1 - سوگند خداوند به بامداد; زمانى که سپیده صبح در آسمان گسترده مى شود.
و الصبح إذا تنفّس
«تنفّس روز» به معناى توسّع و گسترده شدن آن است. (مفردات راغب)
2 - سوگند خداوند به سپیده دم; زمانى که نفس تازه کند.
و الصبح إذا تنفّس
از معانى «تنفّس» وارد ساختن نفس به درون و خارج ساختن آن است (مصباح). نفس تازه کردن صبح، کنایه از رفع موانع نور خورشید است; به گونه اى که گویا روز از حبس شب رها شده و در هواى آزاد نفس مى کشد.
3 - هنگام دمیدن صبح، لحظه اى جالب و رضایت بخش
و الصبح إذا تنفّس
سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن یاد مى شود. عظمت صبحدم در رابطه با انسان ها، فرحناک و به کام بودن آن است.
4 - تحوّل روز به شب و شب به روز، تحوّلى بزرگ در نظام جهان
و الّیل إذا عسعس . و الصبح إذا تنفّس
[ نظرات / امتیازها ]
[18] پس در آن هنگام که طبیعت بر بالای سریر شب آرام گیرد، و بهرهای کافی از آسایش نصیب آن شود، و قوای خویش را برای جهشی تازه فراهم آورد، صبح با نور خود بر آن آشکار میشود، و سپیده دم از زهدان افق چنان تجلّی میکند که رسالت الاهی در افق وحی.
وَ الصُّبحِ إِذا تَنَفَّسَ- و (سوگند به) صبح در آن هنگام که دم برزند.»گفتند: امتداد پیدا کند تا به صورت روز آشکار شود، و موج در آن هنگام که آب پیش میرود چنین است و معنی تنفّس خروج نسیم از درون است.
[ نظرات / امتیازها ]