از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  احتجاج با مشرکین در پرستش اله‌هایشان
این آیه احتجاج بر مشرکین است به لحن استفهام انکارى، و اگر از اوصاف بت‏ها و شرکایشان مساله نفع و ضرر نداشتن را ذکر کرد، وجهش- همانطورى که قبلا هم گفته‏ایم- این است که انسان به طور کلى به خاطر یکى از دو جهت براى خود معبود مى‏گیرد- حال چه آن معبود حق باشد و چه باطل- و آن دو جهت یکى امید به خیر است و دیگرى ترس از شر.
بنابراین، وقتى در معبود آدمى نه امید خیرى است و نه از شرى جلوگیرى مى‏کند، چرا انسان در مقابلش خاضع شده و آن را پرستیده و به درگاهش تقرب بجوید؟ {قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 204 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مشرک- مشرکین گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای لغوی «استهواء»
«استهواء» به معناى خود را ساقط کردن و پائین آوردن (است). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 204 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  «نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا» کنایه از گمراهى و ترک هدایت است
«رد» بر اعقاب کنایه از گمراهى و ترک هدایت است. چون لازمه هدایت به حق، واقع شدن در صراط مستقیم و یا شروع در پیمودن آن است، و ارتداد و برگشتن به عقب، لازمه‏اش نپیمودن آن راه و برگشتن به پشت سر است، و معلوم است که چنین عملى گمراهى است و لذا فرمود:« وَ نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ» برگشت به عقب را مقید کرد به بعد از هدایت الهى. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 204 قالب : تفسیری موضوع اصلی : گمراهی گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رد استدلال اشتباهی که از آیه کرده و گفته اند: انبیاء قبل از نبوت کافر بودند
از جمله استدلالات عجیب و شگفت‏آورى که به امثال این آیه ...شده، این است که گفته‏اند: انبیاء(علیه‌السلام) قبل از آنکه مبعوث به نبوت شوند کافر بودند، به شهادت اینکه در آیه مورد بحث به پیغمبر اکرم(صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) چنین تلقین مى‏کند که از زبان خود و همه مسلمین به کفار بگوید: آیا بعد از اینکه خداوند هدایتمان کرد دست از دین خدا کشیده به کفر سابقمان برگردیم؟...و لیکن این استدلال بسیار پوچ و فاسد است، براى اینکه وقتى پیغمبرى بخواهد با کفار معاصرش احتجاج کند البته به زبان جامعه دینى خود حرف مى‏زند ...مقصود ما این است که بر یک جامعه دینى مرکب از امت و پیغمبر صادق است گفته شود این جامعه از شرک نجات یافته و مشمول هدایت پروردگار سبحان شده است، زیرا این خداى سبحان است که امت را به وسیله پیغمبرش و آن پیغمبر را بدون وسیله بلکه به هدایت خود، راهنمایى نموده،...علاوه بر این.. ساحت آنان(انبیاء) حتى از کوچک‏ترین معاصى صغیره پاک است، چه رسد به اینکه به خداى تعالى شرک ورزیده باشند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 204 و 205 قالب : تفسیری موضوع اصلی : پیامبران گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  پرستش غیر خدا موجب سرگردانی است
اینکه فرمود:«کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرانَ ...» مثال زده است به انسان متحیرى که در کار خود سرگردان است، و در باره سعادت خود عزم راسخى ندارد، و لذا بهترین راه سعادت و مستقیم‏ترین راه رسیدن به هدف را که قبل از او هم کسانى آن راه را پیموده و به هدف رسیده‏اند ترک مى‏گوید، آن گاه سرگشته و حیران مانده شیطانها محاصره‏اش نموده و به سوى هلاکش مى‏خوانند، هر چه هم که یاران هدایت یافته‏اش بر او بانگ مى‏زنند و به سوى هدایتش دعوت مى‏کنند قبول نمى‏کند و در عین اینکه بر سر دو راهى سقوط و نجات قرار گرفته، نمى‏فهمند تکلیفش چیست. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 206 قالب : تفسیری موضوع اصلی : گمراهی گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  دعوت الهی، مطابق فطرت و هدایت حقیقی است
اگر امر دائر شود بین دعوت خداى سبحان که موافق فطرت است- و همین فطرت آن را هدایت حقه الهیه مى‏داند- و بین دعوت شیاطین که همان پیروى هواى نفس و بازیچه گرفتن دین است، البته هدایت حقیقى همان هدایت خداوندى است نه آن دیگرى. اما اینکه گفتیم: آنچه موافق دعوت فطرت است، همان هدایت الهى است؟ وجهش این است که هدایت صحیح، آن هدایتى است که با نوامیس خلقت و واقع سازگار باشد، و معلوم است که زمام خلقت و نوامیس آن، تنها به دست خداى تعالى است. بنابراین، انسان که از ادیان و معتقدات جز مطابقت با واقع و پیروى آن، منظورى ندارد نباید جز به هدایت پروردگار سر بسپارد.
و اما اینکه گفتیم فقط «هدایت الهى» هدایت حقیقى است، و تنها باید در برابر آن سر تسلیم فرود آورد، نه در برابر دعوت شیطان، این نیز دلیلش روشن است، براى اینکه یگانه مرجعى که جمیع امور دنیا و آخرت ما به دست او است و مبدأ ما از او و منتهى و بازگشتمان به سوى او است، همانا خداى متعال است. {قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 206 قالب : تفسیری موضوع اصلی : هدایت گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  علت آمدن لام در جمله «وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ»
در مجمع البیان است که عرب در بعضى از موارد مى‏گوید:«امرتک لتفعل- تو را امر کردم براى اینکه انجام دهى» و در پاره‏اى از موارد مى‏گوید:«امرتک ان تفعل- تو را امر کردم که انجام دهى» و در مواردى هم مى‏گوید:«امرتک بان تفعل- تو را امر کردم به اینکه انجام دهى» آن کسى که مى‏گوید:«امرتک بان تفعل» با آوردن حرف «ب» این معنا را مى‏رساند که امر من به فلان عمل بود، آن کسى هم که حرف «ب» را به کار نمى‏برد همین منظور را دارد چیزى که هست حرف «ب» را براى اختصار حذف کرده، و اما کسى که مى‏گوید: «امرتک لتفعل» مى‏خواهد بفهماند، امرى که کرده بیهوده و شوخى نبوده، بلکه به منظور این بوده است که مامور آن را امتثال نموده و آن عمل را انجام دهد. به گفته صاحب مجمع البیان «لامى» که بر سر «لتفعل» درمى‏آید این معنا را مى‏رساند، و لیکن از کلام زجاج برمى‏آید که افاده این معنا از «ل» به تنهایى ساخته نیست، زیرا وى گفته است که در آیه مورد بحث لفظ «کى- براى اینکه» حذف شده و تقدیر آیه «و امرنا لکى نسلم» بوده است. {وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 206 و 207 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تسلیم شدن در برابر خداوند خود مصداق هدایت است
جمله «و أمرنا ...» عطف تفسیرى است براى جمله «إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏» و مى‏فهماند که امر پروردگار به اینکه مردم مسلمان شوند، خود مصداقى است براى هدایت الهى، و معنایش این است که خداوند ما را امر کرده که تسلیمش شویم، و به خاطر اینکه زمینه براى وضع جمله «لِرَبِّ الْعالَمِینَ» در موضع ضمیر فراهم گردد فاعل فعل (امر) را ذکر نکرده و فعل را به صیغه مجهول «امرنا- مامور شده‏ایم» آورد، تا بدین وسیله دلالت کند بر علت امر، پس معناى آیه این است که: ما از ناحیه غیب مامور شده‏ایم که در برابر خداوند تسلیم شویم، به علت اینکه او پروردگار همه عالمیان است، نه براى همه آنها، پروردگار دیگرى است، و نه آن طور که بت‏پرستان پنداشته‏اند، براى بعضى از آنها رب دیگرى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 207 قالب : تفسیری موضوع اصلی : هدایت گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اسلام یعنی انسان در همه امور تسلیم خداى متعال شود
از ظاهر این آیه مانند ظاهر آیه «إنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»(آل عمران/19) چنان که در تفسیر آن گذشت، چنین برمى‏آید که مراد از اسلام تنها اقرار به توحید و نبوت نیست، بلکه مراد از آن این است که انسان در همه امور تسلیم خداى متعال شود. {أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 207 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اسلام گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تشبیه مشرکان به جن زده ها - ابوذر مالکي
نین مى‏نماید که مشرکان مکه در درگیریهایى که با مسلمانان داشتند همواره آنها را به سوى بت‏پرستى مى‏خواندند و از آنها مى‏خواستند که دست از اسلام بردارند و به دین سابق خود برگردند. این آیه به مسلمانان یاد مى‏دهد که به آنها بگویند که آیا ما جز خدا چیزى را که نفع و ضررى ندارد بپرستیم و از دین و عقیده‏اى که پیدا کرده‏ایم عقب گرد کنیم؟ این یک نوع تلقین حجت است و هم به مسلمانان و هم به مشرکان گوشزد مى‏کند چیزى که هیچ گونه تأثیرى در زندگى انسان ندارد، چگونه مورد پرستش قرار گیرد؟ دیگر اینکه مسلمانان با عقل و درایت خود حقیقت را درک کرده‏اند و به اسلام گراییده‏اند و اگر باز به کفر و شرک برگردند، این یک نوع عقب گرد قهقرایى و ارتجاع و گمراهى پس از راهیابى است.
در این آیه و آیه بعد مثال جالبى مى‏زند و حال مشرکان را که بت مى‏پرستند به حال دیوانه‏اى تشبیه مى‏کند که شیطان عقل او را برده و او سرگشته و حیران و آواره بیابانهاست و نزدیکانِ‏او او را به سوى خود مى‏خوانند و مى‏خواهند که او در راه درست قرار گیرد و به او مى‏گویید که به سوى ما بیا.
اعراب جاهلى گمان مى‏کردند کسى که دیوانه شده، شیاطین و یا غولهاى بیابان با او تماس گرفته و عقل او را ربوده‏اند و به او مجنون مى‏گفتند که به معنى جن‏زده است قران کریم که همواره با زبان و اصطلاح مردم سخن گفته در اینجا تنها اصطلاح آنها را به کار مى‏برد و این به معناى تأیید جن‏زدگى نیست، بلکه قرآن از آن ساکت است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : آیت الله یعقوب جعفری قالب : تفسیری موضوع اصلی : مشرک- مشرکین گوینده : ابوذر مالکی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.