● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر مجمع البیان
منیّت واقعى در پرتو ایمان و تقوا پس از ترسیم گرفتارى و نگونسارى شرک گرایان و بیداد پیشگان در آیات پیش، اینک روشنگرى مى کند که امنیّت و آرامش در این سراوسراى آخرت تنها در گرو ایمانِ آگاهانه و خالصانه و پرواپیشگى است، و بر این اساس است که آن مردم شایسته کردارى که بر فرمان خدا دل مى سپارند و براساس مقررات او زندگى مى کنند، خدا آنان را دوست مى دارد و در روز رستاخیز نیز نه بیمى از کیفر دارند و نه اندوهگین خواهند شد.
در این مورد در این آیه شریفه مى فرماید:
اَلا اِنَّ اَوْلِیاءَ اللَّهِ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ.
بهوش باشید که دوستان راستین خدا نه ترسى دارند و نه اندوهگین خواهند شد.
در این مورد که دوستان خدا در آیه شریفه چه کسانى هستند، دیدگاه ها متفاوت است:
1 - به باور برخى، دوستان خدا کسانى هستند که نشان نیکى و خوبى در سیمایشان آشکار است.
2 - و به باور برخى دیگر، دوستان خدا کسانى هستند که معیار و ملاک دوستى و دشمنى آنان خدا و در راه اوست.
3 - ازدیدگاه پاره اى همچون «ابن زید» منظور از دوستان خدا کسانى هستند که ایمان آورده و پرواپیشه ساخته اند؛ و آیه دوّم در حقیقت آیه نخست را تفسیر مى کند.
4 - و از دیدگاه چهارمین امام نور منظور ازدوستان خدا کسانى هستند که مقررات او رااحترام گذارند و به فرمان پیامبرش عمل کنند، از آنچه خدا تحریم فرموده است بپرهیزند و در این سراى زود گذر و فناپذیر پارسایى پیشه سازند و به پاداش پرشکوه خدا مشتاق باشند، روزى حلال و پاکیزه را در زندگى بجویند و هزینه کنند و نظرشان از به دست آوردن ثروت و امکانات، فخر فروشى و روى هم انباشتن آنها نباشد و حقوق آن را بپردازند.
«اِنّهم الّذین ادّوا فرائض اللّه، و اخذوا بسنن رسول اللّه، وتورّعوا عن محارم اللّه، و زهدوا فى عاجل هذه الدّنیا، ورغبوا فیما عنداللّه.»(72)
5 - و برخى نیز بر آنند که دوستان خداکسانى هستند که گفتار و عملکردشان هماهنگ با حق و عدالت است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
مجمع البیان
لا اِنَّ اَوْلِیاءَ اللَّهِ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ.
بهوش باشید که دوستان راستین خدا نه ترسى دارند و نه اندوهگین خواهند شد.
در این مورد که دوستان خدا در آیه شریفه چه کسانى هستند، دیدگاه ها متفاوت است:
1 - به باور برخى، دوستان خدا کسانى هستند که نشان نیکى و خوبى در سیمایشان آشکار است.
2 - و به باور برخى دیگر، دوستان خدا کسانى هستند که معیار و ملاک دوستى و دشمنى آنان خدا و در راه اوست.
3 - ازدیدگاه پاره اى همچون «ابن زید» منظور از دوستان خدا کسانى هستند که ایمان آورده و پرواپیشه ساخته اند؛ و آیه دوّم در حقیقت آیه نخست را تفسیر مى کند.
4 - و از دیدگاه چهارمین امام نور منظور ازدوستان خدا کسانى هستند که مقررات او رااحترام گذارند و به فرمان پیامبرش عمل کنند، از آنچه خدا تحریم فرموده است بپرهیزند و در این سراى زود گذر و فناپذیر پارسایى پیشه سازند و به پاداش پرشکوه خدا مشتاق باشند، روزى حلال و پاکیزه را در زندگى بجویند و هزینه کنند و نظرشان از به دست آوردن ثروت و امکانات، فخر فروشى و روى هم انباشتن آنها نباشد و حقوق آن را بپردازند.
«اِنّهم الّذین ادّوا فرائض اللّه، و اخذوا بسنن رسول اللّه، وتورّعوا عن محارم اللّه، و زهدوا فى عاجل هذه الدّنیا، ورغبوا فیما عنداللّه.»(72)
5 - و برخى نیز بر آنند که دوستان خداکسانى هستند که گفتار و عملکردشان هماهنگ با حق و عدالت است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» یوسفعلی
1451. Allah's all-embracing knowledge and constant watchful care over all His creatures, maybe a source of fear to sinners, but there is no fear for those whom He honours with His love and friendship - neither in this world nor in the world to come.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
بعد از موعظۀ امت، در مقام بشارت اولیاء و دوستان خود مى فرماید: أَلاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ :آگاه باشید بتحقیق دوستان خدا کسانى که مطیع امر الهى و متبع فرمان سبحانیند لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ :ترسى نیست بر ایشان روز قیامت از عقاب و عذاب وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ :و اندوهگین نشوند به نقص ثواب و خوف عقاب
تنبیه مفسرین اختلاف نموده در «اولیاء اللّه» به وجوهى: 1 در جوامع سعید بن جبیر گوید: از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله پرسیدند اولیاى خدا کیستند؟ فرمود: «قوم یذکّرون اللّه برؤیتهم» یعنى جماعتى که چون مردمان ایشان را ببینند خداى را یاد کنند و دیدار آنها مردمان را لطف باشد در ذکر حق تعالى
2 صافى :عیاشى از حضرت باقر علیه السّلام روایت نموده که در کتاب حضرت على بن الحسین علیهما السلام یافتیم: آگاه باشید بتحقیق اولیاى خدا خوفى نیست بر ایشان و محزون نشوند، زیرا ادا نمودند واجبات الهى را، و اخذ کردند سنت رسول سبحانى را، و پرهیز نمودند از محرمات خدا، و تارک شدند در لذایذ عاجله دنیاى دنیه، و راغب شدند به نعم آجلۀ آخرت باقیه، و کسب کردند طیبات رزق را بدون تفاخر و تکاثر، پس انفاق کنند حقوق واجبۀ الهى را این جماعتند کسانى که مبارک گرداند خدا در آنچه کسب کردند و ثواب برند بر خیراتى که مقدم داشتند براى آخرت خود
3 مراد شیعیان حضرت حجة عصر عجل اللّه فرجه باشند، چنانچه در اکمال الدین صدوق (قدس سره) عن الصّادق علیه السّلام طوبى لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فى غیبته، و المطیعین له فى ظهوره، اولئک اولیاء اللّه الّذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون
از حضرت صادق علیه السّلام فرمود: خوشا به حال شیعۀ قائم ما، آنان که منتظرند ظهور موفور السرور آن سرور را در غیبت آن حضرت، و مطیع اویند در ظهور او، آن جماعت اولیاى خدایند که خوف و حزنى بر ایشان نیست
4 در کافى: عن ابى عبد اللّه علیه السّلام قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: من عرف اللّه و عظّمه منع فاه من الکلام و بطنه من الطّعام و عنا نفسه بالصّیام و القیام قالوا بآبائنا و امّهاتنا رسول اللّه هؤلاء اولیاء اللّه قال: انّ اولیاء اللّه سکتوا فکانوا سکوتهم ذکرا و نظروا فکان نظرهم عبرة و نطقوا فکان نطقهم حکمة و مشوا فکان مشیهم بین النّاس برکة لو لا آجال الّتى قد کتبت علیهم لم تقرّ ارواحهم فى اجسادهم خوفا من العذاب و شوقا الى الثّواب
از حضرت صادق علیه السّلام از حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله اوصاف اولیاء خدا را بیان فرموده که: هرکس معرفت الهى را دارا و عظمت سبحانى را دانست، منع کند دهان خود را از فضول کلام، و شکم خود را از فضول طعام، و به زحمت اندازد نفس خود را به صیام و قیام عرضه داشتند: پدر و مادر ما فداى شما اینها اولیاء خدایند؟ حضرت تأکید فرماید که: اولیاى خدا سکوتشان ذکر است، یعنى نزد سکوت، قلوب مشغول ذکر الهى باشد، و نظر کنند به نظر عبرت و اعتبار، و نطق نمایند به صواب و صلاح دنیا و آخرت، و مشى نمایند میان مردم به خیر و برکت اگر آجال مکتوبه بر ایشان نبود، قرار نداشت ارواح آنها در اجساد ایشان به سبب خوف از عقاب و شوق به ثواب، این اشاره است به تساوى خوف و رجاى ایشان
5 مراد کسانیند که دوستى نمایند براى خدا در تفسیر ابو الفتوح رازى (قدس سره) فرمود: پیغمبر محترم صلّى اللّه علیه و آله: خداى را بندگانى هستند که نه پیغمبرانند نه شهیدان، و شهیدان را بر درجات آنها غبطه باشد روز قیامت عرضه داشتند: یا رسول اللّه، کیستند و عمل آنها چیست، بفرما تا ما ایشان را دوست داریم فرمود: قومى هستند که با هم دوستى کنند براى خدا بدون رحم و خویشى و نه وصله مالى، و اللّه صورتشان منوّر، و بر منابر نور، و ایشان را خوف و حزنى نباشد
6 مراد اولیاء اللّه کسانیند که آیۀ شریفۀ بعد وصف فرماید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
62 أَلاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ
این آیه و دو آیۀ بعدى در بیان حال نیکوکاران است که در ضمن بیان حال مشرکان نقل شده است، ظاهرا به علّت تقابل نور و ظلمت چنین شده که در ضمن ظلمت یادى از نور شده باشد، اولیاء به معنى دوستان است که بر مؤمنان تطبیق مى شود و از گفتۀ خدا پیروى مى کنند
خوف در زندگى انسان به علّت تمام شدن نعمت و توفیق در آینده و حزن به علّت کمبود فعلى است به عبارت دیگر انسان مى ترسد از اینکه آنچه فعلا دارد ادامه پیدا نکند و محزون است از اینکه چرا فعلا کمبود دارم یک زندگى که در آن نه خوف باشد و نه اندوه، در دنیا قابل پیاده شدن نیست، تحقق حقیقى آن در بهشت خواهد بود
در بعضى از آیات که این جمله در خصوص زندگى دنیا آمده است مراد از آن یا حتمى بودن سعادت مؤمنان در قیامت و یا منظور سعادت نسبى در دنیاست در آیۀ فوق ظاهرا شامل دنیا و آخرت است به آن دو معنى که گفته شد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
أَلاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ آگاه باش همانا بر دوستان خدا ترسى و خوفى نیست و آنها محزون نمى باشند، اگرچه آیه اطلاق دارد و شامل دنیا و آخرت مى گردد لکن نظر ببعض آیات که پیمبران در بعض موارد اظهار خوف مى کردند مثل قول زکریا ع که گفت (إِنِّی خِفْتُ اَلْمَوٰالِیَ مِنْ وَرٰائِی) و نیز آیه راجع بموسى ع (فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً ، فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمّٰا خِفْتُکُمْ ) بنابراین آیات که صریح در این است که در پیمبران نیز در دنیا خوف بوده بایستى آیه را حمل به قیامت نمود که اولیائند که در قیامت هیچ خوفى و ترسى براى آنها نیست و در محلّ امن وامان قرار گرفته اند شیخ طنطاوى در تفسیر جواهر در ذیل آیه (أَلاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ ) بیان مفصل بسیار جالبى دارد و ما براى اختصار از تفصیل آن خوددارى مى نمائیم و مختصرى از آن را براى وضوح در اینجا ترجمه مى کنیم
پس از بیان طولانى در آخر بیاناتش گفته:بدان که اولیاء و انبیاء و علماء و اکابر و حکماء جمیعا و تمامشان مى ترسند و محزونند لکن خوف و حزن نزد آنها جزئى است نه کلى زیراکه آنها معتقدند که نهایت هر چیزى او خدا است که او آفریننده است و امور را بسوى او تفویض مى کنند،و ایضا وقتى عبد درعمل جدوجهد نمود و هرچه بر او واجب بود به آن عمل کرد پس آنچه بر او تقدیر شده و واقع گردید حزن چنین کسى نسبت بحزن جهّال آنهائى که نظرشان قاصر است اندک است
این چنین است حال عامه بطور اجمال،لکن حال خواص این است که بنده وقتى در معرفت خداى غرق گردید به طورى که در آن لحظه به قلبش غیر از خدا چیزى خطور ننماید پس در این ساعت براى وى ولایت تامه حاصل گردیده و صاحب چنین ولایت نه از چیزى مى ترسد و نه بسبب چیزى محزون مى گردد، چگونه در چنین حالى تعقل مى کند درصورتى که خوف و حزن حاصل نمى گردد مگر پس از شعور بچیزى،و کسى که در نور جلال اللّه غرق گردیده در آنچه غیر خدا است غافل است پس محال است اینکه براى او خوف و حزنى باشد و این است درجه عالیه،و مردم در هر وقتى مشاهده مى کنند کسى را که در حال استغراق به معشوقش مال و اولادش را فراموش مى کند و نیز کسى را که مستغرق الهم است در کارى و تماما حالشان همین طور است و چنین حالى مخصوص ببعضى اوقات است دائمى نیست و کلّ این حالاتى که گفتیم در دنیا است امّا احوال مردم در آخرت اولیاء و انبیاء آنها کسانى مى باشند که براى آنها خوفى نیست و آنها محزون نمى باشند
از ابراهیم خواص نقل شده که در بیابانى بود با یک نفر از مریدان و اتفاقا در شبى براى وى یک قوه قوى و کشف تام ظهور نمود در جاى خود نشسته بود و سبعى نزدیک او آمد مرید از ترس جانش سر درخت رفت و شیخ هیچ از سبع نترسید وقتى صبح شد از این حالت برگشت و در شب دیگر یک بعوضه بدست او اذیت مى نمود شیخ از آن بعوضه اظهار جزع نمود مرید گفت چگونه توان این حال را بحال شب گذشته نسبت داد شیخ گفت آن شبى که تحمل سبع نمودم بقوت وارد غیبى بود و چون این حال زائل گردید من ضعیف ترین خلق خدایم، و این حکایت خواه صحیح باشد یا نباشد این رمز است بحال تمام مردم که اگر وارد گردد بر آنها واردى و هم آنها را فراگیرد و آن وارد او را مشغول گرداند و بسا مى شود در جنگ دست مرد قطع مى گردد و ادراک الم نمى کند و در اینجا در محبت خدا گاهى شعور محب زائل مى شود و مشاهده جمال بر نفس غالب مى گردد
[بیان طنطاوى به پایان رسید] و اگرچه(ولى)به چند معنى آمده لکن در اینجا بقرینه موقع مقصود از اولیاء که جمع ولى است بمعنى دوستان خدا است،و(الا)اشاره به عظمت آنها است و در این آیه و آیات بعد آنها را بصفاتى معرفى مى نماید که اولیاء خدا به این صفات شناخته شوند
1 (لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ ) براى آنها خوف و ترسى نیست زیراکه دوست داران خدا که مطیع و منقاد امر اویند بجز از خدا از هیچ چیز باک ندارند زیراکه خوف ناشى از ورود امر مکروهست و اینها چون همه چیز را از خدا مى دانند این است که هرچه از او رسید در نظر آنها مطلوب است نه مکروه و لو آنکه در نظر ناملایم آید
2 (وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ ) دوستان خدا همیشه به نعمتهاى او و اشراق نور معرفت که در قلبشان طلوع نموده شادانند و بر مزخرفات دنیا دل نبسته اند تا اینکه از فقدان آن محزون باشند
سعید بن جبیر از رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلم نقل مى کند که از حضرتش پرسیدند اولیاء خدا کیانند گفت آنها چنینند که وقتى مردم آنها را ببینند خدا را یاد کنند و راوى خبر گفته از رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلم شنیدم که مى گفت براى خدا بندگانى است که نه پیمبرند و نه امامند و در قیامت پیمبران و شهیدان بر مقام اینها غبطه مى خورند گفتند اینها کیانند و عمل آنها چیست بگو تا ما ایشان را دوست داریم فرمود آنان جماعتى مى باشند که براى خدا باهم دوستى مى کنند بدون اینکه بین آنها قرابتى باشد و اللّه رویهاى آنها نورانى و بر منبرهاى نور باشند چون مردم ترسند آنها نترسند و چون مردم اندوهگین باشند آنها محزون نباشند[ابو الفتوح] شیخ بهائى رحمة اللّه علیه در اربعین خود بسند متصل الى الشیخ الصدوق ثقة الاسلام محمد بن بابویه القمى عن الحسین بن احمد بن ادریس عن ابیه عن احمد بن محمد بن خالد عن محمد بن على الکوفى عن محمد بن سنان عن عیسى الجریزى عن الامام جعفر بن محمد الصادق عن ابیه محمد الباقر عن ابیه زین العابدین عن ابیه سید الشهداء عن ابیه امیر المؤمنین علیهم السّلام حدیثى نقل مى کند که ما در اینجا براى وضوح آن را ترجمه مى کنیم: رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلم فرمود کسى که خدا را شناخت و او را بزرگ دانست نگاه مى دارد دهنش را از کلام و شکمش را از طعام و نفسش را به زحمت مى اندازد بروزه و نماز،اصحاب گفتند یا رسول اللّه آباء و امهات ما فداى تو آیا اینهایند اولیاء اللّه حضرت فرمود اولیاء اللّه سکوت مى کنند و سکوت آنها فکر است و تکلم مى کنند و کلام آنها ذکر است و نظر مى کنند و نظر آنها عبرت است و سخن مى گویند و سخن آنها حکمت است و بین مردم راه مى روند و مشى آنها بین مردم برکت است و آنان چنینند که اگر نبود مدت هایى که براى آنها نوشته شده ارواح آنها در اجسادشان قرار نمى گرفت خوفا من العذاب و شوقا الى الثواب
[پایان] از بحر الحقایق نقل مى کنند که گفته مراد از اولیاء کسانى مى باشند که دشمن نفس خودند و نیز از کشف الاسرار است که در وصف اولیاء چنین گفته اولیاء عنوان شریعتند و برهان حقیقت ظاهرشان باحکام شرع آراسته و باطن ایشان بانوار فقر پیراسته
مثنوى در وصف اولیاء اللّه گفته: رخش ز میدان ازل تاخته گوى بچوگان ابد باخته معتکفان حرم کبریاء شسته دل از صورت کبر و ریاء راه نوردان شکسته قدم رازگشایان فروبسته دم
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
أَلاٰ إِنَّ أَوْلِیٰاءَ اَللّٰهِ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ امام على علیه السّلام اولیاى خدا را چنین توصیف مى کند: «آنان کسانى هستند که به درون دنیا مى نگرند، هرگاه مردم به برون آن بنگرند براى آیندۀ دنیا کار مى کنند، هرگاه مردم براى حاضر آن کار کنند
ازاین رو، آنان چیزى هواى نفس را نابود مى کنند که بیم دارند آنان را نابود کند و چیزى را از دنیا رها مى کنند که مى دانند آن هم آنان را رها خواهد کرد» و نیز مى فرماید: «بهترین مردم در پیشگاه پیامبران، داناترین آنان به دستوراتى است که آنان [از سوى خدا] آورده اند و دوست محمّد صلّى اللّه علیه و آله کسى است که از خدا فرمان برد، هرچند خویشاوند او نباشد و دشمن محمّد صلّى اللّه علیه و آله کسى است که خدا را معصیت کند، هرچند خویشاوند او باشد» معناى این سخنان على علیه السّلام آن است که تنها تصدیق پیامبر، بدون تقوا و عمل، هیچ سودى ندارد خداوند نیز با این سخن خود بدان اشاره مى کند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.