● معنای اعاده
ظاهر این است که کلمه« اعاده» متضمن معنای داخل کردن باشد، چون می بینیم کلمه مذکور با لفظ« فی» متعدی شده است. با اینکه این کلمه همواره باید با «الی» متعدی شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج13 ص363 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای ظهر
جمله «یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ» به معنای «یطلعوا علیکم- بر شما اطلاع یابند» است، چون ظهور بر هر چیز اطلاع از آن و علمیافتن به آن و همچنین ظفر یافتن بر آن است و آیه شریفه به هر دو معنا هم تفسیرشده است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و از سیاق بر می آید که جمله «یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ» درخصوص این داستان به معنای همان اطلاعیافتن از مخفیگاه کسی است، زیرا از سایر معانی جامعتر است چون اصحاب کهف قبلا مردمانی نیرومند و متنفذ بوده اند و حال فرار نمودهاند و خود را پنهانکرده اند لذا سفارش می کنند که چون ما مردمی سرشناسیم سعی کن کسی از مخفیگاه ما خبردار نشود و اگر مطلعشوند، بر آنچه که می خواهند ظفرمی یابند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 362 و 363 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دشمنی بت پرستان با اصحاب کهف
در اینکه خصوص رجم را از میان همه اقسام قتل اختیار نمود، خود اشعار دارد که اهل شهر عموما با اصحاب کهف دشمنی داشته اند زیرا اصحاب کهف از دین آنان بیرون آمده بودند و عموم مردم با حرصی عجیب می خواستند با ریختن خون ایشان دین خود را یاری کنند بنابراین اگر دستشان به ایشان برسد بی درنگ خونشان را می ریزند و چون همه افراد می خواهند در این کار شرکت جویند لاجرم جز با سنگسار میسر نمی شود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : اینکه فرمود: «یرجموکم» معنایش کشتن با سنگ است که بدترین کشتنها است، زیرا علاوه بر کشتن منفوریت و مطرودیت کشته شده را هم به همراه دارد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 363 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان اصحاب کهف |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● رفتار بت پرستان با اصحاب کهف
برداشتی که اصحاب کهف کردند طوری نبوده است که مردم دست از سر آنان بردارند یا به صرف ادعای اینکه بگویند ما از دین توحید دست برداشته ایم از ایشان بپذیرند و جرمشان را ببخشند بلکه به خاطر اینکه جرمشان تظاهر به دین توحید و خروج از دین بت پرستی بوده است و علنا بت پرستی را خرافی و موهوم و افترا بر خداوند معرفی می کردند، عادتا نباید به صرف اعتراف به حقانیت بت پرستی قناعت کنند بلکه باید آن قدر تعقیبشان کنند و رفتارشان را زیر نظر بگیرند تا نسبت به صدق ادعایشان اطمینان پیدا کنند و قهرا در بت پرستی یکی از بت پرستان بشوند و تمامی وظائف دینی ایشان را انجام دهند و نیز از انجام مراسم و شرایع دین الهی محروم شوند حتی به یک کلمه از دین توحید لب نگشایند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 363 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : انتخاب مدیر |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شرایط تقیه کردن
کسانی که در زیر فشار کفار قرارگرفته اند و از هر سو آنان را محصور خود نمودهاند و مانند یک اسیر زیردست و مستضعف در میان آنان زندگی می کنند، می توانند به زبان انکار حق نمایند ولی در دل ایمان داشته باشند، هم عقل آن را تجویز می کند و هم نقل. حتی قرآن کریم صریحا تجویز نموده و فرموده است: «إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ» (نحل/106) و نیز فرموده است: «إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً» (آلعمران/28). لیکن همه این ها برای کسی است که گفتیم در زیر فشار کفار و زیر نظر آنان و در چنگالشان قرار گرفته باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 364 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تقیه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● لزوم تقیه کردن اصحاب کهف
اگر اصحاب کهف خود را بر مردم عرضه می کردند و یا ایشان را به نحوی به مخفیگاه خود راهنمایی می نمودند، در حقیقت خود را به اختیار گرفتار کفر و شرک می نمودند و عذرشان موجه نمی شد. برای همین گفتند: «اگر از شما اطلاع یابند… هرگز تا ابد رستگار نمی شوند»
(آری ناچاری و اضطرار منافاتی با اختیار ندارد مثلا کسی که خود را به اختیار از هواپیما پرتاب می کند دیگر در بین زمین و آسمان اختیاری ندارد نه می تواند برگردد و نه می تواند از سقوط و متلاشی شدن خود جلوگیری کند ولی این نتوانستن رفع ملامت از او نمی کند.)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این در جواب کسی است که بپرسد اظهار کفر از روی اکراه و پنهانداشتن ایمان در قلب و بین خود و خداوند همیشه بخشوده است و منحصر به زمانی معین نیست پس چرا فرموده است: «و هرگز تا ابد رستگار نمی شوند» و با اینکه مجبور بودن اصحاب کهف از حالشان هویدا بوده است. چرا برگشتن به کفر ملتشان را هلاکت ابدی خوانده است؟
یکی (روح المعانی، ج 15، ص 232) در جواب گفته است: اکراه بر کفر گاهی سبب می شود شیطان آدمی را به تدریج استدراج نماید و نظر او را برگرداند و به راستی به کفر معتقدش کند و در این اعتقاد باطل پابرجایش سازد. اما این جواب صحیح نیست، برای اینکه اگر چنین خوفی بود می بایست بفرماید: «و یخاف علیکم ان لا تفلحوا ابدا» یعنی در این صورت ترس آن هست که هرگز رستگار نشوید نه اینکه بطور قطع بفرماید هرگز رستگار نمی شوید.
بعضی دیگر (مجمعالبیان، ج 6، ص 457) این طور جوابدادهاند که ممکن است منظور این باشد که کفار از راه دوستی و خواهش شما را به دین خود برگردانند. اما سیاق با این توجیه سازگاری ندارد.
بعضی دیگر (مجمعالبیان، ج 6، ص 457) جوابدادهاند که ممکن است در آن روز تقیه جائز نبوده است و به هیچ وجه کسی نمی توانسته است اظهار کفر کند، قهرا در چنین فرضی عود به ملت کفر هر چند از روی تقیه باشد عدم فلاح ابدی را مستلزم است. این جواب نیز ناتمام است، برای اینکه دلیلی بر آن نیست و صرف احتمال کافی در رفع اشکال نمی باشد. جواب صحیح همان است که گفتیم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج13، ص: 364 و 365 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان اصحاب کهف |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علل تقیّه و مخفى کارى اصحاب کهف -
عبدالله عبداللهي
در این آیه براى تقیّه نمودن و مخفى کارى اصحاب کهف، سه دلیل بیان شده است: الف) اگر تقیّه نکنید، جان شما به خطر مى افتد و در معرض سنگسار شدن قرار مى گیرید ب) اگر تقیّه نکنید، عقیده ى شما به خطر مى افتد و مشرکان عقاید خود را بر شما تحمیل مى کنند ج) اگر تقیه نکنید، پیروز و رستگار نمى شوید
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر قرآن مهر |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اصحاب کهف |
گوینده : عبدالله عبداللهی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اصلاح در ترجمه -
علي باقري
نکته : نکته ی بسیار مهمی که در اینجا باید به آن اشاره شود، این است که مترجمین از داستان اصحاب کهف اطلاعات کافی نداشته اند لذا در ترجمه ی عبارت" فِی مِلَّتِهِمْ " دچار اشتباه شده اند . باید گفت دقیانوس ( حاکمی که اصحاب کهف از حکومت او فرار کردند ) خودش امپراطور روم نبوده است . داستان اصحاب کهف در خارج از روم اتفاق افتاده است . یعنی این سرزمین از متصرفات روم بوده است و امپراطور روم، دقیانوس را مامور حکومت به این سرزمین کرده بوده است( چیزی شبیه حکومت ملوک الطوایفی) یعنی دقیانوس خود مامور و حاکمی دست نشانده از جانب حکومت روم بوده است تا آیین پرستش الهه های رومی ( اجرام آسمانی ) را در این سرزمین پیاده کند . مردم این سرزمین هم به آیین حضرت عیسی (ع) بوده اند . و از گرویدن به دین رومیان خوداری می کرده اند . اصحاب کهف هم به جز چوپان که با آنها بوده است همگی از عناصر و ملازمان حکومت دقیانوس بودند که همراه او برای حکومت به این سرزمین از روم آمده اند . وقتی قرآن می فرماید :ممکن است شما را به آیین آنها برگردانند . یعنی اگر دقیانوس و ماموران او شما را پیدا کنند. یا سنگسار می کنند یا مجبور می کنند به دین آنان (یعنی رومیان ) بر گردید.
لذا این ترجمه ها اشتباه به نظر می رسند :
أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ :
به آیین خود بازمی گردانند( مشکینی )
شما را به آیین خویش بازمی گردانند( مکارم شیرازی )
به آیین خودشان بر می گردانند( همدانی )
و....
در صورتی که معنی درست آن می شود : ممکن است شما را به آیین آنها( رومیان ) بر گردانند .
همچنین ترجمه ی عبارت "وَلَنْ تُفْلِحُوا" به معنی : هرگز رستگار نخواهید شد . درست به نظر نمی رسد . بلکه معنی "هر گز نجات پیدا نخواهید کرد " درست تر است . زیرا اصحاب کهف اگر سنگسار هم شوند باز هم در پیشگاه خداوند رستگار هستند و اگر به اجبار به دین قبلی برگرانده شوند می توانند با اعمال تقیه مسیحی بودن خود را حفظ کرده و در پیشگاه خدا رستگار باشند.
لذا معنی درست آن می شود : "و در آن صورت هرگز نجات نخواهید یافت. "
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : شیوه ی برداشت از قرآن |
گوینده : علی باقری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.