است بقرار ذیل: آدم، نوح، ادریس، هود، صالح، ابراهیم، لوط، اسمعیل، یسع، ذوالکفل، الیاس، یونس، اسحق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسى، هارون، داود، ایوب، سلیمان، زکریّا، یحیى، اسمعیل صادق الوعد، عیسى، محمد «صلوات اللّه و سلامه علیهم اجمعین. در المیزان 2 ص 145 پس از شمزدن نام پیامبران فرموده بعضى هم مست که نامشان ذکر نشده بلکه با وصف و کنایه آمده مثل این آیه [بقره:246]. هکذا آیه [بقره:259]. ایضاً پیامبرانى که در سوره یس آمده «اِذْ اَرْسَلْنا اِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَبُّوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» و نیز عالمى که موسى با او ملاقات کرد (کهف 66) و «الاسباط» بقره:136. و بعضىها هستند که پیغمبر بودن و نبودنشان روشن نیست مثل فتاى موسى [کهف:61]. و ذوالقرنین و عمران پدر مریم (تمام شد) باید دانست که لقمان نیز از مشکوکین است. امّا عدد پیامبران مشهور آنست که صد و بیست و چهار هزار نفر بودهاند. صدوق در خصال (باب الواحد الى المأة) فصل 17 دو حدیث از امیر المومنین «علیه السلام» از حضرت رسول «صلى اللّه علیه و آله» نقل کرده که خداوند صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آفریده من محترمترین آنهایم و این سخن از جهت افتخار نیست و خداوند صدو بیست و چهار هزار وصى آفریده على «علیه السلام» اکرم و افضل آنهاست پیش خداوند. در تفسیر المیزان ج 2 ص 149 از معانى الاخبار و خصال از ابوذر نقل شده که به حضرت رسول «صلى اللّه علیه و آله» گفتم: صد و بیست و چهار هزار. گفتم مرسل آنها چند نفراند؟ فرمود: سیصد و سیزده نفر که جمع کثیراند گفتم: اول آنها کدام است؟ فرمود آدم... آنگاه گوید: این مضمون صدوق در امالى و خصال و ابن قولویه در کامل الزیارات و سید در اقبال از امام سجاد و در بصائر از امام باقر علیهم السلام نقل نموده است. ناگفته نماند مرحوم مجلسى در بحار - ج 12 ص 21 ط جدید از مجمع نقل کرده: اخبار در عدد پیغمبران مختلف است در بعضى صد و بیست و جهار هزار و در بعضى هشت هزار نقل شده که جهار هزار از بنى اسرائیل و بقیه از اقوام دیگراند. این سخن همان است کهدر مجمع ذیل آیه 78 سوره غافر گفته شده. و نیز على «علیه السلام» نقل کرده که خداوند پیامبرى از سیاه پوستان بر انگیخت که ذکر آن در قرآن نیامده است. در تفسیر ابن کثیر ذیل آیه 164سوره نساء روایت ابوذر که گذشت و روایات هشت هزار نفر بودن نقل شده است. ناگفته نماند همانطور که گفتیم قرآن اعتنائى به تعداد انبیاء ندارد و دانستن آن هم چندان مفید نیست و بحث را درباره آن نباید طول داد. پیامبران اولوا العزم و اینکه مراد از آن چیست در «عزم» خواهد آمد انشاء اللّه.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
عبد بائس
-
استاد خرمدل
حاقَ :
فرا گرفت ـ فرو گرفت
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
لطفاً کمی صبر کنید ...