از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
شماره صفحه : 580 حزب : 116 جزء : بیست و نهم سوره : مرسلات
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و المرسلات عرفا):(قسم به رسولانی که بدنبال هم فرستاده شده اند) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ندا مهديزاده - ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏26، ص: 197
ابن عبّاس و مجاهد و قتاده و ابى صالح گویند یعنى بادها را پى در پى فرستادم مانند دویدن اسب. پس بنا بر این عرفا منصوب است بر حالیت از قول ایشان جاءوا الیه عرفا واحدا یعنى پى در پى.
ابن مسعود و ابى حمزه ثمالى از اصحاب على (ع) از آن حضرت روایت کرده‏اند که آنها فرشتگانند که فرستاده بمعروف از امر و نهى خدایند و بنا بر این مفعول له است و بعضى گفته‏اند: مراد از مرسلات پیامبرانند که بدعوت معروف آمده‏اند و ارسال نقیض امساک است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تفسیر نمونه ج : 25ص :400

وعده‏هاى الهى حق است ، واى بر تکذیب کنندگان!

در آغاز این سوره مقدمه در پنج آیه ، پنج سوگند آمده که در تفسیر معنى آنها سخن بسیار است : مى‏فرماید : سوگند به آنها که پى در پى فرستاده مى‏شوند ( و المرسلات عرفا.
و آنها که همچون طوفان و تند باد حرکت مى‏کنند ( فالعاصفات عصفا).
و سوگند به آنها که مى‏گسترانند و منتشر مى‏سازند ( و الناشرات نشرا).
و آنها که جدا مى‏کنند ( فالفارقات فرقا).
و آنها که آیات بیدار کننده را القا مى‏نمایند ( فالملقیات ذکرا).
براى اتمام حجت یا انذار ( عذرا او نذرا).
اکنون ببینیم این سوگندهاى سربسته که از مسائل مهمى خبر مى‏دهد مفهومش چیست ؟ در اینجا سه تفسیر معروف وجود دارد:
1 -تمام این قسمتهاى پنجگانه اشاره به بادها و طوفانها است ، که نقش مؤثرى در بسیارى از مسائل جهان طبیعت دارند ، بنابر این مفهوم آیات چنین مى‏شود : سوگند به بادهائى که پشت سر هم مى‏وزند.
و سوگند به طوفانهائى که شدیدا حرکت مى‏کنند.
و قسم به آنها که ابرها را مى‏گسترانند و قطرات حیاتبخش باران را از لابلاى آنها روانه سرزمینهاى خشک مى‏کنند .
و سوگند به آنها که ابرها را بعد از ریزش باران پراکنده مى‏سازند.
و قسم به این بادها که با این برنامه انسانها را به یاد خدا مى‏اندازند.
(بعضى نیز فالعاصفات عصفا را اشاره به طوفانهاى عذاب که نقطه مقابل بادهاى حیاتبخش است دانسته‏اند که آن هم به نوبه خود مایه تذکر و بیدارى است).
2 -تمام این سوگندها اشاره به فرشتگان آسمان است ، یعنى قسم به فرشتگانى که پى در پى به سوى انبیاء فرستاده مى‏شوند ( یا فرشتگانى که با برنامه‏هاى شناخته شده و معروف فرستاده مى‏شوند.
و قسم به آنها که همچون طوفان با سرعت تمام به دنبال ماموریت خود مى‏روند .
و به آنها که آیات کتب آسمانى را در برابر پیامبران مى‏گسترانند و نشر مى‏دهند.
و آنها که با این عمل حق را از باطل جدا مى‏سازند.
و آنها که ذکر حق و دستورات او را به انبیاء القا مى‏کنند.
3 -سوگند اول و دوم ناظر به مساله بادها و طوفانها است ، و سوگند سوم و چهارم و پنجم را ناظر به نشر آیات حق به وسیله فرشتگان ، و سپس جدا کردن حق از باطل ، و بعد القاء ذکر و دستورهاى الهى به پیامبران ، به منظور اتمام حجت و انذار است.
چیزى که مى‏تواند شاهد بر تفسیر سوم باشد اولا جداسازى این دو دسته از سوگندها در آیات به وسیله واو است ، در حالى که بقیه به وسیله فاء عطف شده که نشانه ارتباط و پیوند آنها است .
ثانیا چنانکه خواهیم دید همه این سوگندها براى مطلبى است که در آیه هفتم آمده ، یعنى حقانیت و واقعیت رستاخیز و معاد ، و مى‏دانیم در آستانه رستاخیز دگرگونى عظیمى در عالم پیدا مى‏شود ، طوفانهاى شدید زلزله‏ها و حوادث تکاندهنده از یکسو ، و سپس تشکیل دادگاه عدل الهى از سوى دیگر که در آنجا فرشتگان نامه‏هاى اعمال را نشر مى‏دهند ، و میان صفوف مؤمنان و کافران جدائى مى‏افکنند ، و حکم الهى را در این زمینه القا مى‏کنند .
اگر قسمتهاى پنجگانه فوق طبق این تفسیر بیان شود تناسبى با مقسم به یعنى چیزى که براى آن سوگند یاد شده است خواهد داشت و تفسیر اخیر از این نظر برترى دارد.
ذکر در جمله فالملقیات ذکرا یا به معنى علوم و دانشهائى است که به انبیاء القا شده ، یا آیاتى است که بر آنها نازل گشته است ، و مى‏دانیم در آیات قرآن از خود قرآن تعبیر به ذکر شده است ، چنانکه در آیه 6 سوره حجر
آمده است و قالوا یا ایها الذى نزل علیه الذکر انک لمجنون ( دشمنان ) مى‏گفتند اى کسى که ذکر بر تو نازل شده است تو دیوانه‏اى ! تعبیر به الملقیات به صورت جمع با اینکه فرشته وحى یعنى جبرئیل یک فرد بیشتر نبود ، به خاطر این است که از بعضى از روایات استفاده مى‏شود که گاه براى نزول آیات قرآن گروههاى عظیمى از فرشتگان جبرئیل را همراهى مى‏کردند ، در آیه 15 سوره عبس نیز آمده است بایدى سفرة یعنى آیات قرآنى به دست سفیران الهى ( فرشتگان ) بر پیامبر اسلام نازل شده است .
حال باید دید که این سوگندها براى چه منظورى است ؟ در آیه بعد پرده از روى این معنى برداشته ، مى‏گوید : آنچهبه شما وعده داده مى‏شود واقع خواهد شد ( انما توعدون لواقع).
بعث و نشور ، ثواب و عقاب ، حساب و جزا ، همه حق است ، و تردیدى در آن نیست.
بعضى نیز آن را اشاره به تمام وعده‏هاى الهى ، اعم از وعده‏هائى که به نیکان یا بدان در دنیا ، یا در آخرت داده است ، ولى آیات بعد نشان مى‏دهد که منظور فقط وعده قیامت است.
گرچه در این آیه استدلالى بر مساله معاد نشده است و تنها به ادعا قناعت گردیده ، ولى لطف مطلب اینجا است که در قسمهاى پیشین مطالبى آمده که خود از دلائل معاد است ، از جمله زنده شدن زمینهاى مرده به وسیله نزول بارانها که خود نمونه‏اى از صحنه معاد است دیگر نزول تکالیف الهى بر پیامبران و ارسال رسل که بدون وجود معاد نامفهوم است ، خود نشان مى‏دهد که وعده رستاخیزقطعى است.
نظیر این مطلب در آیه 23 سوره ذاریات نیز آمده است که خداوند مى‏فرماید : فو رب السماء انه لحق : سوگند به پروردگار آسمان که روزى شما حق است سوگند به رب که اشاره به ربوبیت پروردگار و تدبیر او در جهان آفرینش است ایجاب مى‏کند که بندگان را بى‏روزى نگذارد.
سپس به بیان نشانه‏هاى این روز موعود پرداخته ، مى‏فرماید : این روز موعود زمانى فرا مى‏رسد که ستاره‏ها از صفحه آسمان محو و تاریک گردند .(فاذا النجوم طمست).
و آسمان ( کواکب آسمان ) از هم شکافته شود ( و اذا السماء فرجت ) و زمانى که کوهها از جا کنده شود ( و اذا الجبال نسفت).
طمست از ماده طمس ( بر وزن شمس ) به معنى محو کردن و زائل کردن آثار چیزى است ، و در اینجا ممکن است اشاره به محو نور ستارگان باشد یا متلاشى شدن آنها ، ولى تفسیر اول مناسبتر است ، همانگونه که در آیه 2 - تکویر آمده است و اذا النجوم انکدرت : در آن هنگام که ستارگان تاریک شوند.
اصولا از آیات متعددى در قرآن مجید استفاده مى‏شود که پایان این جهان با یک سلسله حوادث بسیار هول‏انگیز و کوبنده همراه است ، به طورى که نظام آن را به کلى متلاشى مى‏سازد ، و جهان آخرت با نظامى نوین جایگزین آن مى‏گردد.
به طورى که این حوادث عجیب و وحشتناک است که با هیچ بیانى نمى‏توان آن را توصیف کرد ، آیا حوادثى که کوهها را از جا مى‏کند و چنان به هم مى‏کوبد که تبدیل به غبار مى‏شود ، و به صورت پشمهاى زده شده در مى‏آورد قابل توصیف است ؟ و به تعبیر بعضى از مفسران عظمت این حوادث به قدرى است که عظیمترین زلزله‏هائى که انسان به چشم دیده در برابر آن مانند ترقه‏هاى کوچکى است که بچه‏ها براى بازى منفجر مى‏کنند در برابر بزرگترین بمب اتم .
و به هر حال این تعبیرات قرآنى دلیل بر تفاوت زیاد نظامات آخرت با نظامات دنیا است.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيدابراهيم غياث الحسيني - تفسیر نور
این سوره پنجاه آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آیه اول است که با «مرسلات» آغاز شده است و مراد از آن، فرشتگانى هستند که از سوى خداوند براى انجام امور مختلف، فرستاده مى‏شوند.
این سوره نظیر سوره‏هاى انبیاء(234)، قمر(235)، حج(236)، واقعه(237)، حاقّه(238)، قیامت(239)، نباء(240)، تکویر(241)، انفطار(242)، انشقاق(243)، غاشیة(244)، قارعه(245) و زلزال(246) با آیات مربوط به معاد شروع شده است.
چنانکه مانند سوره‏هاى فاطر، ذاریات و نازعات با سوگند به فرشتگان آغاز شده است.
در این سوره، آیه «ویل یومئذ للمکذّبین» ده مرتبه تکرار شده، همان گونه که در سوره الرّحمن آیه «فباىّ آلاء ربّکما تکذّبان» ودر سوره قمر آیه «فکیف کان عذابى و نذر» تکرار شده است.
234) اقترب للناس حسابهم».
235) اقتربت الساعة».
236) انّ زلزلة الساعة شى‏ء عظیم».
237) اذا وقعت الواقعة».
238) الحاقّة ما الحاقّة».
239) لااقسم بیوم القیامة».
240) عمّ یتساءلون».
241) اذا الشمس کوّرت».
242) اذا السماء انفطرت».
243) اذا السماء انشقت».
244) هل اتاک حدیث الغاشیة».
245) القارعة ما القارعة».
246) اذا زلزلت الارض زلزالها».
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.