قرآن روى سخن را متوجّه پیامبر مى سازد و مى فرماید:
فَاِنْ رَجَعَکَ اللَّهُ اِلى طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَاْذَنُوکَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِىَ اَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِىَ عَدُوّاً
اگر خدا تو را از این سفر و این جهاد به سوى گروهى از این منافقان که از همراهى تو و جهاد در راه خدا خوددارى کردند باز گردانید و آنان از تو براى همراهى ات در جهادى دیگر اجازه خواستند، به آنان بگو: شما هرگز در هیچ جهاد و پیکارى با من همراه نخواهید بود و هرگز در کنار من با دشمن نخواهید جنگید.
در ادامه آیه شریفه به ترسیم دلیل این موضع پرداخته و مى فرماید:
اِنَّکُمْ رَضیتُمْ بِالْقُعُودِ اَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفینَ
چرا که شما نخستین بار در پیکار تبوک به این گناه دست یازیدید و راضى شدید که از جهاد تخلّف ورزیده و در خانه بمانید، اینک که چنین کردید پس از این نیز با بازماندگان از جهاد در خانه هاى خود بمانید.
به جاى ماندگان از جهاد منظور از به جاى ماندگان از جهاد، یا «خالفین» چه کسانى هستند؟ در این مورد دیدگاه ها متفاوت است:
1 - به باور «حسن» و «ضحاک» منظور زنان و کودکانند.
2 - امّا به باور «ابن عباس» منظور مردانى هستند که بدون دلیل درست از جهاد تخلّف ورزیدند.
3 - از دیدگاه برخى منظور از «خالفین»، مخالفان جنگ و پیکارند؛ چرا که «فرّاء» در کلام خود «عبد خالف» و «صاحب خالف» را به بنده و همدم مخالف معنى کرده است.
4 - و از دیدگاه برخى دیگر منظور مردم فرو مایه و تنگ نظر مى باشند.
5 - پاره اى بر آنند که منظور مردم تبهکار مى باشند؛ چرا که «نبیذٌ خالف» را به شراب فاسد معنى کرده اند.
6 - و پاره اى چون «جبایى» بر این باورند که منظور بیماران و معلولان و مصدومان زمین گیر مى باشند.
[ نظرات / امتیازها ]
هرگاه خداوند تو را به سوى گروهى از اینها باز گرداند و از تواجازه بخواهند که در مـیدان جهاد دیگرى شرکت کنند, به آنها بگو, هیچ گاه با من درهیچ جهادى شرکت نخواهید کـرد, و هـرگـز هـمـراه مـن بـا دشـمـنى نخواهید جنگید طائفة منهم شما براى نخستین بار راضى شدید که از میدان جهاد کناره گیرى کنید و در خانه ها بنشینید, هم اکنون نیز به متخلفان بپیوندید, و با آنها در خانه ها بنشینید فان رجعک اللّه الى طائفة منهم فاستاذنوک للخروج فقل لن تخرجوا معى ابدا ولن تقاتلوا معى عدوا انکم رضیتم بالقعود اول مرة فاقعدوا مع الخالفین در ایـن آیه اشاره به یکى دیگر از روشهاى حساب شده و خطرناک منافقان مى کند و آن این که آنها به هنگامى که کار خلافى را آشکارا انجام مى دهندبراى تبرئه خود ظاهرا در مقام جبران بر مى آیند و با این نوسانها و اعمال ضد ونقیض , چهره اصلى خود را پنهان مى دارند. آیه مى گوید: «هرگاه خداوند تو را به سوى گروهى از اینها باز گرداند و از تواجازه بخواهند که در مـیدان جهاد دیگرى شرکت کنند, به آنها بگو, هیچ گاه با من درهیچ جهادى شرکت نخواهید کـرد, و هـرگـز هـمـراه مـن بـا دشـمـنى نخواهید جنگید» !(فان رجعک اللّه الى طائفة منهم فاستاذنوک للخروج فقل لن تخرجوا معى ابدا ولن تقاتلوا معى عدوا). یـعـنـى پـیامبر(ص ) باید آنها را براى همیشه مایوس کند و روشن سازد که دیگرکسى فریبشان را نخواهد خورد. جـمله «طائفة منهم » (گروهى از ایشان ) نشان مى دهد که همه آنان حاضرنبودند از این طریق وارد شوند و پیشنهاد شرکت در جهاد دیگرى را عرضه بدارند. سـپس دلیل عدم قبول پیشنهاد آنان را چنین بیان مى کند: «شما براى نخستین بار راضى شدید که از میدان جهاد کناره گیرى کنید و در خانه ها بنشینید, هم اکنون نیز به متخلفان بپیوندید, و با آنها در خانه ها بنشینید» (انکم رضیتم بالقعود اول مرة فاقعدوا مع الخالفین
[ نظرات / امتیازها ]