1 - سوگند خداوند، به ستارگانى که به مسیر قبلى خود بازگشته و در آن جریان مى یابند.
بالخنّس . الجوار
«جوارى» (جمع «جاریة») به معناى چیزهایى است که سیلان داشته و روان باشند. توصیف سیّارات به این وصف، ممکن است از آن جهت باشد که آنها را نورى روان مى بینیم. و یا مراد، اخترانى است که جرم سیال دارند.
2 - سوگند خداوند، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طى کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلى به مخفیگاه خود، از نظرها محو مى گردند.
الجوار الکنّس
«کُنّس» جمع «کانِس» است و آن چیزى است که پنهان مى شود. این کلمه از ریشه «کَنَسَ الظبى» گرفته شده است; یعنى، آهو خود را در «کِناس» (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر)
3 - بعضى از اختران در طلوع، حرکت و غروب خود، شبیه آهوان پنهانى هستند که ظاهر شده و با حرکت به سمت مخفیگاه خود، ناپدید شوند.
بالخنّس . الجوار الکنّس
توصیف ستارگان با وصف «کُنّس» ـ که از اوصاف آهوان است ـ تشبیه بدیع و استعاره است.
[ نظرات / امتیازها ]
[16] الجَوارِ الکُنَّسِ- روندگان پنهان شونده.»
از امام علی- علیه السلام- روایت شده است که: «مقصود ستارگان است که در روز پنهان میشوند و شب هنگام پدیدار، و در هنگام غروب کردن به جایگاه خود میروند» و نیز از او روایت شده است که: «مقصود از آنها پنج سیاره بسیار روشن است: زحل و مشتری و عطارد و مریخ و زهره».
و به قولی: مقصود از «الخنّس» گاو وحشی و از «الکنّس» آهوان است.
همان گونه که در لغت یاد شده، کلمه خنس در معنی با کلمه کنس شباهت دارد، و شاید تنها اندکی تفاوت معنی در میان آنها وجود داشته باشد، و رازی درباره فرق میان اینکه دو چنین گفته است: از علی- علیه السلام- و عطاء و مقاتل و قتادة روایت شده است که: مقصود همه ستارگان است که خنوس آنها عبارت از پنهان شدن از برابر چشم در روز است، و کنوس آنها آشکار شدنشان در شب در برابر چشم، یعنی در جاهای خود چنان آشکار میشوند که جانوران وحشی در لانه خود.«14»
به نظر من تفاوت از اینکه قرار است: ستارگانی وجود دارد که در سراسر سال قابل مشاهدهاند، و ستارگان دیگری جنبه فصلی دارند و بسا هست که تنها یک شب یا حتی پارهای از یک شب پدیدارند، یا در یک فصل تمام چنینند.
از ظاهر دو آیه چنان برمیآید که «الجوار الکنّس» تفسیری برای «الخنس» است، و بنا بر اینکه تفسیر میتوانیم بفهمیم که چرا کلمه «الخنس» شبیه به کلمه «الکنّس» است.
[ نظرات / امتیازها ]