● عبدالله عبداللهي -
أطیب البیان
گفتند نگاه دار موسى و برادرش را و بفرست در شهرستانها همه مجتمع شوند
قٰالُوا کلام ملاء قوم فرعون است در جواب قول فرعون که بآنها گفت چه رأى میدهید و همین دلیل است که آیه قبل گفتار فرعون بوده که اینها جواب دادند بخطاب مفرد ارجه ارج از ماده رجاء است و بمعنى مهلت است نه نگاه دارى که بمعنى حبس باشد و در واقع معنا اینست که از موسى مهلت بگیر ولى نظر بعظمت فرعون تعبیر کردند به اینکه او را مهلت بده نه بگیر و اخاه هارون که برادر موسى بود و باتفاق آمده بودند براى دعوت در واقع شریک حضرت موسى بود در رسالت بعنوان تبعیت و براى کمک بموسى و اعانت او آمده بود چنانچه در پیشگاه احدیت عرض کرد قٰالَ رَبِّ اِشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ اُحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسٰانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اِجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هٰارُونَ أَخِی اُشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی طه آیه 26 33، و نیز میفرماید وَ لَقَدْ آتَیْنٰا مُوسَى اَلْکِتٰابَ وَ جَعَلْنٰا مَعَهُ أَخٰاهُ هٰارُونَ وَزِیراً فرقان آیه 37 و در حدیث منزلة که از اخبار متواتره بین الفریقین است فرمود (علىّ منّى بمنزلة هارون من موسى الاّ انّه لا نبىّ بعدى) وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ مدائن فرعون هفت شهر بود، از عیاشى حدیث نقل شده مفصل است خلاصه محل شاهد اینست که فرعون هفت شهر بنا کرد و بین هر شهرى نیزار و بیشه ها قرار داد و در آنها شیرى گذارد موقعى که حضرت موسى آمد شیر نزد موسى تبسبس کرد و کوچکى نمود و هفت قصر تو در تو داشت حضرت موسى چند مرتبه بوّاب را ندا داد که درب قصر را باز کند اعتنایى نکرد حضرت موسى فرمود من رسول ربّ العالمین هستم بوّاب گفت رب العالمین غیر از تو کسى را نداشت که با لباس پشمینه و وضع ناهنجار فرستاده موسى در غضب شد و عصا بدرب زد درب باز شد و یک یک قصرها را بهمین نحو تا نزد فرعون رفت و دعوت فرمود تا آخر حدیث حاشرین که تمام فرعونیان جمع آورى شوند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
به هر حال نظر همگى بر این قرار گرفت که به فرعون گفتند:درباره او و برادرش(هارون)عجله مکن و هر گونه تصمیمى در این باره را به بعد موکول کن،ولى مامور جمع آورى به همه شهرها بفرست ( قٰالُوا أَرْجِهْ وَ أَخٰاهُ وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ حٰاشِرِینَ )
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
قٰالُوا أَرْجِهْ ،گفتند آن گروه که مشورت با ایشان برده بودند:بازدار او را و در کار او تأخیرى بکن حمزه و یحیى خواندند:[ارجه] 6 «1» به سکون«ها»بى همزه ،و وجه او آن است که در او دو لغت آمد همزه نحو:«ارجأت»،و ترک همزه نحو«ارجیت» همزه از أرجیت گرفت بى همزه و«ها»براى استراحت آورد،چنان که در«قه»و«عه»آورد و بصریان خواندند و داجونى از هشام:«ارجئه»من أرجأت الامر أى اخّرت بالهمزة على وزن افعله و ابن کثیر و الحلوانیّ عن هشام همچنین خواندند،جز که ایشان وصل کردند«ها»ى مضموم را به«واو»ى پس او،ابن ذکوان خواند به کسر[ها] 6 «3» بى اشباع:«ارجئه» و ابو جعفر من طریق ابن العلاّف و قالون و المسیّبیّ «ارجه»بى همزه به کسر«ها»بى اشباع،و باقى قرّاء و آن کسائى است و خلف و اسماعیل و ورش و ابو جعفر من طریق النّهروانىّ به کسر«ها»بى همزه و اشباع و به«یاء» از پس«ها» و اختلافشان در سورة الشّعراء هم چنین است
و الإرجاء،التّأخیر و همزه لغت قیس است و دیگر عرب،و ترک همزه لغت تمیم[است] و اسد و مرجیان را براى این،خوانند لتأخیرهم هم الوعید و جوازهم العفو عبد اللّه عبّاس گفت:اخّره،بازپس دارش،یعنى توقّف کن در کارش،و قتاده گفت:احبسه،بازدارش وَ أَخٰاهُ ،برادرش یعنى هارون را وَ أَرْسِلْ فِی اَلْمَدٰائِنِ حٰاشِرِینَ ،و در شهرها بفرست کسان را که مردم را و جادوان را جمع کنند،و«حاشرین»مفعول به است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.