● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ (8)
ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ: پس هر آینه پرسیده شوند مردمان، یَومَئِذٍ: در آن روز به وقت محاسبه، عَنِ النَّعِیمِ: از نعمتها که بدان مشغول شدید و از ستایش منعم غافل شدید. خطاب متوجه است به کسانی که شغل دنیا او را از امر دین و آخرت باز داشته و شکر منعم را ننموده و حق تعالی به تمام مکلفان فرماید ای معاشر مکلّفان پرسیده خواهید شد از نعمتی که به شما عطا شده که در چه چیز صرف نمودید.
بیان- در اینکه نعمت اقوالی است:
1- آب سرد یا سایه خنک یا لذت خواب.
2- ماکل و مشرب و ملاذ.
3- صحت و فراغت.
4- نان گندم و آب سرد و نشیمنی که در آنجا متوطن شود.
5- نعمت صحت و گوش و چشم و قلب است چنانچه فرماید: «إِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنهُ مَسؤُلًا».«2»
6- نبوت حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که رحمت تامه و نعمت شامله است بر تمام عالمیان، پس همه را از ملت و دعوت و اتباع سنت خواهند پرسید.- از حضرت باقر و صادق علیهما السلام: مروی است مراد به اینکه نعمت ولایت امیر المؤمنین علیه السّلام [است]«1» که تمامیت نعمت به آن است.
چنانچه فرماید «وَ أَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی».
8- عیاشی روایت نموده که ابو حنیفه اینکه را از حضرت صادق علیه السّلام پرسید. حضرت فرمود: نعیم نزد تو چیست! گفت طعام و آب سرد است.
حضرت فرمود اگر حق تعالی روز قیامت تو را در حساب نگاهدارد تا آنکه تو را از هر نعمت و شربت آبی که آشامیدی سؤال کند، پس وقوف تو به طول انجامد. گفت فدایت شوم پس نعمت کدام است! حضرت فرمود: نحن اهل البیت النّعیم الّذی انعم اللّه بنا علی العباد و بنا ائتلفوا بعد ان کانوا مختلفین و بنا الّف اللّه بین قلوبهم و جعلهم اخوانا بعد ان کانوا اعداء و بنا هداهم اللّه للاسلام و هی النّعمة الّتی لا تنقطع و اللّه سائلهم عن حقّ النّعیم الّذی انعم به علیهم و هو النّبیّ و عترته.
یعنی نعیم که سؤال کرده شود از او، مائیم اهل بیت. و حق سبحانه به ما انعام فرموده بر بندگان و بما الفت گرفتهاند بعد از آنکه مختلف بودند و متفرق، حق تعالی به ما الفت افکند در دلهای ایشان و آنها را برادر هم گردانید بعد از آنکه دشمنان بودند و ما ایشان را به دین اسلام راه نمودیم و اینکه نعمتی است که منقطع نشود و خدای تعالی ایشان را از حق اینکه نعمتی که به آن انعام فرموده است بر ایشان، سؤال خواهد کرد و اینکه نعمت، حضرت رسالت و عترت اطهار او علیهم السّلاماند«2».
9- عیون اخبار الرضا- به سند صحیح از ابراهیم بن عباس صولی گفت من خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم. حضرت فرمود در دنیا نعیم حقیقی نیست. جمعی در آن مجلس بودند، گفتند: خداوند فرموده «لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍعَنِ النَّعِیمِ» اینکه نعم دنیا و آب سرد است حضرت فرمود به اینکه طریق تفسیر میکنید و آن را بر چند وجه توجیه مینمائید. طایفهای از شما آب سرد تعبیر کنند، جمعی به طعام و گروهی به خواب خوش و چنین نیست که میگویند. فرمود خدا سؤال نکند بندگان خود را از آنچه به فضل خود بر ایشان انعام فرموده و بر ایشان منت ننهد، چه امتنان نعم از مخلوق قبیح است. پس چگونه آن را نسبت به خالق توان داد و لکن مراد به نعیم در اینکه آیه دوستی ما و موالات ما اهل بیت که حق تعالی از آن سؤال خواهد کرد، بعد از توحید و نبوت، زیرا هر گاه بنده به اینکه نعیم وفا کند، او را به روضه رضوان رساند که هرگز فنا و زوال نیابد«1».
10- و نیز در عیون«2» از آن حضرت روایت شده، انّ اوّل ما یسئل عنه العبد یوم القیمة الشّهادة و النّبوّة و موالاة علیّ بن أبی طالب علیه السّلام.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
﴿ثُمَّ لَتُسْـَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴾
(Then on that Day you shall be asked about the delights!) meaning, `on that Day you all will be questioned concerning your gratitude towards the favors that Allah blessed you with, such as health, safety, sustenance and other things. You will be asked did you return His favors by being thankful to Him and worshipping Him.' Ibn Jarir recorded that Al-Husayn bin `Ali As-Suda'i narrated to him from Al-Walid bin Al-Qasim, who reported from Yazid bin Kaysan, who reported from Abi Hazim, who reported from Abu Hurayrah that he said, "Once while Abu Bakr and `Umar were sitting, the Prophet came to them and said,
«مَا أَجْلَسَکُمَا ههُنَا؟»
(What has caused you two to sit here) They replied, `By He Who has sent you with the truth, nothing has brought us out of our houses except hunger.' The Prophet said,
«وَالَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ مَا أَخْرَجَنِی غَیْرُه»
(By He Who has sent me with the truth, nothing has brought me out other than this.) So they went until they came to the house of a man from the Ansar, and the woman of the house received them. The Prophet said to her,
«أَیْنَ فُلَانٌ؟»
(Where is so-and-so) She replied, `He went to fetch some drinking water for us.' So the man came carrying his bucket and he said, `Welcome. Nothing has visited the servants (of Allah) better than a Prophet who has visited me today.' Then he hung his bucket near a palm tree, and climbed it and returned to them with a cluster of dates. So the Prophet said,
«أَلَا کُنْتَ اجْتَنَـیْتَ؟»
Why didn't you pick (some of them)) The man replied, `I wanted you to choose with your own eyes.' Then he took a blade (to slaughter a sheep) and the Prophet said,
«إِیَّاکَ وَالْحَلُوب»
(Do not slaughter one that gives milk.) So he slaughtered a sheep for them that day and they all ate. Then the Prophet said,
«لَتُسْأَلُنَّ عَنْ هَذَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ، أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمُ الْجُوعُ، فَلَمْ تَرْجِعُوا حَتَّى أَصَبْتُمْ هَذَا، فَهَذَا مِنَ النَّعِیم»
(You will be asked about this on the Day of Judgement. Hunger caused you to come out of your homes and you did not return until you had eaten this meal. So this is from the delights.)'' Muslim also recorded this Hadith. It has been confirmed in Sahih Al-Bukhari and the Sunans of At-Tirmidhi, An-Nasa'i and Ibn Majah from Ibn `Abbas that the Messenger of Allah said,
«نِعْمَتَانِ مَغْبُونٌ فِیهِمَا کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ: الصِّحَّةُ وَالْفَرَاغ»
(Two favors are treated unjustly by most people: health and free time.) This means that the people are lacking gratitude for these two favors. They do fulfill their obligations to them. Therefore, whoever does not maintain the right that is obligatory upon him, then he is unjust. Imam Ahmad recorded from Abu Hurayrah that the Prophet said,
«یَقُولُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ قال عفان: یَوْمَ الْقِیَامَةِ : یَا ابْنَ آدَمَ، حَمَلْتُکَ عَلَى الْخَیْلِ وَالْإِبِلِ، وَزَوَّجْتُکَ النِّسَاءَ، وَجَعَلْتُکَ تَرْبَعُ وَتَرْأَسُ، فَأَیْنَ شُکْرُ ذَلِکَ؟»
(Allah the Mighty and Majestic says on the Day of Judgement, "O Son of Adam! I made you ride upon the horses and camels, I gave you women to marry, and I made you reside and rule (in the earth). So where is the thanks for that'') Ahmad was alone in recording this Hadith in this manner. This is the end of the Tafsir of Surat At-Takathur, and all praise and blessings are due to Allah.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
سپس البته سؤال کرده میشوید از نعیم (یعنی کفّار مکّه که در خیر و نعمت بودند روز قیامت از شکر آن نعمتی که داشته و بجای نیاورده بودند پرسش میشوند زیرا پروردگار نعیم را پرستش نکرده و غیر او را عبادت کرده بودندو برای ترک شکر معذب خواهند شد).
و بقولی- اکثر مفسرین گفتهاند یعنی (سپس ای معاشر مکلّفین همگان از نعیم پرسش میشوید و سؤال عمومی است).
و قتاده گفته است خداوند از هر صاحب نعمتی از نعمتی که باو داده است پرسش میکند.
و گفتهاند نعیم در خوراک و نوشیدنی و غیر آنها از لذّات است و بقولی نعیم عبارت از صحت و فراغ است و حدیثی که إبن عباس از پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله نموده مؤید آن است که فرمود: نعمتان مغبون فیهما کثیر من النّاس الصحّة و الفراغ و بقولی هو الأمن و الصحة (و از عبد اللّه بن مسعود و مجاهد و اینکه حدیث از امامین جعفرین علیهما السّلام نیز روایت شده است).
و بقولی- از هر نعیمی پرسش میشود جز آنچه را که حدیث تخصیص داده و فرموده است (سه چیز است که در باب آن از بنده پرسش نمیشود- (خرقهای که با آن عورت خود را پوشیده- یا لقمهای که بآن سدّ جوع کرده- یا خانهای که بآن از گرما و سرما محفوظ گشته) (و روایت کردهاند که یکی از اصحاب پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و جماعتی از اصحاب را مهمان کرد و در سفره او خرما و آب خنکی یافتند و چون خوردند و خارج شدند پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: اینکه از نعیمی است که از شما سؤال خواهد شد) (عیاشی باسناد خود در حدیث طویل روایت کرده است که از أبو حنیفه حضرت أبی عبد اللّه امام صادق علیه السّلام پرسید از اینکه آیه و فرمود یا نعمان نعیم بنظر تو چیست! گفت قوتی از طعام و آب خنک فرمود اگر روز قیامت خداوند ترا در پیش خود نگاهدارد تا از هر اکله و شربهای که تو خورده و آشامیدهای سؤال کند وقوف تو بطول خواهد انجامید ابو حنیفه عرض کرد پس نعیم چیست فدایت شوم. فرمود ما اهل بیت نعیمی هستیم که خداوند بر بندگانش انعام فرموده و بوسیله ما پس از اختلاف ایتلاف پیدا کردند (بما بین دلهای آنها تألیف فرمود و
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - قیامت، زمان حسابرسى از نعمت ها است.
ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم
«نعیم»، به معناى نعمت فراوان است. (مفردات)
2 - حسابرسى از نعمت ها در قیامت، اجتناب ناپذیر و بیرون از اختیار انسان ها است.
ثمّ لتسئلنّ
مجهول بودن «لتسئلنّ»، اشاره به نکته یاد شده دارد.
3 - توجّه به حسابرسى و مسؤولیت در برابر نعمت ها، بازدارنده انسان از دل خوشى به فراوانى آن و زمینه ساز ترک افتخار بر دیگران است.
ألهیکم التکاثر... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم
4 - پرسش و حسابرسى از نعمت ها، زمینه ساز گرفتارى برترى جویان و تفاخر کنندگان به آتش دوزخ
لترونّ الجحیم ... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم
نشان دادن جهنم به اهل تکاثر ـ پیش از بازخواست نعمت ها ـ بیانگر آن است که اهل تکاثر، باید پس از طى مراحل بازخواست و حسابرسى، جهنم را جایگاه خویش بدانند.
5 - افتخار بر دیگران در امتیازات مادى، کفران نعمت و زمینه ساز گرفتارى به دوزخ پس از حسابرسى است.
ألهیکم التکاثر ... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم
6 - قیامت، داراى مراحلى گوناگون و ترتیب یافته است.
لترونّ ... ثمّ لترونّها ... ثمّ لتسئلنّ
7 - حسابرسى از نعمت ها، مرحله اى پس از مشاهده دوزخ و یقین به آن است.
ثمّ لترونّها ... ثمّ لتسئلنّ
8 - «فى المجمع، فى تفسیر قوله تعالى «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم»] هو الأمن و الصحّة ... روى ذلک عن أبى جعفر(ع) و أبى عبداللّه(ع);(1)
در «مجمع البیان» درباره تفسیر سخن خداوند «... عن النعیم» آمده: «نعیم» امنیت و سلامتى است ... این مطلب از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده است».
9 - «قال رسول اللّه(ص)... یابن مسعود! دع نعیم الدنیا و أکلها و حلاوتها و حارّها و باردها و لینها و طیّبها و ألزم نفسک الصبر عنها فإنّک مسؤول عن ذلک کلّه قال اللّه تعالى: «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم»;(2)
رسول خدا(ص) [به عبداللّه بن مسعود] فرمود: اى پسر مسعود! رها کن نعمت هاى دنیا و خوردنى هاى آن و شیرینى، گرم و سرد، نرم و گواراى آن را و نفس خود را وادار کن که در برابر آنها، صبر پیشه کند زیرا تو از تمامى آنها، سؤال خواهى شد. خداى تعالى فرموده: «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم».
10 - «قال الرضا(ع) و لقد حدثنى أبى عن أبیه أبى عبداللّه الصادق(ع) ... قال: إنّ اللّه عزّوجلّ لایسئل عباده عمّا تفضّل علیهم و لایمنّ بذلک علیهم و الإمتنان بالإنعام مستقبح من المخلوقین فکیف یضاف إلى الخالق عزّوجلّ ما لایرضى المخلوق به و لـکنّ النعیم حبّنا أهل البیت و موالاتنا یسئل اللّه عباده عنه بعد التوحید و النبّوة لأنّ العبد إذا وفى بذلک ادّاه إلى نعیم الجنّة الذى لایزول;(3)
امام رضا(ع) فرمود: پدرم از پدر خویش از امام صادق(ع) براى من روایت کرده است که فرمود: خداى عزّوجلّ درباره آنچه به بندگانش تفضل کرده است، از آنها بازخواست نمى کند و با این کار بر آنان منّت نمى گذارد. منّت نهادن به جهت نعمت بخشیدن، از جانب مخلوق ها کار زشتى است; پس چگونه به خالق عزّوجلّ چیزى نسبت داده مى شود که مخلوق از نسبت دادن آن ناخشنود است؟! ولى نعیم [در آیه «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم»] محبت ما اهل بیت و [پذیرش ]ولایت ما است که خداوند همه بندگان را بعد از توحید و نبّوت، از آن بازخواست خواهد کرد; زیرا بنده اگر به آن نعمت وفادار باشد، او را به نعمت هاى بهشت که هرگز زایل نمى شود خواهد رساند».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر صفی علی شاه
پس شما پرسیده گردید از نعم اندر آن روز حساب از بیش و کم
نی از آن پرسند تا منت نهند بلکه تا نعمت با فزونتر دهند
قدر نعمت گر که نشناسد کسی بیهده است ار نعمتش بخشی بسی
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
پرسش از نعمت ها
و سر انجام در آخرین آیه مورد بحث مى فرماید:
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ
سپس در روز رستاخیز و سراى آخرت از نعمت هایى که در دنیا به شما ارزانى شده بود، مورد پرسش و بازخواست قرار خواهید گرفت.
«مقاتل» در این مورد مى گوید: کفرگرایان و بیدادگران «قریش» در زندگى این جهان در خیر و نعمت بودند، به همین دلیل به آنان نیز هشدار است که در روز رستاخیز از آن نعمت ها پرسش خواهند شد، که آیا سپاس آن نعمت ها را گزاردند؟ و یاباناسپاسى خود آن ها را در راه گناه و بیداد به کار گرفتند؛ چرا که شرک ورزیدن به خدا و پرستش غیر او، در حقیقت ناسپاسى به ارزانى دارنده نعمت هاست، و شرک گرایان به کیفر این کار عذاب خواهند شد.
به باور پاره اى از جمله «حسن» منظور این است که: در روز رستاخیز تنها از دوزخیان در مورد نعمت هایى که به آنان ارزانى شده بود، مى پرسند.
امّا از دیدگاه بیشتر مفسران منظور و پیام آیه این است که: سپس شما اى مردم خردمند و خردورز! در روز رستاخیز از نعمت هایى که به شما ارزانى شده است باز خواست خواهید شد.
«قتاده» بر آن است که در روز رستاخیز از هر کسى که در دنیا از نعمت هاى خدا بهره ور بوده است پرسش خواهد شد.
و به باور «سعید بن جبیر» منظور از واژه «نعیم» عبارت از نعمت هاى خوردنى و نوشیدنى و نعمت ثروت و قدرت و نعمت هاى لذت بخش دیگر است.
و به بیان «عکرمه» منظور سلامت و تندرستى و فرصت هاى زندگى است که از همه آن ها بازخواست خواهید شد.
از پیامبر گرامى آورده اند که فرمود:
نعمتان مغبون فیهما کثیر من الناس الصحة و الفراغ.(279)
دو نعمت است که بسیارى از مردم در مورد آن ها دستخوش زیانند؛ نعمت سلامتى و تندرسى و نعمت فرصت ها و امکانات رشد و اوج به سوى کمال.
«ابن مسعود» همین روایت را از پیامبر با اندک تفاوت آورده است که آن دو نعمت، عبارتند از: نعمت امنیت و سلامت و تندرستى الأمن والصحة
این دیدگاه از امام باقر و صادق هم روایت شده است.
از دیدگاه پاره اى در روز رستاخیز از همه نعمت هاى زندگى، جز این سه نعمت باز خواست خواهید شد؛ از: پارچه و لباسى که انسان پیکر خود را با آن مى پوشاند،
نان و غذایى که به وسیله آن از گرسنگى در امان مى ماند،
و دیگر مسکن و خانه اى که انسان را از سرما و گرما حفظ مى کند.
در این مورد آورده اند که: یکى از مسلمانان پیامبر را با گروهى از یاران به میهمانى فراخواند و به وسیله خرما و آب خنک از آنان پذیرایى کرد. آنان از نعمت هاى خدا بهره ور شدند و خداحافظى کردند و پیامبر فرمود: هذا من النعیم الذى تسألون عنه.(280)
این ها از نعمت هایى است که در روز رستاخیز از آن ها پرسش خواهید شد.
«عیاشى» آورده است که «ابوحنیفه» از امام صادق در مورد تفسیر آیه پرسید. آن حضرت فرمود: هان اى نعمان! به باور شما واژه «نعیم» به چه معناست؟ ما النعیم عندک یا نعمان!
او گفت: غذایى که مرا سیر کند و نوشیدنى خنک و گوارایى که سیرابم سازد.
فرمود: اگر خدا در روز رستاخیز تو را پاى حساب نگاه دارد تا از هر آنچه خورده و نوشیده اى بپرسد و حساب بکشد، مى دانى توقف تو در برابر دادگاه رستاخیز چقدر به طول خواهد انجامید؟
گفت: فما النعیم جعلت فداک؟ فدایت گردم، پس منظور از این نعمت در آیه شریفه چیست؟
فرمود: نحن اهل البیت النعیم الذّى انعم الله بنا على العباد...(281)
آن نعمت گرانى که خدا به مردم ارزانى داشت و در آیه به آن توجه مى دهد، ما اهل بیت هستیم. خدا به وسیله ما مهر و دوستى را - پس از کشمکش بسیار مردم - بر دل هایشان سایه گستر ساخت، و قلب هایشان را به هم الفت بخشید و پس از آن که باهم دشمنى ها ورزیده بودند، دل ها را به نعمت مهر و محبت به هم پیوند داد، و میان آنان برادرى و صفا پدید آورد، و به برکت ما مردم را به سوى اسلام و راه و رسم عادلانه و انسانى آن که نعمتى است هماره و پایدار، راه نمود. آرى، خداى فرزانه از نعمت گران خود، که نعمت وجود پیامبر گرامى و خاندان او باشند، و آنان را به مردم کمال جو ارزانى داشت، خواهد پرسید.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
سپس در آن روز همه شما قطعا از نعمتهائى که داشته اید سؤ ال خواهید شد.
(ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم ).
باید در آن روز روشن سازید که این نعمتهاى خداداد را در چه راهى مصرف کرده اید؟ و از آنها براى اطاعت الهى یا معصیتش کمک گرفته اید، یا
نعمتها را ضایع ساخته هرگز حق آن را ادا ننموده اید؟
1 - سرچشمه تفاخر و فخرفروشى
از آیات فوق استفاده مى شود که یکى از عوامل اصلى تفاخر و تکاثر و فخرفروشى همان جهل و نادانى نسبت به پاداش و کیفر الهى و عدم ایمان به معاد است .
از این گذشته جهل انسان به ضعفها و آسیب پذیریهایش ، به آغاز پیدایش و سرانجامش ، از عوامل دیگر این کبر و غرور و تفاخر است ، به همین دلیل قرآن مجید براى درهم شکستن این تفاخر و تکاثر سرگذشت اقوام پیشین را در آیات مختلف بازگو مى کند که چگونه اقوامى با داشتن امکانات و قدرت فراوان با وسائل ساده اى نابود شده اند.
با وزش بادها، با یک جرقه آسمانى (صاعقه )، با یک زمین لرزه ، با نزول باران بیش از حد، خلاصه با آب و باد و خاک و گاه با سجیل و پرندگان کوچک ، نابود شدند و از میان رفتند.
با اینحال این همه تفاخر و غرور براى چیست ؟!.
عامل دیگرى براى این امر همان احساس ضعف و حقارت ناشى از شکستها است که افراد براى پوشاندن شکستهاى خود پناه به تفاخر و فخرفروشى مى برند، و لذا در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) ما من رجل تکبر او تجبر الا لذلة وجدها فى نفسه : هیچکس تکبر و فخرفروشى نمى کند مگر به خاطر ذلتى که در نفس خود مى یابد <9> و لذا هنگامى که احساس کند به حد کمال رسیده است
نیازى در این تفاخر نمى بیند.
در حدیث دیگرى از امام باقر (علیه السلام ) مى خوانیم : ثلاثة من عمل الجاهلیة : الفخر بالانساب ، و الطعن فى الاحساب ، و الاستسقاء بالانواء: سه چیز است که از عمل جاهلیت است : تفاخر به نسب ، و طعن در شخصیت و شرف خانوادگى افراد، و طلبیدن باران به وسیله ستارگان . <10>
در حدیث دیگرى از امیر مؤ منان على (علیه السلام ) مى خوانیم : اهلک الناس اثنان : خوف الفقر، و طلب الفخر: دو چیز مردم را هلاک کرده : ترس از فقر (که انسان را وادار به جمع مال از هر طریق و با هر وسیله مى کند) و تفاخر. <11>
و به راستى از مهمترین عوامل حرص و بخل و دنیاپرستى و رقابتهاى مخرب و بسیارى از مفاسد اجتماعى همین ترس بى دلیل از فقر و تفاخر و برتریجوئى در میان افراد و قبائل و امتها است .
و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم که فرمود: ما اخشى علیکم الفقر و لکن اخشى علیکم التکاثر: من از فقر بر شما نمى ترسم ولى از تکاثر بیم دارم . <12>
((تکاثر)) همانگونه که قبلا اشاره کردیم در اصل به معنى تفاخر است ، ولى گاه به معنى فزون طلبى و جمع مال آمده چنانکه در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم :
التکاثر، (فى ) الاموال جمعها من غیر حقها، و منعها من حقها، و شدها فى الاوعیة : تکاثر جمع آورى اموال از طرق نامشروع ، و خوددارى از
اداى حق آن و بستن آنها در خزینه ها و صندوقها است . <13>
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
( عن النعیم ) عن اللهو والتنعم الذی شغلکم الالتذاد به عن الدین وتکالیفه . فإن قلت : ما النعیم الذی یسئل عنه الانسان ویعاتب علیه ؟ فما من أحد إلا وله نعیم ؟ قلت : هو نغیم من عکف همته علی استیفاء اللذات ، ولم یعش إلا لیأکل الطیب ویلبس اللین ، ویقطع أوقاته باللهو والطرب ، لا یعبأ بالعلم والعمل ، ولا یحمل نفسه مشاقهما ، فأما من تمتع بنعمة الله وأرزاقه التی لم یخلقها إلا لعباده ، وتقوی بها علی دراسة العلم والقیام بالعمل ، وکان ناهضا بالشکر : فهو من ذاک بمعزل ، وإلیه أشار رسول الله صلی الله علیه وسلم فیما یروی : أنه أکل هو وأصحابه تمرا وشربوا علیه ماء فقال : " الحمد لله الذی أطعمنا وسقانا وجعلنا مسلمین " . عن رسول الله صلی الله علیه وسلم : "من قرأ ألهاکم التکاثر لم یحاسبه الله بالنعیم الذی أنعم به علیه فی دار الدنیا، وأعطی من الأجر کأنما قرأ ألف آیة" .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
تفسیرهدایت
[8] برای آن که فزونی بالی به مال دنیا ما را از آخرت باز ندارد، ناگزیر باید بدانیم که در آن روز درباره نعمتهایی که خدا به ما ارزانی داشته بود و اینکه که با آنها چه کرده بودیم، از ما پرسش خواهد شد و باید حساب پس بدهیم، و بنا بر اینکه هر چه مقدار نعمتهای خدا که به ما رسیده بیشتر باشد، مقدار توقف ما برای رسیدگی به حساب بیشتر خواهد شد، پس باید ملاحظه کنیم که آیا پاسخ درستی برای پرسشهایی که طرح خواهد شد داریم!؟ گفته شده است که سلیمان پیغمبر هزار سال پس از دیگر پیامبران از رسیدگی به حسابش خلاص میشود و باید حساب نعمتهای خدا را در حالی پس بدهد که دیگر پیامبران در بهشت مشغول برخورداری از نعمتهای آناند.
امّ کلثوم دختر امیر المؤمنین- علیه السلام- گفت که: «شب نوزدهم ماه رمضان دو قرص نان جوین و کاسهای شیر و نمک نیم کوفته برای افطار برای پدرم بردم، و چون از نماز فراغت یافت متوجه خوراک افطار شد و پس از نگاه کردن به آنسرش را تکان داد و سخت و بلند گریست و گفت: «دخترم؟ گمان نمیکنم که هیچ دختری به اینکه اندازه به پدرش بدی کرده باشد» و من گفتم: پدرم، مگر من چه کردهام! و او گفت: «دخترم؟ چرا دو نان خورش برای پدرت در یک سینی میآوری! آیا میخواهی مدت ایستادن من در برابر خدای عز و جل در روز باز پسین طولانی شود! من خواهان آنم که به دنبال برادر و پسر عمویم رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله و سلّم- باشم که هرگز تا آن روز که خدا جان او را گرفت دو نانخورش در یک سینی (طبق) به او عرضه نشد، دخترم، هیچ کس نیست که خوراک و نوشاک و پوشاک او لذت بخش باشد مگر آن که در روز قیامت ایستادن او در برابر خدا برای پس دادن حساب طولانیتر شود، ای دخترم، در حلال دنیا حساب است و در حرام آن عقاب، و دوستم رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله- به من خبر داد که جبرییل- علیه السلام- با کلیدهای همه گنجینههای زمین بر او نازل شد و به او گفت: ای محمّد؟ سلام به تو سلام میفرستد و میگوید: اگر بخواهی میتوانم همه کوههای تهامه را برای تو به سیم و زر تبدیل کنم، و اینکه کلیدهای گنجینههای زمین را بستان و بدان که اینکه چیزی از بهرهمندی تو در روز قیامت نمیکاهد، و پیامبر گفت: ای جبرییل؟ و پس از اینکه چه خواهد بود! گفت: مرگ، پس گفت: در اینکه صورت من به اینکه چیزها در دنیا نیازی ندارم، بگذار که روزی گرسنه باشم و روزی سیر، پس آن روز که گرسنهام، به خدا تضرع میکنم و از او میخواهم، و آن روز که سیر باشم، به شکر و سپاسگزاری از پروردگارم میپردازم، پس جبرییل به او گفت: به هر خیری موفق شدی ای محمّد». سپس علی- علیه السلام- گفت:
«ای دخترکم؟ دنیا خانه غرور و فریب و سستی و خواری است، پس هر که چیزی بدهد آن را باز خواهد یافت؟ به خدا چیزی نخواهم خورد مگر اینکه که یکی از دو نانخورش را برداری» پس چون آن را برداشتم به سوی خوراک رفت و یک قرص را با نمک نیمکوب خورد و سپس شکر خدا کرد و به نماز برخاست و نماز خواند ...».«22»اگر آدمی اینکه حقیقت را بفهمد، شهوت تکاثر در نفس او کشته میشود، و نمیگذارد که اینکه حالت او را از یاد خدا باز دارد و به خود مشغول کند.
«ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ- سپس در آن روز از شما درباره نعمتها پرسش خواهند کرد.»
نعیم چیست! میان مفسران، و همچنین میان نصوص، در اینکه باره اختلاف کلمه وجود دارد، و چنان مینماید که اینکه کلمه با همه گفتهها سازگار است، منتها درجه سازگاری متفاوت است، نصی مخالف آن است که خوراک و پوشاک آدمی چیزی باشد که روز قیامت مورد پرسش و رسیدگی واقع شود، چنان که در مجادله امام صادق (ع) با ابو حنیفه آمده است:
ابو حنیفه گفت: فدایت شوم، مرا درباره اینکه گفته خدای عز و جل آگاه ساز که گفت: ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ گفت «در نزد تو چیست ای ابو حنیفه!» گفت: امنیّت در خانه، و سلامتی در بدن، و روزی آماده،«23» پس گفت: «ای ابو حنیفه؟ اگر خدا تو را در روز قیامت چندان نگاه دارد که از هر چه خورده یا نوشیدهای پرسش کند، میبایستی مدت درازی بمانی». و ابو حنیفه گفت: فدایت شوم، پس نعیم چیست: گفت: «نعیم ماییم که خدا مردمان را به ما از گمراهی رهانید، و به ما آنان را از کوری خلاص کرد و بیناشان ساخت، و به ما از نادانی خلاصشان کرد و داناشان ساخت». گفت: فدایت شوم، چگونه قرآن همیشه تازه میماند! گفت: «بدان سبب که برای زمانی و نه زمان دیگر نیامده که ایام آن را به وجود آورد، و اگر چنین میبود قرآن پیش از نابودی عالم نابود میشد»، در صورتی که اینکه را نصی دیگر اثبات میکند، پس تفسیر اختلاف دو نص چیست! چنان مینماید که یکی از آن دو مسئولیت را به معنی عقاب نفی میکند در صورتی که دومی را اینکه سؤال اثبات میکند. یا اینکه اولی سختگیری در سؤال را نفی میکند در صورتی که دومی سؤال را تثبیت میکند. و دلیل اینکه امر است آنچهدر حدیثی به جا مانده از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- چنین آمده است: «هر نعمتی از صاحب نعمت مورد پرسش قرار میگیرد، مگر آن که در جنگی باشد یا در حج».«24»
اینک میپرسیم: چگونه بنده در روز قیامت مورد سؤال واقع میشود! از خوراکش از او میپرسند که از کجا به دست آورده و چگونه به مصرف رسانیده است. و در حدیثی مفصل پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- به ابو بکر و عمر گفت:
«سوگند به آن که جانم به دست او است که از نعیم امروز از شما در روز قیامت پرسیده خواهد شد» و آن دو گرسنه خارج شده بودند و همراه پیامبر به میهمانی مالک بن التیهان که یکی از انصار بود رفتند و با وجود اینکه پیامبر به ایشان چنین گفت و بر آن افزود: «گرسنگی شما را از خانههاتان بیرون کشید، سپس به خانه باز نگشتید تا به اینکه نعمت رسیدید».«25»
از امام امیر المؤمنین- علیه السلام- در تفسیر «نعیم» روایت شده است که گفت: «نعیم خرما است و آب خنک».«26»
به همان گونه که درباره مال از آدمی پرسیده میشود که از کجا به دست آوردی و چگونه آن را به مصرف رساندی، بنا بر احادیث مأثور، همچنین از او پرسیده خواهد شد که جوانی خود را در چه کارها به پایان رساند، و مال خود را چگونه خرج کرد، و از امنیت و عافیت او نیز پرسش خواهد شد. مگر سلامتی نعمتی بزرگ نیست! و در حدیثی از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- آمده است: «دو نعمت است که در آنها بیشتر مردم مغبون شدهاند: تندرستی و آسایش خاطر».«27»
در نصی معروف آمده است: «دو نعمت مجهول است: تندرستی و امنیت».نیز از جاه و مرتبهای که شخص در نزد مردمان دارد پرسش خواهند کرد. در حدیث از رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله- آمده است که: «چون روز قیامت فرا رسد، خدا بندهای از بندگان را میخواند و او را مقابل خود نگاه میدارد و از جاه او به همان گونه پرسش میکند که از مال او».«28»
ولی بزرگترین نعمتی که بنده درباره آن در روز قیامت مورد پرسش قرار میگیرد هدایت است که در رسالت و در رسول و جانشینان رسول تجلی پیدا میکند، مگر نعمت رسالت نعمتی نیست که خدا به آن بر بندگان خود منت نهاده و گفته است: لَقَد مَنَّ اللّهُ عَلَی المُؤمِنِینَ إِذ بَعَثَ فِیهِم رَسُولًا مِن أَنفُسِهِم! و نیز گفت:
یَمُنُّونَ عَلَیکَ أَن أَسلَمُوا قُل لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسلامَکُم بَلِ اللّهُ یَمُنُّ عَلَیکُم أَن هَداکُم لِلإِیمانِ.
به همین گونه ولایت امامان راهنما بزرگترین مصداق برای نعیمی است که در روز قیامت مورد پرسش قرار خواهد گرفت و احادیث نیز مؤید آن است، همچون حدیث به جا مانده از امام رضا- علیه السلام- که یکی از فقها از او درباره اینکه گفته خدای عز و جل پرسش کرد: ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ و گفت آیا اینکه نعیم در دنیا و آب سرد نیست، و امام در پاسخ او به بانگ بلند گفت: «شما چنین تفسیر کردهاید و آن را گونهها قرار دادهاید: گروهی گفتند که آب سرد است، و دیگران آن را خوراک پاکیزه دانستند، و بعضی آن را به خواب راحت تفسیر کردند» و سپس امام حدیثی از پدران خود روایت کرد که در آن چنین آمده بود:
«خدای عز و جل بندگانش را درباره آنچه به ایشان تفضّل کرده بود مورد پرسش قرار نمیدهد» و سپس گفت: «ولی نعیم دوستی ما خانواده است، و خدا پس از پرسش درباره توحید و نبوت از آن پرسش میکند، بدان سبب که چون بنده به اینکه دوستی وفادار باشد، او را به بهشتی میرساند که نعیم آن پایان ندارد» و سپس امام رضا علیه السلام حدیثی از پدرانش به نقل از رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله- روایت کرد که در آن اینکه تفسیر به صراحت آمده بود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» یوسفعلی
6261. We shall be questioned, i.e., we shall be held responsible for every kind of joy we indulge in; whether it was false pride or delight in things of no value, or things evil, or the enjoyment of things legitimate-the last, to see whether we kept this within reasonable bounds.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.