● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Then Allah directs them to be grateful for this magnificent favor in His saying,
﴿فَلْیَعْبُدُواْ رَبَّ هَـذَا الْبَیْتِ ﴾
(So, let them worship the Lord of this House.) meaning, then let them single Him out for worship, just as He has given them a safe sanctuary and a Sacred House. This is as Allah says,
﴿إِنَّمَآ أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبِّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِى حَرَّمَهَا وَلَهُ کُلُّ شَىءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴾
(I have been commanded only to worship the Lord of this city, Who has sanctified it and to Whom belongs everything. And I am commanded to be from among the Muslims.) (27:91)
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - قریش، باید خود را به عبادت خداوند و بندگى نکردن غیر او، ملزم مى ساختند.
فلیعبدوا ربّ هـذا البیت
2 - خداوند، مالک کعبه و مدبّر امور آن است.
ربّ هـذا البیت
«ربّ»، در اصل به معناى «تربیت» است (مفردات) و به معناى مالک و مدبر نیز آمده است (لسان العرب).
3 - مالکیت خداوند بر کعبه و سیطره ربوبیت و تدبیر او بر آن، برهان الزام قریش به عبادت او است.
فلیعبدوا ربّ هـذا البیت
4 - فراهم آمدن زمینه مناسب از جانب خداوند، براى کوچ هاى زمستانى و تابستانى قریش، حجّتى کامل بر لزوم روى آوردن آنان به عبادت خداوند
لإیلـف قریش . إیلـفهم رحلة الشتاء و الصیف . فلیعبدوا
«لام» در «لایلاف» چه متعلق به سوره «فیل» باشد و چه به «فلیعبدوا» (در این آیه) برداشت یاد شده استفاده مى شود.
5 - عبادت خداوند، سپاس نعمت هاى او است.
لإیلـف ... فلیعبدوا
حرف «فاء»، لزوم عبادت را بر وجود نعمت «ایلاف» تفریع کرده است و هر کارى که انسان خود را به جهت داشتن نعمتى، موظّف به آن سازد، سپاس آن نعمت است.
6 - سپاس قریش از خداوند در برابر نعمت امنیت، به پذیرش بندگى او بود.
ألم تر کیف فعل ربّک بأصحـب الفیل ... فلیعبدوا
7 - «کعبه»، مظهر ربوبیت خداوند و نشانى گویا بر لزوم عبادت او است.
فلیعبدوا ربّ هـذا البیت
8 - کعبه، بیتى شرافت مند و وابسته به خداوند
ربّ هـذا البیت
اسم اشاره (هـذا)، به قرینه سیاق براى تعظیم است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر صفی علی شاه
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
راز پایندگى نعمت ها
پس از بیان نعمت هاى گران خدا به آنان، اینک در اشاره به راز پایندگى و فزونى نعمت ها، در سومین آیه مورد بحث مى فرماید:
فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ
پس ساکنان این سرزمین، باید پروردگار این خانه پرشکوه و پرمعنویت را بپرستند.
بدین سان خداى فرزانه به آنان فرمان مى دهد که تنها خداى یکتا را، که پروردگار این خانه است، بپرستند و مقررات عادلانه و بشردوستانه و عزت بخش و امنیت آفرین او را پاس دارند، تا هم بر نعمت هاى آنان بیفزاید و هم نعمت و امنیت آن ها را پاینده سازد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
در آیه بعد چنین نتیجه مى گیرد که قریش با این همه نعمت الهى که به برکت
کعبه پیدا کرده اند باید پروردگار این خانه را عبادت کنند نه بتها را (فلیعبدوا رب هذا البیت ).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
( فلیعبدوا ) أمرهم أن یعبدوه لأجل إیلافهم الرحلتین فإن قلت : فلم دخلت الفاء ؟ قلت : لما فی الکلام من معنی الشرط لأن المعنی : إما لا فلیعبدوه لإیلافهم ، علی معنی : أن نعم الله علیهم لا تحصی ، فإن لم یعبدوه لسائر نعمه ، فلیعبدوه لهذه الواحدة التی هی نعمة ظاهرة . وقیل المعنی : عجبوا لإیلاف قریش . وقیل : هو متعلق بما قبله ، أی : فجعلهم کعصف مأکول لإیلاف قریش ، وهذا بمنزلة التضمین فی الشعر : وهو أن یتعلق معنی البیت بالذی قبله تعلقا لا یصح إلا به ، وهما فی مصحف أبی سورة واحدة بلا فصل . وعن عمر : أنه قراهما فی الثانیة من صلاة المغرب ، وقرأ فی الأولی : والتین . والمعنی أنه أهلک الحبشة الذین قصدوهم لیتسامع الناس بذلک ، فیتهیبوهم زیادة تهیب ، ویحترموهم فضل احترام ، حتی ینتظم لهم الأمن فی رحلتیهم ، فلا یجترئ أحد علیهم . وکانت لقریش رحلتان : یرحلون فی الشتاء إلی الیمن ، وفی الصیف إلی الشام ، فیمتارون ویتجرون ، وکانوا فی رحلتیهم آمنین لأنهم أهل حرم الله وولاة بیته ، فلا یتعرض لهم ، والناس غیرهم یتخطفون ویغار علیهم . والإیلاف من قولک : آلفت المکان أولفه إیلافا : إذا ألفته ، فأنا مؤلف . قال : * من المؤلفات الرهو غیر الأوارک * وقرئ : لئلاف قریش ، أی : لمؤالفة قریش . وقیل : یقال ألفته إلفا وإلافا . وقرأ أبو جعفر : لإلف قریش ، وقد جمعهما من قال : زعمتم أن إخوتکم قریش لهم إلف ولیس لکم إلاف وقرأ عکرمة : لیألف قریش إلفهم رحلة الشتاء والصیف . وقریش : ولد النضر بن کنانة سموا بتصغیر القرش : وهو دابة عظیمة فی البحر تعبث بالسفن ، ولا تطاق إلا بالنار . وعن معاویة أنه سأل ابن عباس رضی الله عنهما : بم سمیت قریش ؟ قال : بدابة فی البحر تأکل ولا تؤکل ، وتعلو ولا تعلی . وأنشد : وقریش هی التی تسکن البحر بها سمیت قریش قریشا والتصغیر للتعظیم . وقیل : من القرش وهو الکسب : لأنهم کانوا کسابین بتجاراتهم وضربهم فی البلاد . أطلق الإیلاف ثم أبدل عنه المقید بالرحلتین ، تفخیما لأمر الإیلاف ، وتذکیرا بعظیم النعمة فیه ، ونصب الرحلة بإیلافهم مفعولا به ، کما نصب ( یتیما ) بإطعام ، وأراد رحلتی الشتاء والصیف ، فأفرد لأمن الإلباس ، کقوله . * کلوا فی بعض بطنکم ... ... * وقرئ ،: رحلة ، بالضم : وهی الجهة التی یرحل إلیها :
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
تفسیرهدایت
روانه آن سرزمین میشدند.
بعضی گفتهاند که: زمستان را در مکه میگذراندند و تابستان را در طائف، و اینکه بیت حکایت از آن میکند:
تشتی بمکة نعمة و مصیفها بالطائف
خواه سفر زمستانی و تابستانی به اینکه سرزمین یا آن سرزمین، یا برای بازرگانی یا خوشگذرانی بوده باشد، در هر حال منعکس کننده سطح زندگی بالایی از شهر نشینی و ثروتمندی بوده است، مگر نه اینکه است که هر چه انسان متمدنتر باشد در صدد دست یافتن به وسایل آسایش بیشتر برمیآید، حتی اگر اینکه کار مستلزم کوچ کردن از شهری به شهر دیگر بوده باشد!
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.