1)
شاه آبادی (داور) : کلمه (( صدق )) در اصل به معناى این است که گفتار و یا خبرى که داده مى شود با خارج مطابق باشد، و آدمى را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد (( صادق )) مى گویند. و لیکن از آنجائى که بطور استعاره و مجاز اعتقاد و عزم و اراده را هم قول نامیده اند در نتیجه صدق را در آنها نیز استعمال کرده ، انسانى را هم که عملش مطابق با اعتقادش باشد و یا کارى که مى کند با اراده و تصمیمش مطابق باشد، و شوخى نباشد، صادق نامیده اند.
و اطلاق امر به تقوى و اطلاق کلمه (( صادقین )) و همچنین اینکه بطور مطلق فرموده : با صادقین باشید - با اینکه معیت و با کسى بودن به معناى همکارى کردن و پیروى نمودن است - همه قرینه هائى هستند که دلالت مى کنند بر اینکه مقصود از صدق ، معناى مجازى و وسیع آن است ، نه معناى لغوى و خاص آن .
بنابراین ، آیه شریفه مؤ منین را دستور مى دهد به اینکه تقوا پیشه نموده ، صادقین را در گفتار و کردارشان پیروى کنند، و این غیر از آن است که بفرماید (( شما نیز مانند صادقین متصف به وصف صدق باشید )) زیرا اگر آن بود، مى بایستى بفرماید (( و از صادقین باشید )) نه اینکه بفرماید (( و با صادقین باشید ))
مقام صدق که در قرآن از آن به قدم صدق نام برده شده است مقام قرب الهی است. تقوا دارای مراتبی است که در مراتب بالا آن به مقام صدق می رسد.