● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
أَو مِسکِیناً ذا مَترَبَةٍ (16)
أَو مِسکِیناً ذا مَترَبَةٍ: یا فقیری را که صاحب خاک نشستن بود، یعنی پهلو بر خاک نهاده باشد. اینکه کنایه است از شدت احتیاج و تنگدستی و درماندگی، و شبههای نیست که اینکه چهار چیز، به جا آوردنش مجاهده با نفس و موجب تحمّل مشقّت و رنج و شدّت باشد.
براء بن عازب روایت نموده که اعرابی نزد حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمد، عرض کرد: مرا تعلیم فرما به عملی که داخل بهشت شوم. فرمود:
بنده آزاد کن و اگر نتوانی گرسنه را اطعام کن و تشنه را سیراب نما و امر کن به معروف و نهی نما از منکر، و اگر اینکه هم نتوانی، زبان خود را نگاهدار مگر از خیر«1».علامه مجلسی (رحمه اللّه) در بحار از کتاب مناقب و او به سند خود از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت نموده در تفسیر آیه «فَلَا اقتَحَمَ العَقَبَةَ» آنکه بر بالای صراط، عقبهای است صعبه که طول آن سه هزار سال است. هزار سال سرازیری و هبوط آن است و هزار سال سر بالا صعود آنست و هزار سال در مغیلان و عقارب و حیّات«1» و طریق، صعب و هولناک است، و من اوّل کسی باشم که قطع آن عقبه نمایم و بعد از من علی إبن أبی طالب، و قطع ننماید آن را کسی بدون مشقت مگر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام«2».
تتمه- در کفایة الموحّدین- مقتضای بعض اخبار آنکه در عقبات صراط از هفت چیز سؤال مینمایند:
عقبه اول- سؤال از ایمان خالص، یعنی توحید پروردگار که اعتقاد به لا اله الا اللّه است از روی اخلاص.
عقبه دوم- سؤال از نماز که عمود دین است.
عقبه سوم- سؤال از زکوة و خمس است که از اهمّ فرائض الهیّهاند.
عقبه چهارم- سؤال از روزه است.
عقبه پنجم- سؤال از حج بیت اللّه باشد.
عقبه ششم- سؤال از طهارت ثلاث: وضو و غسل و تیمّم.
عقبه هفتم- که اشدّ از تمام عقبات است، سؤال از مظالم مردم است که حق تعالی قسم یاد فرموده که از ظلم هیچ ظالمی نگذرد مگر اخذ حق مظلوم از ظالم بنماید.«3»
تنبیه- شیخ المحدّثین صدوق (رحمه اللّه) در اعتقادات فرماید: اعتقاد ما آن است که عقبات، هر عقبه از آن اسمی دارد، اسم واجبی یا امری یا نهیی، هرزمانی که منتهی شود انسان به عقبه واجبی و تقصیر نموده در آن، حبس گردد نزد آن عقبه و مطالبه شود به حق الهی در آن، پس اگر بیرون آید از آن به عمل صالحی که مقدم داشته و به رحمتی که تدارک نموده، نجات یابد از آن به عقبه دیگر. همینطور در هر عقبه سؤال شود. اگر از تمام آنها سالم ماند، منتهی شود به دار البقاء. پس حیاتی یابد که موت در آن نیست و سعادتی که شقاوتی با آن نیست، در جوار رحمت سبحانی با انبیاء و اولیاء و صدّیقین.«1»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
16- یا اطعام فقیر و ناداری که از شدّت فقر و بینوائی خاک نشین باشد (مانند فقیر مدقع که از ماده دقعاء یعنی خاک است).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - تأمین مواد غذایى براى تهى دستان و پابرهنگان، به ویژه در دوران خشکسالى، خواسته خداوند از ثروتمندان
یقول أهلکت مالاً لبدًا ... أو إطعام فى یوم ... أو مسکینًا ذا متربة
«متربة» به معناى زمین گیر و نیازمند بودن است (صحاح). این کلمه مصدر «تَرِبَ» است; یعنى، داراى خاک فراوان شد، خاک به دست او رسید، به خاک چسبید، زیان دید و فقیر شد (قاموس). «ذا متربة» کنایه از شدّت فقر است، به حدى که نه فرش و پوشاکى دارد که او را از خاک جدا سازد و نه در خانه او جز خاک، آذوقه اى فراهم مى آید.
2 - مدعیان دروغین انفاق، خاک نشینان را در سال هاى قحطى، گرسنه رها کرده، از مصرف ثروت خود براى سیر کردن آنان دریغ مىورزند.
یقول أهلکت مالاً ... فلااقتحم العقبة ... أو مسکینًا ذا متربة
3 - سیر کردن گرسنگان ـ که در سال هاى قحطى، دستشان از هر آذوقه اى کوتاه است ـ وظیفه اى سنگین، پرارزش و نیازمند همتى والا است.
و ما أدریک ما العقبة ... أو مسکینًا ذا متربة
4 - فضیلتِ تغذیه خویشاوندان یتیم خود، برتر از رساندن غذا به دیگر اقشار محروم جامعه است.
یتیمًا ذا مقربة . أو مسکینًا ذا متربة
5 - تنگدستانى که از هرگونه خوراک و پوشاکى محروم اند، در بین اقشار کم درآمد، سزاوارترین طبقه براى کمک هاى اقتصادى اند.
أو مسکینًا ذا متربة
6 - سرمایه داران، باید تغذیه تهى دستان را بر دیگر کمک هاى خویش ترجیح دهند.
أو إطعـم ... مسکینًا ذا متربة
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
16- أَو مِسکِیناً ذا مَترَبَةٍ- کلمه (مسکین) از سکون و سکون به معنای عدم حرکت و جنبش است. کلمه (متربه) از کلمه تراب میباشد که به معنای خاک است. یعنی یا اطعام شخص بینوائی که از بینوائی و گرسنگی بنحوی زمینگیر و خاکنشین شده که قدرت جنبش و حرکت را ندارد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
[16] و مورد ضروری دیگر برای انفاق به درویش بسیار فقیر است:
«أَو مِسکِیناً ذا مَترَبَةٍ- یا درویش خاکنشین.»
که فقر او را به خاک نشانده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اعظم زارع بيدکي -
تفسیر نمونه
«یا مستمندى خاک نشین را» (او مسکینا ذا متربة).
به این ترتیب این گردنه صعب العبور که انسانهاى ناسپاس هرگز خود را براى گذشتن از آن آماده نکردهاند، مجموعهاى است از اعمال خیر که عمدتا بر محور خدمت به خلق و کمک به ضعیفان و ناتوانها دور مىزند، و نیز مجموعهاى از عقائد صحیح و خالص است که در آیات بعد به آن اشاره شده.
و به راستى گذشتن از این گردنه با توجه به علاقه شدیدى که غالب مردم به مال و ثروت دارند کار آسانى نیست.
در حدیثى آمده است: امام على بن موسى الرضا علیه السّلام هنگامى که مىخواست غذا بخورد دستور مىفرمود سینى بزرگى کنار سفره بگذارند، و از هر غذائى که در سفره بود از بهترین آنها بر مىداشت و در آن سینى برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 505
مىگذاشت، سپس دستور مىداد آنها را براى نیازمندان ببرند، بعد این آیه را تلاوت مىفرمود: (فلا اقتحم العقبة ...)
سپس مىافزود: «خداوند متعال مىدانست که همه قادر بر آزاد کردن بردگان نیستند راه دیگرى نیز به سوى بهشتش قرار داد»!
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.