از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(قل اندعوا من دون الله ما لا ینفعنا و لا یضرنا و نرد علی اعقابنا بعداذ هدانا الله کالذی استهوته الشیاطین فی الارض حیران له اصحاب یدعونه الی الهدی ائتنا قل ان هدی الله هو الهدی و امرنا لنسلم لرب العالمین ):(بگو آیا غیراز خدا معبودهائی را بخوانیم که نه نفعی برای ما دارند و نه ضرری ، و آیا به کفرقبلی خود رجوع کنیم ، بعد از آنکه خدا ما را هدایت فرمود؟ مانند کسی که شیاطین زمین او را به بیابان دوری برده باشند که در آنجا سرگردان باشد و یاران او، وی را به راه هدایت خود دعوت می کنند، ای پیامبر بگو همانا هدایت فقطهدایت خداست و نه غیر آن و ما مأمور شده ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم )،این آیه به نحو استفهام انکاری علیه مشرکین احتجاج می کند ،چون برگزیدن معبود چنانچه قبلا گفتیم ، یا به امید جلب منفعت است و یا به پندار دفع ضرر و شر و معبودهایی که نفع و ضرری به حال مردم ندارند ،لیاقت عبادت وپرستش نیز نخواهند داشت و این عمل یعنی بازگشت به کفر قبلی در حالی که خداوند اکنون آنها را هدایت کرده ، و اگر دوباره به کفر خود رجوع کنند، دراین صورت مانند شخص سرگردانی هستند که در بیابانی راه گم کرده است وشیاطین از یک سو او را به بیراهه می خوانند و یارانش از طرف دیگر او را به مسیر خود دعوت می کنند و او نمی داند چه کند و بین راه و بیراهه مردد است وعزم راسخی ندارد و بر سر دوراهی سقوط و نجات گرفتار شده ،(استهواء)به معنای ساقط کردن و پایین آوردن خود است ، و (رد) بر عقب کنایه از گمراهی وترک هدایت می باشد. و در آخر می فرماید:ای پیامبر بگو تنهاهدایت خدا، هدایت است ، چون موافق فطرت انسان می باشد و این هدایت است که انسان باید دعوت آن رااجابت کند و دعوت شیاطین را طرد نماید، چون یگانه مرجعی که تمام امور دنیاو آخرت ما به دست اوست ، همانا خدای متعال است و امر پروردگار به اینکه مردم مسلمان شوند، خود مصداقی برای هدایت الهی است ، یعنی ما از ناحیه غیب مأمور شده ایم که در برابر خدا تسلیم باشیم ، چون او پروردگار عالمیان است و مراد از اسلام تنها اقرار به توحید و نبوت نیست ، بلکه مراد این است که انسان در همه امور تسلیم خدای متعال شود چون وحدت خدا لازمه اش وحدت دین است و این دین همان اسلام است ، یعنی تسلیم شدن در برابر خدا در اعتقادو عمل و دین نظام الهی است که شامل احتیاجات و لوازم بشر برای سعادت دنیاوآخرت او می باشد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 612
(آیه 71)- این آیه در برابر اصرارى که مشرکان براى دعوت مسلمانان به کفر و بت‏پرستى داشتند به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که با یک دلیل دندانشکن به آنها پاسخ بده و «بگو: آیا شما مى‏گویید ما چیزى را شریک خدا قرار دهیم که نه سودى به حال ما دارد که به خاطر سودش به سوى او برویم و نه زیانى دارد که از زیان او بترسیم»؟! (قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا).
این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولا کارهاى انسان از یکى از دو سر چشمه ناشى مى‏شود، یا به خاطر جلب منفعت است و یا به خاطر دفع ضرر سپس به استدلال دیگرى در برابر مشرکان دست مى‏زند و مى‏گوید: «اگر ما به سوى بت‏پرستى بازگردیم و پس از هدایت الهى در راه شرک گام نهیم به عقب بازگردانده شده‏ایم» این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومى عالم حیات مى‏باشد (وَ نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ).
و بعد با یک مثال، مطلب را روشنتر مى‏سازد و مى‏گوید بازگشت از توحید به شرک «همانند آن است که کسى بر اثر وسوسه‏هاى شیطان (یا غولهاى بیابانى، به پندار عرب جاهلیت که تصور مى‏کردند در راهها کمین کرده‏اند و مسافران را به بیراهه‏ها مى‏کشانند!) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است» (کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرانَ).
«در حالى که یارانى دارد که او را به سوى هدایت و شاهراه دعوت مى‏کنند و فریاد مى‏زنند به سوى ما بیا» (لَهُ أَصْحابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا) ولى آنچنان حیران و سرگردان است که گویى سخنان آنان را نمى‏شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست.
و در پایان آیه به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که بگو: «هدایت، تنها هدایت خداست و ما مأموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم» (قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).
این جمله در حقیقت دلیل دیگرى بر نفى مذهب مشرکان است زیرا تنها در برابر کسى باید تسلیم شد که مالک و آفریدگار و مربى جهان هستى است نه بتها که هیچ نقشى در ایجاد و اداره این جهان ندارند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(قل أندعو) أنعبد (من دون الله ) الضار النافع ما لا یقدر علی نفعنا و لا مضرتنا (و نرد علی أعقابنا) راجعین إلی الشرک بعد إذ أنقذنا الله منه و هدانا للإسلام (کالذی استهوته الشیاطین ) کالذی ذهبت به مردة الجن و الغیلان (فی الأرض ) المهمه (حیران ) تائها ضالا عن الجادة لا یدری کیف یصنع (له ) أی لهذا المستهوی (أصحاب ) رفقة (یدعونه إلی الهدی ) إلی أن یهدوه الطریق المستوی . أو سمی الطریق المستقیم بالهدی ، یقولون له (ائتنا) و قد اعتسف المهمه تابعا للجن لا یجیبهم و لا یأتیهم . و هذا مبنی علی ما تزعمه العرب و تعتقده : أن الجن تستهوی الإنسان و الغیلان تستولی علیه ، کقوله (کالذی یتخبطه الشیطان من المس ) فشبه الضال عن طریق الإسلام التابع لخطوات الشیطان و المسلمون یدعونه إلیه فلا یلتفت إلیهم (قل إن هدی الله ) و هو الإسلام (هو الهدی ) وحده و ما وراءه ضلال و غی (و من یبتغ غیرالإسلام دینا) . (فماذا بعد الحق إلا الضلال ) . فإن قلت : فما محل الکاف فی قول (کالذی استهوته ) ؟ قلت النصب علی الحال من الضمیر فی (نرد علی أعقابنا) أی : أننکص مشهین من استهوته الشیاطین ؟ فإن قلت : ما معنی (استهوته ) ؟ قلت : هو استفعال من هوی فی الأرض إذا ذهب فیها ، کأن معناه : طلبت هویه و حرصت علیه . فإن قلت : ما محل (إمرنا) قلت : النصب عطفا علی محل قوله (إن هدی الله هو الهدی ) علی أنهما مقولان ، کأنه قیل : قل هذا القول و قل أمرنا لنسلم . قإن قلت : ما معنی اللام فی (لنسلم ) ؟ قلت : هی تعلیل للأمر ، بمعنی : أمرنا و قیل لنا أسلموا لأجل أن نسلم . فإن قلت : فإذا کان هذا واردا فی شأن أبی بکر الصدیق رضی الله عنه فکیف قیل للرسول علیه الصلاة و السلام قل أندعو ؟ قلت : للاتحاد الذی کان بین رسول الله صلی الله علیه و سلم و المؤمنین ، خصوصا بینه و بین الصدیق أبی بکر رضی الله تعالی عنه . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر المیزان ( خلاصه )
(71)(قل اندعوا من دون الله ما لا ینفعنا و لا یضرنا و نرد علی اعقابنا بعداذ هدانا الله کالذی استهوته الشیاطین فی الارض حیران له اصحاب یدعونه الی الهدی ائتنا قل ان هدی الله هو الهدی و امرنا لنسلم لرب العالمین ):(بگو آیا غیراز خدا معبودهائی را بخوانیم که نه نفعی برای ما دارند و نه ضرری ، و آیا به کفرقبلی خود رجوع کنیم ، بعد از آنکه خدا ما را هدایت فرمود؟ مانند کسی که شیاطین زمین او را به بیابان دوری برده باشند که در آنجا سرگردان باشد و یاران او، وی را به راه هدایت خود دعوت می کنند، ای پیامبر بگو همانا هدایت فقطهدایت خداست و نه غیر آن و ما مأمور شده ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم )،این آیه به نحو استفهام انکاری علیه مشرکین احتجاج می کند ،چون برگزیدن معبود چنانچه قبلا گفتیم ، یا به امید جلب منفعت است و یا به پندار دفع ضرر و شر و معبودهایی که نفع و ضرری به حال مردم ندارند ،لیاقت عبادت وپرستش نیز نخواهند داشت و این عمل یعنی بازگشت به کفر قبلی در حالی که خداوند اکنون آنها را هدایت کرده ، و اگر دوباره به کفر خود رجوع کنند، دراین صورت مانند شخص سرگردانی هستند که در بیابانی راه گم کرده است وشیاطین از یک سو او را به بیراهه می خوانند و یارانش از طرف دیگر او را به مسیر خود دعوت می کنند و او نمی داند چه کند و بین راه و بیراهه مردد است وعزم راسخی ندارد و بر سر دوراهی سقوط و نجات گرفتار شده ،(استهواء)به معنای ساقط کردن و پایین آوردن خود است ، و (رد) بر عقب کنایه از گمراهی وترک هدایت می باشد. و در آخر می فرماید:ای پیامبر بگو تنهاهدایت خدا، هدایت است ، چون موافق فطرت انسان می باشد و این هدایت است که انسان باید دعوت آن رااجابت کند و دعوت شیاطین را طرد نماید، چون یگانه مرجعی که تمام امور دنیاو آخرت ما به دست اوست ، همانا خدای متعال است و امر پروردگار به اینکه مردم مسلمان شوند، خود مصداقی برای هدایت الهی است ، یعنی ما از ناحیه غیب مأمور شده ایم که در برابر خدا تسلیم باشیم ، چون او پروردگار عالمیان است و مراد از اسلام تنها اقرار به توحید و نبوت نیست ، بلکه مراد این است که انسان در همه امور تسلیم خدای متعال شود چون وحدت خدا لازمه اش وحدت دین است و این دین همان اسلام است ، یعنی تسلیم شدن در برابر خدا در اعتقادو عمل و دین نظام الهی است که شامل احتیاجات و لوازم بشر برای سعادت دنیاوآخرت او می باشد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
در آیه‏ى 72، از میان همه‏ى وظایف به «نماز»، و از میان همه‏ى عقائد به «معاد» اشاره شده است و این اهمیّت آنها را مى‏رساند. در یکتاپرستى، آرامش وتمرکز است، ولى در شرک وچندتاپرستى، گیجى وتحیّر. «ءأرباب متفرّقون خیر أم اللّه الواحد القهّار» <386> آیا چند ارباب گوناگون بهتر است یا یک خداى قهّار؟ خداوند هم یکى است: «قل هو اللّه احد» و هم زود راضى مى‏شود «یا سریع الرّضا»، ولى غیر خدا هم زیادند و هم هر کدام توقّعات گوناگونى دارند و زود راضى نمى‏شوند. 1- با سؤال وجدان‏ها را تحریک کنید. «قل أندعوا من دون اللَّه» 2- شرک، غیر منطقى است، چون انگیزه‏ى پرستش، کسب سود یا دفع ضرر است و بت‏ها قادر به هیچ نفع وضرر رساندن نیستند. «لاینفعنا و لایضرّنا» 3- از غریزه‏ى منفعت‏خواهى مردم، در راه تبلیغ و تربیت آنان استفاده کنیم. «لاینفعنا و لایضرّنا» 4- شرک، نوعى عقب‏گرد و ارتجاع اعتقادى است. «نردّ على اعقابنا» 5 - شرک، مایه‏ى سرگردانى و تحیّر است. «حیران» 6- در برابر انحرافات، باید موضع‏گیرى صریح و مکرّر داشت. «قل أندعوا... قل اِنّ هُدَى اللَّه ...» 7- تسلیم خدا شدن، مایه‏ى رشد خودماست. «لنُسلِمَ لربّ العالمین» 8 - نماز، همراه تقوى کارساز است. «اقیموا الصلوة واتّقوه» 9- ایمان به معاد ورستاخیز، عامل پیدایش تقوى در انسان است. «واتّقوه و هو الّذى الیه تحشرون» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 71)- این آیه در برابر اصرارى که مشرکان براى دعوت مسلمانان به کفر و بت‏پرستى داشتند به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که با یک دلیل دندانشکن به آنها پاسخ بده و «بگو: آیا شما مى‏گویید ما چیزى را شریک خدا قرار دهیم که نه سودى به حال ما دارد که به خاطر سودش به سوى او برویم و نه زیانى دارد که از زیان او بترسیم»؟! (قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا).

این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولا کارهاى انسان از یکى از دو سر چشمه ناشى مى‏شود، یا به خاطر جلب منفعت است و یا به خاطر دفع ضرر سپس به استدلال دیگرى در برابر مشرکان دست مى‏زند و مى‏گوید: «اگر ما به سوى بت‏پرستى بازگردیم و پس از هدایت الهى در راه شرک گام نهیم به عقب بازگردانده شده‏ایم» این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومى عالم حیات مى‏باشد (وَ نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ).

و بعد با یک مثال، مطلب را روشنتر مى‏سازد و مى‏گوید بازگشت از توحید به شرک «همانند آن است که کسى بر اثر وسوسه‏هاى شیطان (یا غولهاى بیابانى، به پندار عرب جاهلیت که تصور مى‏کردند در راهها کمین کرده‏اند و مسافران را به برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 612

بیراهه‏ها مى‏کشانند!) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است» (کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرانَ).

«در حالى که یارانى دارد که او را به سوى هدایت و شاهراه دعوت مى‏کنند و فریاد مى‏زنند به سوى ما بیا» (لَهُ أَصْحابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا) ولى آنچنان حیران و سرگردان است که گویى سخنان آنان را نمى‏شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست.

و در پایان آیه به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که بگو: «هدایت، تنها هدایت خداست و ما مأموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم» (قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).

این جمله در حقیقت دلیل دیگرى بر نفى مذهب مشرکان است زیرا تنها در برابر کسى باید تسلیم شد که مالک و آفریدگار و مربى جهان هستى است نه بتها که هیچ نقشى در ایجاد و اداره این جهان ندارند.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
1- با سؤال وجدان‏ها را تحریک کنید. «قل أندعوا من دون اللَّه»
2- شرک، غیر منطقى است، چون انگیزه‏ى پرستش، کسب سود یا دفع ضرر است و بت‏ها قادر به هیچ نفع وضرر رساندن نیستند. «لاینفعنا و لایضرّنا»
3- از غریزه‏ى منفعت‏خواهى مردم، در راه تبلیغ و تربیت آنان استفاده کنیم. «لاینفعنا و لایضرّنا»
4- شرک، نوعى عقب‏گرد و ارتجاع اعتقادى است. «نردّ على اعقابنا»
5 - شرک، مایه‏ى سرگردانى و تحیّر است. «حیران»
6- در برابر انحرافات، باید موضع‏گیرى صریح و مکرّر داشت. «قل أندعوا... قل اِنّ هُدَى اللَّه ...»
7- تسلیم خدا شدن، مایه‏ى رشد خودماست. «لنُسلِمَ لربّ العالمین»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اَللّٰهِ :بگو اى پیغمبر بر وجه انکار از عبادت اصنام و سایر معبودان باطله، و امت مرحومه نیز در تحت این خطاب داخلند، آیا بپرستیم غیر خدا را یعنى عبادت غیر خدا نکنیم مٰا لاٰ یَنْفَعُنٰا وَ لاٰ یَضُرُّنٰا :آنچه فایده ندهد اگر عبادتش کنیم و ضرر نرساند اگر او را فروگذاریم، یعنى غیر حق تعالى قادر نیستند بر نفع و ضرر پس چگونه معبود به حق را گذاشته به طاعت آنها مشغول شویم ؟!! وَ نُرَدُّ عَلىٰ أَعْقٰابِنٰا :و برگردیم بر پاشنه هاى خود، یعنى مرتد شویم و به کفر رجوع کنیم بَعْدَ إِذْ هَدٰانَا اَللّٰهُ :بعد از آنکه هدایت نمود خدا ما را به اسلام و از مضیق کفر و ضلالت نگاه داشته و رهانیده کَالَّذِی اِسْتَهْوَتْهُ اَلشَّیٰاطِینُ :در حالتى که مثل کسى باشیم که ربوده باشند او را شیاطین و برده باشند از او هوش فِی اَلْأَرْضِ حَیْرٰانَ :در زمین و بیابان دور از راه در حالى که سرگردان و متحیر و گمراه باشند از طریق حق و صراط مستقیم لَهُ أَصْحٰابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى اَلْهُدَى اِئْتِنٰا :مر او را باشد یارانى که خوانند او را به سوى هدایت و راهنمائى کنند او را به طریق مستقیم و گویند به او بیا به جانب ما حاصل آنکه شیاطین او را به طرف خود دعوت کنند و یاران مؤمن او را منع و به طریق حق خوانند، و او متردد باشد در رفتن و بازگشتن اجابت شیاطین، او را در ورطۀ هلاک، و پیروى یاران، او را به سر منزل نجات رساند

وجه تمثیل هرکه مرتد شود، مشابه کسى است که شیاطین او را از میان کاروان ربوده و در بادیه خطرناک انداخته و رفیقان مؤمن، او را به راه حق که منهاج شرع است خوانند و شیطان ضال، او را به وادى گمراهى کشاند اگر بازگردد و خود را به کاروان رسانده در زمرۀ ایشان داخل و به سر منزل نجات رسد، و اگر بماند در کفر و زندقه، و به عذاب ابدى گرفتار شود قُلْ إِنَّ هُدَى اَللّٰهِ هُوَ اَلْهُدىٰ :بگو به درستى که هدایت خدا ما را به توحید و امر دینش، او هدایت آن چنانى است که مى رساند متمسک به آن را به سوى صلاح و رشد، و واجب است عمل به آن پس ترک نکنیم آن را به آنچه مى خوانید به سوى آن وَ أُمِرْنٰا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ اَلْعٰالَمِینَ :و امر شدیم به دین حق، تا تسلیم و منقاد شویم مر پروردگار عالمیان را یا آنکه واگذاریم امور خود را به حضرت سبحان و توکل کنیم بر او [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مٰا لاٰ یَنْفَعُنٰا وَ لاٰ یَضُرُّنٰا وَ نُرَدُّ عَلىٰ أَعْقٰابِنٰا بَعْدَ إِذْ هَدٰانَا اَللّٰهُ آیه پاسخ مشرکین است که میان خود و حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّم مساوات مى جستند و مى خواستند حضرتش را در بت پرستى با خود شریک گردانند این است که خطاب مى رسد اى محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به اینها بگو آیا مرا مى خوانید بسوى چیزى یا کسى غیر از خدا که نه به عبادت و پرستش او نفعى عاید ما مى گردد و نه از عدمش ضررى متوجه ما مى شود ارشاد بحکم عقل است یعنى شماها که ادعاء عقل و دانش مى کنید چگونه ما را مى خوانید بسوى چیزى که نفع و ضررى از آن نمودار نیست و این روش عقلائى نیست

کَالَّذِی اِسْتَهْوَتْهُ اَلشَّیٰاطِینُ فِی اَلْأَرْضِ حَیْرٰانَ لَهُ أَصْحٰابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى اَلْهُدَى اِئْتِنٰا افرادى که غیر خدا را مى خوانند تشبیه نموده بآدمى که در کار خود متحیر و سرگردان باشد و دوستان و یاران او وى را بخوانند که بیا با ما در راه تا بمقصود برسى و او سرگردان راه سعادت خود را گم کرده یعنى آن راه سعادتى که در پیش در آن قدم مى گذاشته و آن بهترین راه بسوى سعادت و مستقیم ترین راه رسیدن بهدف بوده و امثال او کسانى که از این راه بهدف رسیده اند آن را ترک کرده و متحیر و سرگردان شیاطین محاصره اش نموده و وى را بسوى هلاکت مى خوانند(ائتنا)مؤمنین مى گویند بیا بجانب ما و او را بطرف خود دعوت مى کنند و شیاطین او را منع مى کنند و او در رفتن و برگشتن متردد گردد اگر به نزد شیطان بماند در ورطه هلاکت افتد و اگر سخن یاران شنود نجات یابد

مفسرین گویند این مثال کسى است که پس از ایمان مرتد گردد که آن مثال کسى ماند که دزدان و غولان او را از بین کاروان بربایند و در راه خطر اندازند و رفیقان کاروان او را صدا زنند که با ما بیا تا از خطر نجات یافته بمقصود برسى قُلْ إِنَّ هُدَى اَللّٰهِ هُوَ اَلْهُدىٰ وَ أُمِرْنٰا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ اَلْعٰالَمِینَ اى محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به اینها بگو و آنان را خاطر نشان نما که کسى را که خدا به دین اسلام هدایت گردانید او هدایت یافته و نیز به این کافرین ملحدین بگو ما مأمور گردیده ایم که تسلیم امر پروردگار عالمیان گردیم تا از سرگردانى نجات یابیم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مٰا لاٰ یَنْفَعُنٰا وَ لاٰ یَضُرُّنٰا پیامبر بزرگ اسلام صلّى اللّه علیه و آله مشرکان را به عبادت خدا فراخواند و آنان نیز به نوبۀ خود او را به پرستش بت هایشان فراخواندند

گفته مى شود که مشرکین به پیامبر اسلام پیشنهاد کردند که او با آنها خدایانشان را عبادت کند و آنها هم در مقابل پروردگار او را عبادت کنند در هر صورت، خدا در این آیه به پیامبرش دستور مى دهد که ضمن ردّ دعوت آنها بگوید: چگونه عبادت خدایى را رها سازم که هم مى تواند سود برساند و هم ضرر و به جاى او چیزى را پرستش کنم که نه توان سود رساندن را دارد نه توان زیان رساندن را؟ وَ نُرَدُّ عَلىٰ أَعْقٰابِنٰا بَعْدَ إِذْ هَدٰانَا اَللّٰهُ الردّ على الأعقاب، به کسى گفته مى شود که به عقب برگردد و البته هیچ کس بیش از کسى که از حق و یکتاپرستى اعراض کند و به باطل و شرک روى آورد به عقب بازنگشته است

کَالَّذِی اِسْتَهْوَتْهُ اَلشَّیٰاطِینُ فِی اَلْأَرْضِ حَیْرٰانَ لَهُ أَصْحٰابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى اَلْهُدَى اِئْتِنٰا این جمله را خداوند براى کسانى که از یکتاپرستى روى برتافته به شرک و الحاد تمایل پیدا مى کنند، مثل زده است که خلاصۀ آن این است: مثل این شخص، مثل کسى است که با کاروانى در راه امن و بى خطر در حرکت باشد امّا این راه را رها کند و بى هدف رو به بیابان نهد و راه به جایى نبرد؛ نظیر کسى که به واسطۀ تماس شیطان با او سلامت فکرش را از دست بدهد آن گاه رفقایش به وى اظهار دلسوزى کرده، صدایش مى زنند: به سوى ما بیا! که این راه نجات است؛ لکن او آن قدر گیج و سراسیمه است که به آنها پاسخ نمى دهد و سرانجام به هلاکت مى رسد

قُلْ إِنَّ هُدَى اَللّٰهِ هُوَ اَلْهُدىٰ این ساختار بیانى مى فهماند که به هدایت خداوند، هیچ شک و تردید راه نمى یابد و نیز مى رساند که هدایت در هر زمینه اى، خواه در عقیده، خواه در تشریع و خواه در اخلاق و مسائل اجتماعى به خدا منحصر مى شود

بنابراین، هر عقیده و اندیشه و یا هر کارى که با هدایت خدا همراه نباشد، نادانى و گمراهى است وَ أُمِرْنٰا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ اَلْعٰالَمِینَ این جمله از باب ذکر خاص پس از عام است؛ زیرا هر چیزى که خدا بدان امر و یا از آن نهى کند، داخل در تحت هدایت اوست اینکه در آیۀ مذکور اسلام را به خصوص ذکر کرده، به سبب عظمت آن است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
عراب در مسافرت گاهى از بیابان هاى هولناک عبور مى نمودند و اتفاق مى افتاد که یک نفر از آنها از رفقا دور مى شد و راه را گم مى کرد و آنها او را مى دیدند و مى خواندند بسوى خودشان و او اجابت نمى کرد و بحال تحیّر باقى مى ماند آنها تصور مى کردند غول هاى بیابانى او را با خود برده اند و نمى گذارند برگردد و خداوند در این آیه تشبیه جمع فرموده است حال کفار و دعاة اسلام را بشخص گم گشته و رفقایش در دعوت ایشان بطریق هدایت با وضوح مقصود و عدم اجابت هریک از آنها با کمال احتیاج بهدایت و در آنکه متابعت دعات اسلام موجب نجات است و متابعت شیاطین و غولان منتج هلاک و مقصود تصدیق متصور آنها نیست بلکه مراد تشبیه امر محسوس و معقول است بامر محسوس و موهوم که یکى از انواع تشبیهات بدیعه است مى فرماید بگو آیا عبادت بکنیم ما بت هائى را که قدرت ندارند نفع و ضررى به ما برسانند و پرستش نکنیم خداوندى را که مالک هر نفع و ضررى است و برگردیم از دین اسلام به بت پرستى بعد از آنکه خداوند ما را هدایت به چنین دین شریفى فرمود چون عقب بمعنى پاشنه است و کنایه از بازماندن از مقصد خیر و عود باصل باطل است و استفهام انکارى است در صورتى که حال مادر عبادت بتها با وجود دعات اسلام که ما را به راه راست دعوت مى کنند مانند کسى است که دیوان و غولان او را از جادّه خارج نموده اند در بیابان و حیران مانده رفقائى دارد که مى خوانند او را به راه راست و او اجابت نمى کند بگو هدایت خدا که اسلام است آن به تنهائى هدایت است و ما بقى ضلالت و ما مأموریم بحکم عقل که منقاد اوامر و نواهى الهى باشیم و راه ضلالت را نه پیمائیم و حیران حال است از مستهوى و ائتنا مقول قول مقدّر است که یقولون باشد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.