[ همه لغت ها ]
لغت های سيروس عزيزي (64 مورد)
● سوره بقرة آیه 3 - پژوهش های شخصی
«غیب» : در متن آمده است.
توضيح :
«غیب» در قرآن کریم: ریشهیابی، تعریف و مصادیق
۱. ریشهشناسی و تحلیل لغوی
واژه «غیب» از ریشه «غ- ی- ب» گرفته شده و در لغت به معنای «پنهان شدن، دیده نشدن و ناپیدا بودن» آمده است. ابنفارس در معجم مقاییس اللغة این ریشه را به «پوشیدگی و غایب بودن از حواس» بازمیگرداند. در مفردات راغب نیز «غیب» به «هر آنچه که از حس ظاهری پوشیده باشد»، اطلاق شده است. در منابع لغوی مانند لسان العرب و تاج العروس، «غیب» به معنای «چیزی که از درک مستقیم انسان مخفی است»، معرفی شده و به حوزههای نامحسوس و غیرقابل مشاهده اشاره دارد.
۲. تعریف قرآنی «غیب»
در قرآن کریم، «غیب» به هر آنچه از دسترس علم عادی انسان خارج باشد و تنها از طریق وحی، الهام الهی یا نشانههای الهی قابل شناخت باشد، اطلاق میشود. این مفهوم شامل مسائلی همچون عالم برزخ، فرشتگان، قیامت، و قضا و قدر الهی است. بر این اساس، «غیب» در قرآن به معنای هرآنچه که از حواس ظاهری انسان پوشیده باشد و تنها از طریق وحی یا عقل قابل درک باشد، تعریف میشود.
۳. مصادیق قرآنی «غیب»
کاربردهای قرآنی «غیب» نشان میدهد که این مفهوم در چندین حوزه اصلی مطرح شده است:
الف) غیب مطلق (ویژه خداوند)
علم به غیب، بهطور مطلق در اختیار خداوند است و هیچکس جز او ذاتاً به آن علم ندارد، مگر در صورتی که او اجازه دهد:
✅ ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ﴾ (الأنعام: 59)
✅ ﴿إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ﴾ (یونس: 20)
✅ ﴿قُل لَّا یَعْلَمُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ﴾ (النمل: 65)
✅ ﴿عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا﴾ (جن: 26)
ب) غیب نسبی (اموری که با اجازه الهی قابل درک هستند)
برخی از امور غیبی، اگرچه در ذات خود پنهاناند، اما خداوند آنها را به پیامبران یا اولیای خاص خود میآموزد:
✅ ﴿عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ﴾ (الجن: 26-27)
✅ ﴿وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشَاءُ﴾ (آل عمران: 179)
ج) غیب در وقایع گذشته و تاریخی
برخی آیات، داستانهای انبیا و رخدادهای تاریخی را که از دید انسانها پنهان بوده، و بدون وحی قابل شناخت نبودند با عنوان غیب یاد کردهاند:
✅ ﴿تِلْکَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ﴾ (هود: 49)
✅ ﴿ذَٰلِکَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ﴾ (آلعمران: 44)
د) غیب در ارتباط با ایمان و اعتقاد و نادیدنی های هستی.
یکی از مهمترین ویژگیهای اهل ایمان، باور به غیب است:
✅ ﴿الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ﴾ (البقرة: 3)
هـ) غیب در حوزه عمل و رفتار انسان
برخی آیات به «غیب» در رفتار و نیتهای انسان اشاره دارند:
✅ ﴿ذَلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ﴾ (یوسف: 52)
۴. روابط غیب با مفاهیم دیگر در قرآن
واژه «غیب» در قرآن اغلب با مفاهیمی چون «ایمان»، «وحی»، «شهادت»، «قدر» و «علم» همراه است که نشاندهنده ارتباط معنایی غیب با حوزههای فراتر از علم تجربی است.
الف) همنشینی «غیب» و ایمان
ایمان به غیب از اصول اساسی قرآن است:
✅ ﴿الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ﴾ (بقره: 3)
ب) «غیب» در مقابل «شهادت»
در قرآن، جهان به دو بُعد «غیب» و «شهادت» تقسیم شده است:
✅ ﴿عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾ (توبه: 94)
ج) «غیب» و علم الهی
«غیب» همواره در تقابل با علم محدود بشری قرار دارد:
✅ ﴿وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ﴾ (بقره: 255)
۵. نتیجهگیری
مفهوم «غیب» در قرآن طیف وسیعی از معانی را در بر میگیرد که از علم مطلق الهی گرفته تا وقایع تاریخی، مفاهیم اعتقادی، و اعمال پنهان انسان را شامل میشود. قرآن کریم ضمن تأکید بر اینکه علم غیب بالاصاله مختص به خداوند است، بیان میکند که برخی امور غیبی میتوانند از طریق وحی یا الهام به بندگان خاص منتقل شوند. از اینرو، باید میان «غیب مطلق» (که تنها در اختیار خداوند است) و «غیب نسبی» (که بسته به شرایط میتواند در اختیار افراد خاصی قرار گیرد) تفکیک قائل شد.
ایمان به «غیب» نقش اساسی در تربیت معرفتی و جهانبینی قرآنی دارد، زیرا انسان را به پذیرش حقایقی فراتر از ادراک حسی هدایت میکند. همچنین، ارتباط غیب با وحی و هدایت نشاندهنده جایگاه ویژه آن در نظام الهی است. قرآن تأکید دارد که تنها خداوند بر همه غیبها آگاه است و آگاهی بشر نسبت به آن، همواره محدود و وابسته به اراده الهی خواهد بود.
این بررسی نشان میدهد که «غیب» مفهومی بنیادین در نظام فکری و اعتقادی قرآن است که ارتباطی تنگاتنگ با معرفتشناسی و هدایت الهی دارد.
● سوره فتح آیه 4 - پژوهش های شخصی
«سکینه» : « حضور و تجلی الهی »
توضيح :
ریشهیابی و تحلیل واژه «سکینه» در قرآن کریم
✅ واژه «سکینه» از ریشه «س- ک- ن» گرفته شده که در اصل به معنای آرام گرفتن، ثبات یافتن و از حرکت ایستادن است. این ریشه در زبان عربی مفاهیمی مانند سکون، وقار، طمأنینه و نبود اضطراب و تزلزل را در بر دارد.
✅ «سکینه» بهعنوان اسم، بر نوعی آرامش خاص و استوار دلالت دارد که از ناحیهای برتر به انسان اعطا میشود و او را از تردید، اضطراب و ناپایداری نجات میدهد. این مفهوم با آرامش معمولی که ناشی از اسباب مادی است، تفاوت دارد؛ زیرا «سکینه» در متن بحرانها، ترسها و تزلزلهای روحی نازل میشود و حالتی از اطمینان و وقار معنوی را ایجاد میکند.
✅ در کاربرد قرآنی، «سکینه» موهبتی الهی است که بهعنوان نیرویی غیبی، استواری قلبی و اطمینان درونی را برای پیامبر و مؤمنان فراهم میکند. این سکون و ثبات، نه منفعلانه بلکه نیرویی فعال و مؤثر است که فرد را برای مواجهه با دشواریها توانمند میسازد.
✅ بنابراین، «سکینه» در قرآن به معنای «حضورو تجلی الهی» و نوعی آرامش متعالی است که با شکوه، استواری و تأیید الهی همراه است و در لحظات سخت و سرنوشتساز بر مؤمنان نازل میشود.
محل نزول «سکینه»:
بررسی شش آیهای که واژه "سکینه" در آنها به کار رفته است، نشان میدهد که این واژه همواره در شرایط دشوار و بحرانی نازل شده است. "سکینه" بر پیامبر اکرم (ص)، مؤمنان و گاه بر هر دوی آنها فرو فرستاده شده است. این امر نشان میدهد که "سکینه" موهبتی الهی است که فقط به رسولان و مؤمنان واقعی عطا میشود و شامل کافران، مشرکان و منافقان نمیشود.
ماهیت «سکینه» :
در هیچیک از آیات قرآن، چیستی دقیق «سکینه» به صراحت بیان نشده است، اما آثار و پیامدهای آن روشن است. به عنوان مثال:
✅ در سوره فتح، آیه 4، نزول «سکینه» موجب افزایش ایمان مؤمنان میشود.
✅ در سوره فتح، آیه 18، «سکینه» زمینهساز پیروزی مسلمانان است.
✅ در سوره توبه، آیه 26، «سکینه» همراه با جنود نامرئی الهی ذکر شده که نشانهای از نصرت الهی است.
تفاوت «سکینه» با آرامش مادی
در قرآن، آرامش حاصل از امور مادی نیز ذکر شده است، مانند:
✅ آرامش حاصل از انس با همسران (روم 21).
✅ آرامش شب به عنوان زمان استراحت (فرقان 47).
✅ آرامش خانه به عنوان محل سکونت (نحل 80).
✅ آرامش حاصل از دعای پیامبر (توبه 103).
اما «سکینه» در هیچیک از این موارد به کار نرفته است. این تمایز نشان میدهد که «سکینه» در قرآن به نوعی آرامش خاص و غیبی اشاره دارد که با آرامشهای مادی متفاوت است.
«سکینه» ؛ حضور و تجلی الهی
یکی از نکات مهم در تحلیل این واژه، مفهوم ویژه و عمیق «سکینه» در آیات قرآن است. در سوره بقره، آیه 248، به تابوتی اشاره میشود که در آن «سکینه» از جانب خداوند قرار دارد و حمل آن توسط فرشتگان نشانه مشروعیت حکومت طالوت بر بنیاسرائیل است. در این آیه، «سکینه» به عنوان امری الهی و ناملموس توصیف شده که با نوعی «تجلی الهی» همراه است.
در سایر آیات نیز «سکینه» همواره در شرایط حساس و بحرانی نازل شده و با «جنود الهی» همراه بوده است (مانند سوره توبه، آیه 26 و سوره فتح، آیه 4). این قرائن نشان میدهد که «سکینه» نه فقط یک احساس آرامش بلکه نوعی «حضور و تجلی الهی» است که با خود شکوه و عظمت الهی را به همراه دارد
نتیجهگیری
با توجه به تحلیل ارائه شده، میتوان نتیجه گرفت که «سکینه» در قرآن کریم مفهومی فراتر از آرامش دارد و در واقع به معنای «حضور و تجلی الهی» است که در شرایط دشوار و بحرانی به پیامبر و مؤمنان عطا شده و آنان را از اضطراب و ترس رها میکند. این حضورو تجلی شکوهمند، امری غیبی و نامرئی است که با نشانههایی همچون فرشتگان، تابوت و سپاهیان نامرئی همراه میگردد و زمینهساز نصرت الهی و پیروزی در مواجهه با موقعیت های سخت و شکننده میشود وعلاوه بر آرامش، نوعی ثبات، استواری و جلال معنوی را در دل انسانها ایجاد میکند از این رو، ترجمه این واژه به «حضور الهی» یا «تجلی الهی»، میتواند مفهومی نزدیکتر به درک صحیح قرآنی آن باشد.
● سوره بقرة آیه 279 - پژوهش های شخصی
«ربا» : در متن آمده است.
توضيح :
ربا در قرآن
۱. مقدمه
ربا یکی از مفاهیم کلیدی در اقتصاد اسلامی است که در قرآن کریم بهشدت نکوهش شده است. این واژه در لغت بهمعنای افزایش و رشد است و در اصطلاح قرآنی، به افزایش ناعادلانه در معاملات مالی اطلاق میشود که نقطهی مقابل تجارت مشروع و عادلانه است. قرآن کریم در آیاتی همچون بقره (۲:۲۷۵-۲۷۹)، آلعمران (۳:۱۳۰)، نساء (۴:۱۶۱) و روم (۳۰:۳۹)، ربا را عامل ظلم اقتصادی و فساد اجتماعی معرفی کرده و با لحنی قاطع آن را تحریم نموده است. این آیات نشان میدهند که ربا نهتنها تأثیرات اقتصادی مخربی دارد، بلکه موجب بیعدالتی، استثمار و آشفتگی روحی و اجتماعی میشود. شدت لحن در تحریم ربا، ازجمله اعلان «جنگ با خدا و رسول» (بقره: ۲۷۹)، بیانگر عمق آسیبهای آن در نظام الهی است.
۲. ریشهشناسی واژه «ربا»
واژه «ربا» از ریشه «ر- ب- و» گرفته شده که در زبان عربی به معنای زیاد شدن، فزونی یافتن، رشد کردن و بالا رفتن است. این ریشه در قرآن کریم در معانی مختلفی به کار رفته است که به دو بُعد اساسی اشاره دارد:
افزایش و رشد طبیعی:
در قرآن کریم در توصیف زنده شدن زمین پس از نزول باران از همین ریشه استفاده شده است:
«فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ» (حج: ۵)
«و چون بر آن [زمین] آب فرو فرستیم، به جنبش درمیآید و میروید.»
در این آیه، «رَبَتْ» به معنای رشد طبیعی و حیاتبخش زمین پس از دریافت باران الهی به کار رفته است.
افزایش ظاهری اما بیبرکت:
در برخی آیات، این ریشه برای اشاره به افزایشی بهظاهر سودمند اما در حقیقت بیبرکت و زیانبار به کار رفته است:
«یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ» (بقره: ۲۷۶)
«خداوند ربا را نابود میکند و صدقات را افزایش میدهد.»
در اینجا، تقابل بین ربا و صدقه نشان میدهد که در نظام الهی، ربا ظاهراً موجب افزایش مال میشود، اما در نهایت به تباهی کشیده میشود، در حالی که صدقه رشد و برکت واقعی را در پی دارد.
۳. معنای اصطلاحی در قرآن
در مفهوم اقتصادی، «ربا» به معنای افزایش ناعادلانه و غیرمشروع مال است که در نظامهای مالی ظالمانه به کار گرفته میشود. این واژه در قرآن کریم همواره در تقابل با عدالت مالی و اقتصادی قرار گرفته و از آن به عنوان عاملی برای فساد اقتصادی و ظلم اجتماعی یاد شده است. قرآن با لحنی قاطع ربا را تحریم کرده و آن را نهتنها از نظر اقتصادی، بلکه از منظر اخلاقی و معنوی نیز زیانبار دانسته است.
بنابراین، معنای واژه «ربا» در قرآن، برخلاف رشد طبیعی و فزایندهای که در خلقت الهی وجود دارد، افزایشی غیرمشروع، فریبنده و نابودکننده است که سرانجامی جز زیان و تباهی ندارد.
۴. انواع ربا در قرآن
ربای قرضی:
ربای قرضی نوعی از ربا است که در آن وام دهنده مبلغی بیش از اصل قرض را مطالبه میکند. این نوع ربا در قرآن کریم بهشدت محکوم شده است:
سوره بقره (۲:۲۷۵): «وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا»
سوره بقره (۲:۲۷۹): «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ»
ربای معاملی:
ربای معاملی به افزایش ناعادلانه در مبادلهی کالاهای همجنس گفته میشود، مانند تبادل یک کیلوگرم گندم با یک و نیم کیلوگرم گندم. این نوع ربا باعث ظلم اقتصادی و بهرهکشی میشود.
سوره روم (۳۰:۳۹): «وَمَا آتَیْتُم مِّن رِّبًا لِّیَرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یَرْبُو عِندَ اللَّهِ...»
۵. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ربا در قرآن
قرآن کریم پیامدهای مختلف و گستردهای را برای ربا بیان کرده است که نهتنها به جنبههای اقتصادی بلکه به ابعاد اجتماعی و اخلاقی نیز مرتبط میشود. ربا در قرآن به عنوان پدیدهای که فساد و تباهی را در پی دارد، معرفی شده و به طور خاص به آثار آن بر روابط مالی، اخلاق انسانی، و ساختار اجتماعی اشاره شده است. در این راستا، قرآن کریم چندین پیامد را برای ربا ذکر کرده است که در ادامه به تفصیل مورد بررسی قرار میگیرد:
ظلم و استثمار در روابط مالی:
یکی از پیامدهای اصلی ربا، ظلم و استثمار در روابط مالی است. قرآن در آیه بقره (۲:۲۷۹) میفرماید: «فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ» که به این معناست که در معاملات مالی، باید هیچگونه ستمی به کسی وارد نشود و هیچکس نباید ظلم ببیند. ربا موجب میشود که یکی از طرفین به طور غیرعادلانه سودی غیرمنصفانه به دست آورد.
نابودی برکت و فساد اقتصادی:
در آیه بقره (۲:۲۷۶) آمده است: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ» که به وضوح نشان میدهد که ربا موجب نابودی برکت در مال میشود.
ایجاد فاصله طبقاتی و نابودی همبستگی اجتماعی:
ربا به طور آشکار موجب افزایش شکاف طبقاتی و تمرکز ثروت در دست عدهای خاص میشود. این پدیده سبب ایجاد فاصلههای اجتماعی و اقتصادی عمیقی میگردد که در نهایت منجر به تضعیف همبستگی اجتماعی و توازن میان افراد جامعه میشود.
وابستگی و تضعیف اقتصادی افراد و جوامع:
ربا باعث میشود که افراد و جوامع اقتصادی وابسته به سرمایهداران و سودجویان شوند. در واقع، ربا باعث تضعیف استقلال اقتصادی میشود و این وابستگی منجر به ضعف عمومی در جوامع میگردد.
تخریب ارزشهای اخلاقی و انسانی:
یکی دیگر از پیامدهای منفی ربا، تخریب ارزشهای اخلاقی و انسانی است. ربا موجب میشود که سودجویی غیرمولد جایگزین فعالیتهای تولیدی و کار مفید شود. این امر نه تنها منجر به بحرانهای اقتصادی میشود، بلکه به فساد اخلاقی نیز میانجامد.
اعلان جنگ با خدا و رسول:
قرآن در آیه بقره (۲:۲۷۹) میفرماید: «فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ»، که در آن به شدت تأکید میکند که هرکس به ربا ادامه دهد، در حقیقت به جنگ با خدا و پیامبرش برخاسته است.
بیبرکتی و تباهی مالی:
همانطور که در آیه بقره (۲:۲۷۶) آمده است: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ»، خداوند مال حاصل از ربا را محو و نابود میکند.
آشفتگی روحی و روانی:
در آیه بقره (۲:۲۷۵) آمده است: «الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَا لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ»، که بیان میکند کسانی که ربا میخورند، در دنیا و آخرت دچار آشفتگی و بیثباتی روانی خواهند شد.
عدم سعادت در آخرت:
در آیه بقره (۲:۲۷۵) نیز اشاره شده است: «وَأُحِلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا»، که نشان میدهد در آخرت، رباخواران از سعادت و رحمت الهی محروم خواهند شد.
۶. نتیجهگیری
بر اساس آیات قرآن، ربا بهعنوان یک نظام اقتصادی ناعادلانه و مخرب معرفی شده است که به طور گستردهای موجب استثمار، فقر، فساد اقتصادی و اجتماعی میگردد. قرآن کریم با تأکید و شدت تمام، ربا را تحریم کرده و در عواقب آن به وضوح از پیامدهایی چون «اعلان جنگ با خدا و رسول» یاد میکند. این تحریم از نظر قرآن بر پایه اصول عدالت، حفظ تعادل اقتصادی و جلوگیری از ظلم در معاملات مالی استوار است.
واژه «ربا» در قرآن به معنای افزایش غیرطبیعی و نامشروع مال است که باعث تباهی، نابودی برکت و فساد در اقتصاد و جامعه میشود. قرآن کریم با صراحت اعلام میکند که ربا نه تنها یک آسیب اقتصادی، بلکه یک معضل معنوی و اخلاقی است که اثرات منفی آن بر روح انسانها و روابط اجتماعی به وضوح مشهود است. این آسیبها به صورت روانی، اجتماعی و حتی معنوی نمایان میشود، بهگونهای که فرد رباخوار از نظر روحی و اخلاقی دچار آشفتگی میگردد و جامعه در معرض شکاف طبقاتی و فساد اقتصادی قرار میگیرد.
در مقابل، قرآن کریم تجارت مشروع و عادلانه را جایگزین ربا دانسته و پیشنهادهایی چون قرضالحسنه و انفاق را مطرح میکند تا نظام مالی سالم و متعادل را تقویت نماید. این رویکرد قرآن در راستای ایجاد یک سیستم اقتصادی عادلانه است که در آن افراد به جای استفاده از روشهای ناعادلانه مانند ربا، به راههای مشروع و انسانی دست یابند.
بنابراین، تحلیل دقیق واژه «ربا» در قرآن نشان میدهد که این مفهوم تنها به یک مسئله اقتصادی محدود نمیشود، بلکه بر ابعاد اخلاقی و معنوی زندگی انسانی نیز تأثیرگذار است. ربا در قرآن نه تنها بهعنوان یک پدیده اقتصادی ناعادلانه، بلکه بهعنوان تهدیدی علیه ارزشهای انسانی و اجتماعی شناخته شده است. به این ترتیب، قرآن کریم با تحریم شدید ربا و معرفی راهکارهای بدیل، تلاش دارد تا جامعهای عادلانه و منصفانه بسازد که در آن ظلم و فساد مالی جایی نداشته باشد.