----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
بقرة
جزء : سوم
وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني‏ کَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتي‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلي‏ وَ لکِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبي‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلي‏ کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَکَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَکيمٌ260مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ261الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذيً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ262قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذيً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَليمٌ263يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذي‏ کَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلي‏ شَيْ‏ءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرينَ264
ترجمه جناب آقاي صفوي
260) و یاد کن هنگامى را که ابراهیم گفت: پروردگارا، به من بنماى که چگونه مردگان را زنده مى کنى ؟ فرمود: آیا علاوه بر ندانستن چگونگى آن، ایمان نیز نیاورده اى ؟ گفت: چرا، ولى پرسیدم تا دلم آرام گیرد. فرمود: چهار پرنده از این پرندگان را بگیر، سپس آنها را در حالى که با خود مأنوس ساخته اى بکُش و قطعه قطعه کن، آن گاه بر هر کوهى بخشى از آنها را قرار ده، سپس آنها را فراخوان که شتابان به سوى تو مى آیند، و بدان که خداوند مقتدرى است که هیچ چیز از او پنهان نیست و حکیمى است که همه کارهایش براساس حکمت است.

261) حکایت کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند همچون حکایت دانه اى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه اى صد دانه باشد. و خداوند براى هر که بخواهد آن را دو چندان مى کند، و خداوند را بخششى گسترده است و مى داند چه کسى درخورِ بخشش است.

262) کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، سپس در پى انفاق خود نه کمترین منّتى مى گذارند و نه اندک آزارى مى رسانند، پاداش خود را نزد پروردگارشان خواهند داشت، و نه ترسى آنان را فرو مى گیرد و نه اندوهگین مى شوند.

263) با تهیدستان سخنى نیکو گفتن و از خطاى آنان درگذشتن، بهتر از صدقه اى است که آزارى در پى آن باشد. شما نیز خود را به اخلاق الهى متصف کنید، چرا که خداوند بى نیاز است و هرگز بخشش خود را بزرگ نمى شمرد تا بدین وسیله به کسى آزارى برساند، و بردبار است و در کیفر خطاکاران شتاب نمى کند.

264) اى کسانى که ایمان آورده اید، صدقه هاى خود را با منّت نهادن و آزار رساندن تباه نکنید، همچون کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى کند و خدا را در فراخوانى به انفاق باور نمى کند و به سراى آخرت که روز پاداش و جزاست ایمان ندارد. پس حکایت او همچون حکایت صخره اى است صاف که بر آن خاکى بوده و بارانى تند به آن رسیده و خاک را شسته و آن را به صورت سنگى صاف برجاى گذاشته است. آرى همان گونه که کشاورز از این خاک و باران محصولى به دست نمى آورد، ریاکاران نیز نمى توانند به اندکى از آنچه فراهم کرده اند دست بیابند، و خداوند مردم کفرپیشه را هدایت نمى کند.

44
44