از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
شماره صفحه : 164 حزب : 33 جزء : نهم سوره : اعراف
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(قالوا ارجه و اخاه و ارسل فی المدائن حاشرین ):(گفتند:او و برادرش رانگهدار و مأموران جمع آوری را بسوی شهرها روانه کن )،این آیه حکایت آخرین رائی است که همه بزرگان قوم فرعون متفقا به عرض او رسانیده اند،درسوره شعراء آیه 37 نیز همین رأی از قول فرعون بازگو شده است و معلوم می شود این کلام را اول خود فرعون پیشنهاد کرده و آنگاه بزرگان و صاحب منصبان قومش در اطراف آن شور نموده و سرانجام همان رأی را تصویب کرده اند و قول آنها این است که به فرعون می گویند که باید رسولانی برای جمع کردن ساحران بسوی شهرهای مختلف گسیل نماید و موسی و برادرش راتحت نظر و مراقبت قرار دهد و در کشتن آنها عجله نکند ،مبادا که او را ظالم و سنگدل بخوانند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
اینها پیشنهاد دادند به فرعون این پیشنهاد را دادند یا به مسئول این اجرا این پیشنهاد را دادند گفتند ارجه ارجهه از اَرجهه یعنی اخّره مرجعه را مرجعه گفتند برای اینکه اینها قائل به تأخیر عذابند این مهموز است بر خلاف رجی یرجو که ناقص است و این ارجه در نصوص الجیه هم آمده آن هم از همین قبیل یعنی أخره فعلا عمل نکن تا تصمیم بعدی روشن بشود که از ارجع نه رجا یرجو نه ناقص است بلکه مهموز است گرچه قرطبی در جامع البیانش از برخی ها نقل کرد که این از ماده ناقص است و ارجعه هم خوانده‌اند و اصلش این است که تو اینها را امیدوار بکن یعنی تطمیعشان بکن ای اطمعه یعنی او را با طمع با تشویق با ترغیب او را راضی کن و ساکت کن بالاخره. لکن ظاهرش همین است که مهموز است. ارجاع یعنی تأخیر یعنی فعلا صبر کن و اقدام نکن تا ما یک مسابقه و مناظره‌ای را برقرار کنیم ساحرهای دیگر را دعوت بکنیم این را هم دعوت بکنیم در میدان مسابقه ببینیم چی می‌شود. ارجه یعنی موسی را أخره اخاه یعنی فعلا با آنها کاری با او نداشته باشید و بفرست در شهرها تا اینکه همه این ساحرها و کارشناس را در آن میدان مسابقه جمع کند ﴿و ارسل فی المدائن﴾ در شهرها در مدینه‌ها در حالی که حاشرند جامع‌اند این حاشرین جامعین را بفرست تا بروند در مدینه سحرها را جمع کنند وقتی که فرستادی این حاشرین را جامعین را دعوت کننده‌ها را فرستادی اینها می‌روند ساحرها را جمع می‌کنند سحره این جا می‌شود محشور محشر را محشر گفتند یعنی مجمع آنکه مجموع است محشور است آنکه جامع است حاشر است و حشر یعنی جمع محشر یعنی مجمع. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : با سلام
متن دارای غلط املائی است. ارجئه، ارجاء، مرجئه لطفا اصلاح کنید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - أطیب البیان
گفتند نگاه دار موسى و برادرش را و بفرست در شهرستانها همه مجتمع شوند

قٰالُوا کلام ملاء قوم فرعون است در جواب قول فرعون که بآنها گفت چه رأى میدهید و همین دلیل است که آیه قبل گفتار فرعون بوده که اینها جواب دادند بخطاب مفرد ارجه ارج از ماده رجاء است و بمعنى مهلت است نه نگاه دارى که بمعنى حبس باشد و در واقع معنا اینست که از موسى مهلت بگیر ولى نظر بعظمت فرعون تعبیر کردند به اینکه او را مهلت بده نه بگیر و اخاه هارون که برادر موسى بود و باتفاق آمده بودند براى دعوت در واقع شریک حضرت موسى بود در رسالت بعنوان تبعیت و براى کمک بموسى و اعانت او آمده بود چنانچه در پیشگاه احدیت عرض کرد قٰالَ رَبِّ اِشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ اُحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسٰانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اِجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هٰارُونَ أَخِی اُشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی طه آیه 26 33، و نیز میفرماید وَ لَقَدْ آتَیْنٰا مُوسَى اَلْکِتٰابَ وَ جَعَلْنٰا مَعَهُ أَخٰاهُ هٰارُونَ وَزِیراً فرقان آیه 37 و در حدیث منزلة که از اخبار متواتره بین الفریقین است فرمود (علىّ منّى بمنزلة هارون من موسى الاّ انّه لا نبىّ بعدى) وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ مدائن فرعون هفت شهر بود، از عیاشى حدیث نقل شده مفصل است خلاصه محل شاهد اینست که فرعون هفت شهر بنا کرد و بین هر شهرى نیزار و بیشه ها قرار داد و در آنها شیرى گذارد موقعى که حضرت موسى آمد شیر نزد موسى تبسبس کرد و کوچکى نمود و هفت قصر تو در تو داشت حضرت موسى چند مرتبه بوّاب را ندا داد که درب قصر را باز کند اعتنایى نکرد حضرت موسى فرمود من رسول ربّ العالمین هستم بوّاب گفت رب العالمین غیر از تو کسى را نداشت که با لباس پشمینه و وضع ناهنجار فرستاده موسى در غضب شد و عصا بدرب زد درب باز شد و یک یک قصرها را بهمین نحو تا نزد فرعون رفت و دعوت فرمود تا آخر حدیث حاشرین که تمام فرعونیان جمع آورى شوند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
به هر حال نظر همگى بر این قرار گرفت که به فرعون گفتند:درباره او و برادرش(هارون)عجله مکن و هر گونه تصمیمى در این باره را به بعد موکول کن،ولى مامور جمع آورى به همه شهرها بفرست ( قٰالُوا أَرْجِهْ وَ أَخٰاهُ وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ حٰاشِرِینَ ) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
قٰالُوا أَرْجِهْ ،گفتند آن گروه که مشورت با ایشان برده بودند:بازدار او را و در کار او تأخیرى بکن حمزه و یحیى خواندند:[ارجه] 6 «1» به سکون«ها»بى همزه ،و وجه او آن است که در او دو لغت آمد همزه نحو:«ارجأت»،و ترک همزه نحو«ارجیت» همزه از أرجیت گرفت بى همزه و«ها»براى استراحت آورد،چنان که در«قه»و«عه»آورد و بصریان خواندند و داجونى از هشام:«ارجئه»من أرجأت الامر أى اخّرت بالهمزة على وزن افعله و ابن کثیر و الحلوانیّ عن هشام همچنین خواندند،جز که ایشان وصل کردند«ها»ى مضموم را به«واو»ى پس او،ابن ذکوان خواند به کسر[ها] 6 «3» بى اشباع:«ارجئه» و ابو جعفر من طریق ابن العلاّف و قالون و المسیّبیّ «ارجه»بى همزه به کسر«ها»بى اشباع،و باقى قرّاء و آن کسائى است و خلف و اسماعیل و ورش و ابو جعفر من طریق النّهروانىّ به کسر«ها»بى همزه و اشباع و به«یاء» از پس«ها» و اختلافشان در سورة الشّعراء هم چنین است

و الإرجاء،التّأخیر و همزه لغت قیس است و دیگر عرب،و ترک همزه لغت تمیم[است] و اسد و مرجیان را براى این،خوانند لتأخیرهم هم الوعید و جوازهم العفو عبد اللّه عبّاس گفت:اخّره،بازپس دارش،یعنى توقّف کن در کارش،و قتاده گفت:احبسه،بازدارش وَ أَخٰاهُ ،برادرش یعنى هارون را وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ حٰاشِرِینَ ،و در شهرها بفرست کسان را که مردم را و جادوان را جمع کنند،و«حاشرین»مفعول به است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.