1 - قرآن در بردارنده معارفى که باید آنها را فراگرفت و همواره به خاطر داشت.
إن هو إلاّ ذکر
«ذکر» و «حفظ» به یک معنا است; جز این که «حفظ» فراگرفتن و «ذکر» حاضر داشتن فراگرفته ها است; بنابراین به ادامه حفظ نیز «ذکر» گفته مى شود; گرچه مسبوق به فراموشى نباشد (مفردات راغب). این تعبیر براى قرآن ـ که گرچه وسیله ذکر است ولى از روى مبالغه «ذکر» خوانده شده است ـ نشانه آن است که قرآن، مایه توجّه انسان به حقایقى است که باید همواره آن را به خاطر داشته باشد.
2 - تعالیم قرآن، براى همه مردم است و به زمان، مکان و طایفه اى خاص، محدود نیست.
للعـلمین
«عالمین» به معناى اصناف مخلوقات است (لسان العرب). سیاق آیه شریفه، آن را در مخلوقات عاقل محدود مى سازد.
3 - تنها وصف شایسته براى قرآن، وصف «تذکردهنده» است; نه کلام شیطان یا ساخته مجنون
و ما صاحبکم بمجنون ... و ما هو بقول شیطـن ... إن هو إلاّ ذکر
4 - قرآن، قابل درک و بهره بردن براى تمام مردم
إن هو إلاّ ذکر للعـلمین
[ نظرات / امتیازها ]
[27] و در قرآن دو صفت وجود دارد که بر صدق آن گواهی میدهد:
نخست: اینکه که با نور عقل موافق است، بدان سبب که در آن میکوشد تا شخص را از خواب غفلت بیدار کند، که ناگهان عقل به خودی خود حقیقت را کشف میکند، و مثل آن به مثل کسی میماند که چیزی را میدانسته و آن را فراموش کرده است، و چون آن را به یاد او آورند، بار دیگر آن را میشناسد و به آن دانا میشود، پس معرفت او در اینکه صورت معرفتی ذاتی است، و نقش یاد آورنده و مذکّر آگاه و بینا کردن او است، و بنا بر اینکه به حجت و برهانی برای آن نیاز ندارد که خیرخواه و بر حق بودن شخص یاد آورنده را به او خاطرنشان سازد.
مثل دیگر آن است که بر آسمان در صدد یافتن هلال ماه باشی و آن را نیابی، و در اینکه هنگام کسی که در کنار تو ایستاده آن را به تو نشان دهد، پس چون به آن سو بنگری و آن را ببینی، آیا به دلیلی نیازمندی که تو را به راستگویی مصاحبت هدایت کند!؟ هرگز ... بزرگترین برهان بر حقانیت او اینکه است که تو را به حق رهنمون شده و آن را شناختهای، و به همین گونه قرآن ذکر و یادآور است، و معنی ذکر آن است که: عقل را به مکنونات آن آگاه میسازد و ناگهان خود آنها را کشف میکند و میداند که حق است.
صفت دوم: جهانی بودن قرآن است که ما را به آن رهبری میکند که اینکه کتاب از پروردگار جهانیان است شیطان میان مردمان از لحاظ رنگ و زبان و ملیت فرق میگذارد، بدان جهت که آنان را به مصالح مادی دعوت میکند- که اینها با یکدیگر مختلف و متفاوت است- در صورتی که وحی الاهی بندگان خدا را برابر با یکدیگر میداند، مگر نه اینکه است که همگان را او آفریده است، و اینکه کیفیتی است که از سرزمینی یا قومی به سرزمین یا قوم دیگر تغییر نمیپذیرد!؟ و به همین سبب پروردگار ما گفت:
إِن هُوَ إِلّا ذِکرٌ لِلعالَمِینَ- آن (قرآن) چیزی نیست جز یادآوری برای جهانیان.»
[ نظرات / امتیازها ]