از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(قتل الانسان ما اکفره ):(خدا بکشد انسان را، چقدر کفران پیشه است ) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) دارخال : این جمله نفرینى است بر انسان که طبعش طبع دلدادن به شهوات ، و پیروى هواى نفس ، و فراموش کردن پروردگار خود، و استکبار ورزیدن از پیروى اوامر او است .
و جمله ((ما اکفره )) شگفت انگیزى از اصرار انسان در کفران ، و پوشاندن حق صریح است ، با اینکه او خودش مى بیند و احساس ‍ مى کند که مدبر خود نیست ، و کسى جز خداى سبحان مالک تدبیر امر او نمى باشد.
پس مراد از ((کفر)) در این جمله مطلق حق پوشى است ، که دو مصداق دارد: یکى انکار ربوبیت خدا، و یکى ترک عبادت او است ، و موید این سخن ذیل آیه است که به جهات تدبیر ربوبى اشاره مى کند البته آن جهاتى که با حق پوشى و ترک عبادت تناسب دارد. ولى بعضى از مفسرین ، کفر در این آیه را به ترک شکر و کفران نعمت معنا کرده اند.

شاه آبادی (داور) : در بخش تفاسیر وارد نمایید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حامد دارخال - الدر المنثور
(روایتى درباره : ((قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ))،جهل ابوبکر و عمر به معناى ((ابا)) شدت روز قیامت و...)
در الدر المنثور است که ابن منذر از عکرمه روایت کرده که در تفسیر آیه ((قتل الانسان ما اکفره )) گفته : این آیه در شاءن عتبه بن ابى لهب نازل شده ، که وقتى آیه ((و النجم اذا هوى )) را شنید، گفت : من کفر مى ورزم به پروردگار نجم وقتى که فرو مى ریزد، ناگزیر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) او را نفرین کرد، و در سفرى که به شام مى رفت شیر او را پاره کرد.
و در احتجاج از امیر المؤ منین (علیه السلام ) روایت کرده که در حدیثى طولانى در معناى ((قتل الانسان ما اکفره )) فرمود: یعنى انسان لعنت شده است . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » ترجمه تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 336
این جمله نفرینى است بر انسان که طبعش طبع دلدادن به شهوات ، و پیروى هواى نفس ، و فراموش کردن پروردگار خود، و استکبار ورزیدن از پیروى اوامر او است .
و جمله ((ما اکفره )) شگفت انگیزى از اصرار انسان در کفران ، و پوشاندن حق صریح است ، با اینکه او خودش مى بیند و احساس ‍ مى کند که مدبر خود نیست ، و کسى جز خداى سبحان مالک تدبیر امر او نمى باشد.
پس مراد از ((کفر)) در این جمله مطلق حق پوشى است ، که دو مصداق دارد: یکى انکار ربوبیت خدا، و یکى ترک عبادت او است ، و موید این سخن ذیل آیه است که به جهات تدبیر ربوبى اشاره مى کند البته آن جهاتى که با حق پوشى و ترک عبادت تناسب دارد. ولى بعضى از مفسرین ، کفر در این آیه را به ترک شکر و کفران نعمت معنا کرده اند.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر راهنما

1 - کافران، مورد غضب و نفرین خداوند و مشمول شدیدترین توبیخ هاى او هستند.

قتل الإنسـن ما أکفره

فعل ماضى (قتل الإنسان) براى نفرین بکار رفته است. مفاد نفرین هاى خداوند توبیخ و تهدید است; زیرا معناى حقیقى نفرین، درباره او قابل تصور نیست. «ال» در «الإنسان» ـ به قرینه «فلینظر الإنسان...» در آیات بعد ـ براى ماهیت است و جمله «ما أکفره» نشان مى دهد که در نفرین «قتل الإنسان»، تنها کافران مد نظر مى باشند.

2 - کشته شدن و مرگ، سزاوارترین فرجام براى کفرپیشگان

قتل الإنسـن ما أکفره

کفر در «ما أکفره» مطلق است و هر کفرى، حتى ترک عبادت را نیز شامل است. البته به قرینه آیات بعد ـ که به بیان تدبیر خداوند پرداخته و در مقابل منکران این حقیقت موضع گیرى کرده است ـ بارزترین مصداق مورد نظر از آن، انکار ربوبیت خداوند است.

3 - منکران معاد، فرو رفته در کفر و در اوج پافشارى بر پندار باطل خویش

ما أکفره

از آیات بعد ـ که توجّه به مبدأ خلقت انسان را مقدمه توجّه به معاد در «ثمّ إذا شاء أنشره» قرار داده است ـ استفاده مى شود که آیه شریفه بر منکران معاد نیز قابل تطبیق است. مفاد جمله «ماأکفره»، تعجّب از رسوخ کفر در کافران است تا آن حد که به هیچ نحو زایل نمى شود. این تعبیر ممکن است، صیغه تعجب و یا استفهام باشد.

4 - پافشارى کافران بر کفر خویش، شگفت آور و توجیه ناپذیر است.

قتل الإنسـن ما أکفره

5 - بخش عظیمى از انسان ها ـ با وجود دلایل فراوان بر ربوبیت خداوند ـ همچنان بر انکار آن اصرار مىورزند.

قتل الإنسـن ما أکفره

نفرین «قتل الإنسان» عموم انسان ها و افراد را مى گیرد زیرا حرف «ال» در آن یا براى استغراق است و یا بر ماهیت دلالت دارد و جنس انسان مورد نفرین قرار گرفته است. از آنجا که در این موارد عموم حقیقى مراد نیست، چنین تعبیرى بیانگر کثرت چشمگیر افراد مورد نظر خواهد بود.

6 - کفران نعمت، مایه استحقاق شدیدترین عقوبت ها است.

قتل الإنسـن ما أکفره

مراد از «کفر» در «ماأکفره» ممکن است کفران نعمت هاى خداوند باشد که آیات بعد به بعضى از آنها اشاره دارد. نفرین «قتل الإنسان» در معناى عرفى آن ـ که بیان استحقاق شدیدترین عقوبت ها مى باشد ـ استعمال شده است.

7 - کسانى که خود را از رهنمودهاى خداوند و تذکرات قرآن بى نیاز مى پندارند، کافر و سزاوار سخت ترین کیفرهایند.

قتل الإنسـن ما أکفره

این آیه و آیات بعد را مى توان با آیات پیشین، مرتبط دانست; در این صورت حرف «ال» در «الإنسان» عهد ذکرى بوده و اشاره به «من استغنى» در آیات قبل خواهد بود.

8 - «عن أمیرالمؤمنین(ع) ...«قتل الإنسان ما أکفره» أى لعن الإنسان;(1)

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که در معناى «قتل الإنسان ما أکفره» فرمود: یعنى لعنت بر این انسان [چقدر ناسپاس است]».
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - تفسیر هدایت
[17] نعمتهاى خدا پیاپى به انسان مى‏رسد، ولى او همیشه طمع در چیزى مى‏بندد که در دستهاى دیگران است، به جاى آن که خود را تسلیم به خداى خود کند که نعمتهاى ظاهرى و باطنى خود را به او ارزانى داشته است، او را مى‏بینى که به بندگى گردنکشان گردن مى‏نهد، یا در مقابل مترفانى که اندکى روزى به او مى‏دهند سر خضوع و خشوع فرو مى‏آورد.

چرا در رحمت خدا را نمى‏کوبد که بر همه چیز گسترده است؟! آیا پروردگار عادات بخشندگى و تفضل خود را نسبت به او تغییر داده است؟! آیا خدا بر این قادر نیست که او را از آنچه در دستهاى بندگان است بى نیاز سازد؟! بزرگترین نعمتهاى خدا کتابى است که راه خوشبختى را به او نشانمى‏دهد، و نه تنها او را از مالهاى دنیا بى‏نیاز مى‏سازد، بلکه نسبت به هر چیز از دنیا تا آخرت چنین مى‏کند، ولى او با وجود این کافر نعمت است خدا او را به کفر و کفرانش بکشد! قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ- کشته باد آدمى، زیرا ناسپاس است و ناگرویده.»

کلمه «قتل» لعنتى بر او و تعبیرى از نهایت خشم، و در عین حال در آن اشاره‏اى به این امر است که کفر انسان را مى‏کشد، یعنى موهبتها و فضیلتها و فرصتهاى او را مى‏کشد، و تا به آن جا مى‏رسد که همه او را به قتل مى‏رساند! مگر قتل درجاتى ندارد، و کفران هر نعمت الاهى به کشتن فرصتى از فرصتهاى زندگى در نزد انسان نمى‏انجامد، و در نتیجه آن همچون درجه و ترازى از قتل در نظر گرفته مى‏شود؟! آیا کسى را ندیده‏اى که مبلغ زیادى پول در بانک دارد ولى به آن اعتراف نمى‏کند، و هر وقت که با او در خصوص آن گفتگو شود به تکذیب و امتناع مى‏پردازد! آیا چنین کسى یک موهبت الاهى را از دست نداده است؟! و چنین است کسى که سرمایه بزرگى در قرآن دارد و مى‏تواند آن را وسیله خوشبختى و رستگارى خود قرار دهد ولى به آن کفران مى‏ورزد.

تعبیر «ما أکفره» نماینده دامنه کفر او است کفرى گسترده دامن و چند بعدى است، و به همین سبب بعضى گفته‏اند: کفر در این جا به معنى لغوى آن یعنى پوشاندن است و کفر نسبت به خدا یا نعمتهاى او یا حتى کفر به یک نعمت را شامل مى‏شود، و لذا کلمه «الإنسان» در این جا همه مردم را شامل مى‏شود، چه هیچ انسانى نیست مگر آن که به اندازه‏اى نسبت به نعمتهاى خدا کفران مى‏ورزد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبد بائس - تفسیر مجمع البیان
عذاب و نفرین بر این انسان ناسپاس! چه چیزى او را در برابر خدا به کفرانگارى کشانده است؟
از دیدگاه پاره‏اى پیام و هشدار آیه متوجه هر انسان ناسپاس و حق‏ناپذیر است.
امّا از دیدگاه پاره‏اى دیگر منظور یکى از سردمداران شرک و بیداد، به نام «امیةبن خلف» یا «ابولهب» مى‏باشد، چراکه پس از فرود سوره مبارکه «نجم» یکى از آن دو، نعره برآورد که: او به پروردگار ستاره فروزان کافر است. به همین دلیل قرآن روشنگرى مى‏کند که با وجود این همه دلیل و برهان بر وجود خدا و یکتایى ذات پاک و بى‏همتاى او، و با این همه وسایل هدایت و اصلاح، چگونه این انسان در گمراهى پاى مى‏فشارد و ناسپاسى مى‏کند!
از دیدگاه «مقاتل» و «کلبى» در آغاز آیه، «ما» پرسشى است و مى‏پرسد: راستى چه چیزى او را گمراه ساخته است؟ و این بیان نشانگر آن است که اگر انسان درست بیندیشد و بر کران تا کران هستى نیک بنگرد و به فطرت پاک خویش باقى بماند و خردمندانه رفتار کند، با این همه اسبات نجات و وسایل هدایت و راهیابى به سوى حق و این نعمت‏هاى متنوع و بى‏شمار، راه و موجبى براى گمراهى و ناسپاسى نیست. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.